
بامداد جنوب- الهام بهروزی:
موسیقی از جمله هنرهایی است که کمکم پای آن به سیاست کشیده شد، بهگونهای که این هنر در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری نقش بیبدیلی را ایفا کرد و توانست فضای پرنشاطی را بر انتخابات حاکم کند. از اینرو، همزمان با انتخابات دولتمردان و سیاستمداران شعارهایی را بهمنظور پویایی و پیشرفت هنر موسیقی سردادند؛ یکی از آنها این بود که از لغو کنسرتهایی که مجوز آنها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگانش در استانها (ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی) صادر شده، جلوگیری شود؛ چراکه این مساله نوعی بدبینی و سرخوردگی را در فضای موسیقایی کشور بهوجود آورده بود که شوربختانه استان بوشهر هم چندین بار این اتفاق ناخوشایند را تجربه کرده است، هرچند حمیده ماحوزی، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر از بدو مدیریتش در این مجموعه فرهنگی با نگاهی ستودنی به حوزه موسیقی کوشید تا این مشکل را در استان به حداقل برساند اما کنسرت گروه موسیقی لیان و سیروان خسروی (سال 93) بهدلیل تصمیمات سلیقهای ارگانهای مربوط وکنسرت شهرام شکوهی و محمد علیزاده (کنسرت گناوه) به سبب بیتجربگی تهیهکنندگان خود قربانی شدند.
البته در سال 96 اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بهگونهای برنامهریزی کرد که بیشترین سقف برگزاری کنسرت را در برنامههای خود بگنجاند؛ بهگونهای که پیشبینی شده تعداد اجراها از سقف 400 کنسرت عبور میکند. تصمیمی که در کنار مزیتهایی که میتوان برایش برشمرد، آسیبهایی با خود به همراه داشته که نمیتوان بهراحتی چشم بر آنها بست. حال لغو کنسرت مهدی جهانی بهانهای برای پرداختن به این آسیبها شد. آسیبهایی که پیش از این در گفتوگو با هنرمندان، تهیهکنندگان، فعالان و کارشناسان حوزه موسیقی استان و کشور به آنها بهصورت جسته و گریخته اشاره شده بود.
تلاش شد که در این گزارش با نگاهی منصفانه و بهدور از غرض به لغو کنسرتها پرداخته شود. از اینرو، به برگزاری متعدد و کثیر کنسرت در استان با دیده تحسین مینگریم که در دولت تدبیر و امید با نگاه مثبت حمیده ماحوزی به موسیقی در این خطه از کشور محقق شده است اما باید پذیرفت که برگزاری این حجم کنسرت به اشباع مردم در زمینه پاپ و همچنین به سایه رفتن و نابودی موسیقی بومی و سنتیمان منجر شده است. با این اوصاف، با توجه به افزایش اجرای صحنهای موسیقی در استان باید راهکارهایی برای پیشگری از بیراهه رفتن این حوزه و همچنین جلوگیری از بیمار شدن ذائقه مخاطب اندیشید. بدون شک موسیقی همیشه پرمخاطب است اما گاهی بهدلیل برنامهریزیهای اشتباه و حمایتهای غیرمنطقی مخاطبان آن ریزش پیدا میکند. بنابراین در نگاه اول با این مهم روبهرو میشویم که این هنر بیش از هر چیز از بیبرنامهگی و بیقانونی رنج میبرد.
برای مثال، در سال جاری اجرای کنسرت در بوشهر به حد چشمگیری رشد داشته است اما از این حجم مجوزهای صادرشده برای کنسرت چه تعداد به موسیقی محلی و چه تعداد به موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی (بدون کلام و باکلام) تعلق گرفته است؟!! البته پیش از این هم در گزارشهای متعددی به این مهم پرداخته شد اما متوجه شدیم که این گزارشها چندان در نحوه تصمیمگیریهای متولیان موسیقی استان تاثیرگزار نبوده است؛ از اینرو، در صدد برآمدیم باردیگر این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. بدیهی است نخستین بخشی که در این حوزه باید پاسخگو باشد، کارشناس موسیقی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در چینش گروهها و سبکهای موسیقی باید بهگونهای ظاهر شود که دیگر شاهد قربانی شدن گونه خاصی از موسیقی نباشیم. البته منکر محبوبیت موسیقی پاپ نمیشویم اما باید پذیرفت که موسیقی بومی ما نیاز جدی به حمایت و مجال بیشتری برای معرفی داشتههای خود دارد، همچنین موسیقی سنتی که متاسفانه در سال جاری در این جدول کمتر توانست فرصتی برای ارائه غنای خود بیابد.
