
بامداد جنوب- الهام بهروزی:
بافت تاریخی بوشهر از بناهایی زیبا و منحصربهفرد با معماری خاص که مربوط به دوره قاجاریه است، تشکیل شده است. مجموعهای که از کوچههای تنگ و باریک با پنجرههای طاقی و چوبی و شناشیرهای خیرهکننده رو به سمت خلیج آبی و زیبای فارس شکل گرفته است و ظرفیتی است که در صورت رسیدگی میتواند موجب رونق صنعت گردشگری استان شود اما شوربختانه شاهد اقدام مناسب و بجایی در زمینه حفظ یا احیای این مجموعه فرهنگی یا تاریخی نیستیم، این در حالی است که هر کدام از بناهای این بافت تکههای پازلی هستند که هویت فرهنگی و شهری این دیار را کامل میسازد و نیستی هر کدام برابر میشود با ناقص شدن این پازل. باید بپذیریم که ادارهکل میراثفرهنگی نمیتواند بهتنهایی از عهده این مهم برآید از اینرو، میطلبد همه دستگاههای دولتی و هم بخش خصوصی برای نجات آن وارد گود شوند و بهصورت اصولی و کارشناسیشده به مرمت و احیای آن اقدام کنند، زیرا بافت تاریخی امانتی است در دست ما که باید آن را در سلامت و امنیت برای آیندگان به یادگار گذاشت.
شوربختانه باید معترف بود که اقداماتی هم که در راستای حفظ و مرمت بافت صورت گرفته، کامل و کافی نیست و تنها یک یا چند ارگان یا یک یا چند شخص هم نمیتواند موجب نجات آن شود. بافتی که در دل خود خانههایی با حیاطهای مصفا و پنجدری یا ارسیهای رنگارنگ و شکیل جای داده است، باید خیلی پیشتر از این به یک مطالبه و خواسته همگانی تبدیل شده باشد تا امروز بتوانیم نتیجه این مطالبه را بهصورت مطلوبی شاهد باشیم. از اینرو، نخست با این سوال روبهرو میشویم که آیا حفظ بافت تاریخی اولویت مدیران استانی است؟؟؟ آیا مدیران بهراستی به ارزش و اهمیت آن واقف شدهاند؟؟؟ و هزاران سوال دیگر... . وقتی که خوب مینگریم، باید بگوییم که متاسفانه حفظ بافت نه تنها اولویت مدیران استانی نبوده، بلکه اقدام مناسبی هم در راستای حفظ آن صورت ندادهاند و صرفا هر از چندگاهی موجهای اعتراض حامیانش را با بازدیدی یک روزه در بافت و گفتن یک یا چند جمله شعارگونه آرام میکنند و میرود تا روزی و روزگاری دیگر... .
هرچند در این میان برخی از ارگانها بهصورت خودجوش و شراکتی اقدام به حفظ و مرمت برخی از بناهای بافت میکنند و بعد به آن کاربری اداری میبخشند و بخشی از فعالیتهای خود را به آنجا منتقل میکنند که این مهم نقش بسزایی در پویایی بافت دارد ولی در مقابل برخی از ارگانهای دیگر اصلا تمایلی به این کار ندارند و تلاشی هم در این زمینه نمیکنند، این در حالی است که میتوان با این اقدام به پابرجایی و ماندگاری بسیاری از بناهایی که بیشتر آنها ثبت ملی بوده و شناسنامهدار هستند، کمک کرد، مثل صنایع نفت و گازی که در استان مستقر هستند، میتوانند بهجای اجارههای چند صد میلیونی از بناهای موجود در بافت تاریخی بهعنوان دفاتر کاری خود سود جویند اما متاسفانه تا کنون هیچکدام از این صنایع رغبتی به این کار نشان ندادهاند. در این زمینه حرف بسیار است که سعی میشود با حوصله و طی گزارشهای جداگانه به آن پرداخته شود، در زمینه مرمت و وضعیت فعلی بافت با یک کارشناس شهرسازی گفتوگویی را صورت دادیم که بهدلایلی از ذکر نام وی خودداری میکنیم ولی ماحصل این گفتوگو در ادامه میآید که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
چرا بوشهر نتوانسته همانند شهرهایی مثل یزد و اصفهان از بافت تاریخی خود بهعنوان ظرفیتی برای رونق صنعت گردشگری و ایجاد فرصتهای اقتصادی استفاده کند؟