شوربختانه با وجود اینکه تلاشهایی شد که در جدول زمانبندی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کنسرت موسیقی محلی و بومی بوشهر گنجانده شود اما این موسیقی بهدلیل انتخاب زمان اشتباه برای برگزاری آن به بنبست خورد و همین مساله نارضایتی هنرمندان هماستانی را در پی داشت؛ چراکه استقبال خوبی در تاریخهای تعیین شده از کنسرت آنها نشد، بهدلیل اینکه این کنسرتها بلافاصله بعد از کنسرت پاپ برنامهریزی شده بودند، از اینرو، نتواستند با فروش خوبی روبهرو شوند! بدیهی است از این پس گروههای موسیقی محلی به برگزاری کنسرت در سال آتی به دیده تردید مینگرند، چون حمایت منطقی از آنها در سال جاری صورت نگرفت.
از همه اینها عبور میکنیم و میرسیم به موسیقی پاپ که بیشترین سهم را در جدول زمانبندی برگزاری کنسرت از آن خود کرده است اما این سبک هم بهدنبال سهلانگاری و نبود نگاههای کارشناسیشده، اشباع شده است، بهگونهای که اکنون با لغو برخی از این کنسرتها در استان روبهرو شدهایم که ناشی از بیتدبیریهاست. در سال پیش وضعیت مطلوبتر بود، چراکه فاصله زمانی که برای برگزاری کنسرت تعریف شده بود، یک هفته تا 10 روز بود، از اینرو کنسرتها با سوددهی مناسب برگزار میشدند، این در حالی است که کمترین فاصله زمانی بین دو کنسرت در سال جاری به دو روز تقلیل یافت که با توجه به جمعیت استان این مساله آسیب جدی به بدنه موسیقی وارد ساخته است، بهگونهای که یک کنسرت با فروش قابلتوجهی مواجه میشود و کنسرت دیگر به قهقرا میرود. نظیر آنچه که این روزها با آن مواجه هستیم؛ همزمانی دو کنسرت حامد همایون و مهدی جهانی که هر دو از پرمخاطبترین خوانندههای پاپ کشور هستند، موجب شد که یکی از آنها بدون اینکه دلواپسی یا ارگانی با برگزاری آن مخالفت کند، بهدلیل فروش نرفتن بلیت، از سوی تهیهکنندهاش لغو شد؛ اتفاقی که از یکی سو ناشی از بیتجربگی تهیهکننده آن است و از سوی دیگر نتیجه برنامهریزی کارشناسی نشده اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان است. مهدی جهانی بههر حال یکی از خوانندگان جوان و باانگیزه است که متاسفانه قربانی این برنامهریزیهای غلط شده داست؛ لغو این کنسرت بدونشک پیامدهای خوشایندی نخواهد داشت و اگر یکسری موارد از سوی کارشناس موسیقی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن موسیقی استان بهصورت قانون درآید، بهطور قطع دیگر کمتر شاهد اینگونه اتفاقات خواهیم بود.
حال انتظار میرود ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در دادن مجوز برگزاری کنسرت حساسیت بیشتری به خرج دهد و به هرکسی که از راه میرسد، مجوز برگزاری کنسرت را ندهد تا کمتر با اینچنین اتفاقاتی روبهرو شویم، چراکه تجربه نشان داده است که تهیهکنندگان بیتجربه و تازهکار از میزان تعهد کمتری برخوردار هستند و با اولین مشکل اقدام به لغو کنسرت میکنند، این در حالی است که تهیهکنندگان باتجربه بهمنظور حفظ ارزش و اعتبار موسیقی با ارائه راهکارهای راهگشا روند فروش بلیت را تسهیل میکنند تا زمینه جذب مخاطب را فراهم آورند. بدیهی است که لغو کنسرت بازخورد منفی هم برای تهیهکنندگان و عوامل اجرا و هم برای متولی حوزه موسیقی دارد، پس میطلبد در چنین مواقعی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان متولی حوزه موسیقی استان از پذیرش درخواست لغو کنسرت از سوی تهیهکننده خودداری کند که از این رهگذر احساس تعهد در تهیهکنندگان و مجریان برگزاری کنسرت تقویت شود تا این هنر دچار سرخوردگی نشود.
یادآوری میشود، پیش از این صدور مجوز برگزاری کنسرت در استانها برعهده دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود اما در این دو، سه سال اخیر بهمنظور تسهیل در روند برگزاری کنسرتها این اختیار به ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها سپرده شد، حال این سوال پیش میآید که اگر بهمنوال قبل بود باز هم با درخواست لغو کنسرت از سوی تهیهکننده موافقت میشد؟! مگر لغو کنسرتها از خط قرمزهای دولت تدبیر و امید بهشمار نمیرود؟ مگر به حال مخاطب کنسرت فرقی میکند که آیا این برنامه از سوی دلواپسان یا تهیهکننده یا حتی صادرکننده مجوز کنسرت لغو شود؟ پس جایگاه یا اهمیت برنامهریزی و زمان و تصمیم مردم که به هر دلیل یا بهانهای بلیت این کنسرت را تهیه کردهاند تا به شکل مطلوبی اوقات فراغت خود را سپری کنند، چه میشود؟!