البته در بافت تاریخی بوشهر یکسری اقدامات بسیار سطحی انجامشده است اما حقیقتا سیستم فاضلاب آن دچار مشکلات جدی است! سنگفرش آن هم از نظر فنی با مشکلات عدیدهای روبهرو است! حتی شنیدهها حاکی است که بسیاری از مرمت بناها هم ایراد دارد. شما بهعنوان کسی که در این حوزه فعال هستید مرمت و حفظ بافت فرهنگی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا وعده و وعیدهایی که مسوولان برای شکلگیری یک اراده جمعی میدهند، کارساز است؟ به نظر شما چه سازوکارهایی را باید چید تا این بافتهای تاریخی احیا شوند؟
ببینید شهرهایی مثل اصفهان و یزد که شما اشاره کردید قبل از انقلاب، ادارهکل میراث فرهنگی قوی و ناظری داشتهاند. هدفمند بودهاند و کار را جدی و اساسی پیشگرفتهاند. در صورتی که بوشهر حتی بعد از انقلاب تا اوایل دهه هفتاد چیزی به نام میراث فرهنگی نداشته است. این در حالی است که دو استان مذکور قبل از انقلاب، از این نهاد متولی بناهای تاریخی بهصورت فعال و هدفمند برخوردار بودهاند، البته باید اعتراف کنیم که اصفهان پیشینه میراث فرهنگی بسیار منسجم و تاریخمندی دارد که ما فاقد آن هستیم. راستش از بافت تاریخی بوشهرکه دیگر چیزی جز خرابهای از آن باقی نمانده است. اعتباراتی هم که در این زمینه تصویب میشود به شکل صحیح در آن هزینه نمیشود.
از طرفی مدیریت کلی آن دچار ایراد است. متاسفانه در جهت احیا و مرمت سنگفرشها و سیستم فاضلاب هیچ کار بنیادی و اصولی انجام نمیشود. بودجهای که به این نهادها اختصاص داده میشود، بهصورت صحیح از آن بهرهبرداری نمیشود؛ مثلا ساختمان یهودا دچار تناقضاتی در روند خرید، فروش و مرمت شده که متاسفانه صرفا بیرون آن را بهصورت سطحی گچکاری کردهاند اما درونش همچنان خرابه است. حتی سازمان بازرسی هم به آن معترض شده است. البته باید بگویم که ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هزینه زیادی برای خرید این ساختمان کرده و بهشکلی چون تامین هزینه این ساختمانها بالاست با صاحبان این املاک کنار آمده اما نتوانسته همچنان به مرمت و بازسازی این بناهای تاریخی بهصورت جدی و اصولی بپردازد، از این رو میطلبد ارگانهای دیگر در کنار این اداره قرار بگیرند و با تغییر کاربری آن اقدام به حفظ و احیای آن کنند.
شما معتقدید که ساختمانها و بافتهای قدیمی که نیاز به مرمت دارند باید مجوز بگیرند و تغییر کاربری بدهند تا بهصورت اصولی و زیرساختی مرمت و احیا شوند؟
ببینید ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بهتنهایی نمیتواند این پروسه را دنبال کند. باید پای ادارهها و نهادهای دیگر هم به میان بیاید. الان چند سال است که بسیاری از بناهای تاریخی و فرهنگی بوشهر را میراث فرهنگی خریداری کرده اما باید ادارههای دیگر هم در کنار و به موازات اداره میراث فرهنگی قرار بگیرند تا مساله احیا و بازسازی بناها بهتر صورت بگیرد. الان بسیاری از فضاهای تاریخی شهر به شکل خصوصی اداره میشود و هیچ حمایتی هم از نهادهای متولی و دولتی از آنها صورت نمیپذیرد. این در حالی است که بازار قدیمی که میراث فرهنگی آن را بهصورت غیرفنی با هزینه میلیاردی بازسازی و مرمت کرد، هیچگونه استفاده خاصی از آن نمیشود. کارایی بهخصوصی از آن صورت نمیگیرد، هرچند قرار بود آنجا مرکز صنایعدستی بشود و صرفا همان ایام عید نوروز به چند نفر اجاره داده شد و بعد از عید هم دوباره بلااستفاده باقی ماند.
اگر بازار قدیمی تبدیل به مرکز صنایعدستی شود چقدر میتواند به رونق بافت کمک کند؟
متاسفانه ادارهکل میراث فرهنگی استان دست روی همه بناها میگذارد اما از عهده اداره آن برنمیآید. به نظر من باید تمامی این برنامهها از جمله بازار سنتی را به بخش خصوصی واگذار کنیم که تا با همراهی بخش دولتی بتوانند به احیا و مرمت این بناها همت گمارند!
خب پیش از این عمارت کمندی به دانشگاه سپرده شد تا بهصورت شراکتی با میراث فرهنگی مرمت و بازسازی شود، آیا این عمارت این ظرفیت را دارد که به دانشگاه تبدیل بشود؟
بله. اگر اداره میراث فرهنگی، یکی دو ساختمان جلوی این عمارت را هم به آن پیوست کند ظرفیت دانشگاه شدن را دارد؛ چون متشکل از اندرونیها و بیرونیهای مناسبی است اما متاسفانه بلااستفاده مانده. مثلاً خانه رفیعی را چندین سال است که ادارهکل میراث فرهنگی خریداری کرده و بلااستفاده مانده و دارد ویران میشود. متاسفانه این مکان در حال حاضر محلی برای جمع شدن معتادان شده، هرچند اداره کل میراث فرهنگی اقدماتی صورت داده اما جلودار خرابکاریهای معتادان و اراذل نیست انتظار میرود برای حفظ آنها راهکارهای بهتری پیاده شود. متاسفانه امروز بناهایی است که ثبت ملی شدهاند اما وجود خارجی ندارند چراکه سالها پیش در اثر سهلانگاریها از بین رفتهاند.
به نظر شما باید چهکار اصولی باید صورت بگیرد تا این پروژه یا پروژههای مشابه پابرجا بمانند؟
به نظر من باید ادارهکل میراث فرهنگی این اماکن و بناها را به بخش خصوصی واگذار کند و خودش هم بر آن نظارت داشته باشد. میراث فرهنگی بسیاری از این آثار و خانهها را در سطح استان که تعدادشان هم زیاد است به تملک خودش درآورده است و از طرفی، از عهده نگهداری آن عملا عاجز مانده است. دانشگاههای بوشهر مثل دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، دانشگاه خلیجفارس و... رشته معماری دارند که میتوانند از ظرفیت خوبی که در بافت تاریخی وجود دارد، سود جویند. مثلا ساختمان کلیسا یا ساختمان کنسولگری انگلستان از بناهایی هستند که میشود استفادههای مفیدی از آنها کرد اما متاسفانه همینطور به حال خود رها شدهاند و هیچگونه کاربری مناسبی ندارند.
الان عمدهترین مشکلات و مسائلی که بافت تاریخی با آن دستبهگریبان است، کدام است و چه راهکاری را میتوان ارائه کرد تا از این وضعیت اسفناک بیرون بیایند؟ آیا شهرداری بهتنهایی میتواند این کار را بکند یا نهادهای دیگری مانند مسکن و شهرسازی، شهرداری، استانداری و غیره هم برای احیا و مرمت بافت باید احساس مسوولیت کنند؟
به نظر من باید در جایی مثل استانداری، یک دستگاه نظارتی قوی و قاطعی تشکیل میشود و از همه نهادهای مربوطه از جمله مسکن و شهرسازی، میراث فرهنگی، شهرداری و غیره دعوت به عمل بیاید و آنها را با مکاتباتی که با پایتخت دارد ملزم به احیا و بازسازی بناهای مربوط کند. قبلا من با یک پیشنهاد همیشه مخالف بودم؛ پیشنهاد این بود که اماکن تاریخی را بهصورت «جزیرهای» مرمت و نگهداری کنیم؛ یعنی اگر دو یا چندین خانه در یک منطقه وجود دارد، آن را که سرآمد همه است، حفظ و نگهداری کنیم؛ چون دیگر واقعا راهی بهجز این باقی نمانده است. چندین سال پیش، در احمدینژاد، فردی بهعنوان کارشناس و مشاور میراث فرهنگی در هفته سه روز به بوشهر میآمد. یادم میآید آن زمان هفت میلیون تومان دستمزد میگرفت که این بناهای تاریخی را در بوشهر را رصد کند! این مشاوران آن زمان در بنایی مثل حاج رئیس هزینههای میلیاردی کردند که متاسفانه همه کارهای آنها هم غیراصولی و غیرعلمی انجام شده، بهطوری که این ساختمان الان نزدیک به هشت سال است که با یک مخروبه هیچ تفاوتی ندارد.
چرا به این بناها مثل بنای حاج رئیس و بنای ملک که دو اثر تاریخی شاخص هستند آنچنانکه بایدوشاید رسیدگی نمیشود تا بتوان هم در بُعد فرهنگی و هم در جذب گردشگری استفاده ثمربخش از آنا کرد؟!
ببینید ضعف مدیریتی استان یکی از دلایل اصلی این موضوع است. متاسفانه بسیاری از ساختمانهای تاریخی ما دچار یک بلاتکلیفی عجیبی هستند. چند دانگ از آنا خریداریشده و اما دو یا سه دانگ از آن هنوز در تملک شخص است. بنابراین نه میشود آن را ساخت و نه نمیشود آن را فروخت! یک بلاتکلیفی کشندهای این وسط دست و پای همه این پروژههای مرمت و بازسازی را گرفته و متاسفانه ضعف مدیریت هم در کنار آن قوز بالا قوز شده است.
مرمت و بازسازی بنای حاج رئیس که قرار بود اداره بنادر و کشتیرانی آن را به عهد بگیرند، چطور ارزیابی میکنید؟
اقدام بسیار خوبی است، البته این ادارهکل پیش از این نیز در زمینه احیا و مرمت بناهای شاخص بافت موفق ظاهر شده است، حال در خصوص مرمت بنای حاج رئیس هم شک نکنید مدیریت و مشاوره فنی و کارشناسی شده صورت بگیرد میتوان به مرمت حفظ و پابرجایی آن امیدوار بود.
آیا الان از سیستم فاضلاب و سنگفرش کوچههای بافت رضایت دارید؟
ببینید الان مسائل فاضلاب از سوی شهرداری بهصورت سطحی در حال پیگیری است. البته سنگفرشها کوچهها نیاز به واکاوی دارد، چراکه بهصورت اصولی مرمت نشدهاند و ادارهکل میراث فرهنگی هم در این موضوع ورود نمیکند و کاری به این مسائل ندارد، چون شهرداری بانی این کار است.
آیا میتوان به نجات بافت تاریخی بوشهر امیدوار بود؟
به نظر من، همینکه اشخاصی در قالب بخش خصوصی آمدهاند، برخی از این بناها را بهصورت خصوصی در دست گرفتند و اقدام به احیا و مرمت آن کردهاند، بسیار اقدامی بجا و در خور تحسینی است. اگر ادارهکل میراث فرهنگی به این افراد توجه وافر نشان دهد و مشوق آنها باشد، پروسه احیا و مرمت بناها و عمارات تاریخی در استان بوشهر بدونشک شتاب بیشتری خواهد گرفت و نتایج خوبی از آن حاصل میشود. نهادها و ادارههای مربوط هم باید سرمایهگذارها را تشویق کنند که به این بناها و عمارات توجه ویژهای داشته باشند، اما از طرفی هم این پروژه نباید یکطرفه باشد و نفعش فقط به سود ادارهکل میراث فرهنگی یا فلان اداره یا نهاد باشد. میبایست قراردادهای طولانیمدت ۴۰ یا ۵۰ ساله ببندند تا هر دو سر سود ببرند. البته در نهایت سود و نفع اصلی، متوجه فرهنگ و مردم بوشهر خواهد بود.
در پایان یادآوری میشود، بیش از اینکه دیر شود، بافت تاریخی بوشهر را نجات دهیم و آن را در اولویت برنامههایمان قرار بدهیم، آینده را میتوان ساخت اما فراموش نکنیم آیندهای که بدون پشتوانه میراث تاریخی و فرهنگیمان ساخته شود، هویت در آن رنگ باخته است... .