
بامداد جنوب- الهام بهروزی:
یکی از هنرهایی که توانسته در بوشهر جایگاه ویژهای از دیرباز برای خود تعریف کند، هنر موسیقی است که با رگ و پی مردمان این خطه گره خورده است و جزئی از زیست آنها بهشمار میرود؛ بهگونهای که رد پای این هنر چنان در زندگی مردمان جنوب پررنگ است که نمیتوان آن را از زندگی آنها حذف کرد... . هنری که خوشبختانه امروز مرزهای استان را در نوردیده و آوازه خود را جهانی کرده است؛ آن هم در نتیجه تلاش و زحمات گروهها و موسیقدانان حرفهای هماستانی.
هرچند گروههای موسیقی امروز توانستهاند به بهترین شکل ممکن موسیقی جنوب بهویژه بوشهر را در سراسر جهان به صدا درآورند اما نمیتوان نقش تالیفات و پژوهشهای پژوهشگران هماستانی را در معرفی زوایای پیدا و پنهان این هنر نادیده گرفت. با این اوصاف، پی میبریم که موسیقی بومی بوشهر پویایی و جریان خود را مدیون موسیقدانهایی است که هم بهصورت تجربی و هم بهصورت علمی در پی بسط و اشاعه آن هستند. یکی از این موسیقدانها اسماعیل بختیاریآزاد است که از سال 70 بهعنوان نوازنده سازهای کوبهای فعالیت موسیقایی خود را آغاز کرد و به عضویت گروه موسیقی «لیان» درآمد. او در کارنامه هنری خود همکاری با گروههای موسیقایی متعددی در داخل و خارج از کشور، حضور در جشنوارههای ملی و بینالمللی و همچنین نوازندگی و تنظیم آلبومهای موسیقایی را ثبت کرده است. بختیاریآزاد اینک یکی از اساتید مطرح سازهای کوبهای است که در برخی از آموزشگاههای موسیقی استان به آموزش اصولی سازهای کوبهای اشتغال دارد و توانسته مریدان توانمندی را به جامعه موسیقی معرفی کند. البته او صرفا به آموزش ساز اکتفا نکرده و با تشکیل یک گروه موسیقی بهنام «لیوا» در تلاش است تا ایدهها و اهداف موسیقایی خود را بعد از اجرای صحنهای به سرانجام برساند که در این زمینه هم موفق ظاهر شده است. در این خصوص گفتوگویی را با این هنرمند صورت دادیم که شما را به خواندن بخش نخست آن در این شماره دعوت میکنیم.
چطور شد به فکر تشکیل یک گروه موسیقی افتادید؟
هرکسی در هنر در هر ژانر و هر موقعیتی که تلاش و فعالیت میکند، بهطور قطع صاحب سبک و ایده جدیدی خواهد شد. من بهخاطر آنکه در چارچوب تعریفشده یک گروه موسیقی دیگر بودم، نمیتوانستم ایدههایم را آنجا به اجرا بگذارم؛ چون تابع چارچوب آن گروه بودم؛ بنابراین برای تحقق این ایدهها، به تشکیل یک گروه موسیقی روی آوردم و افرادی را که مدنظرم بود، گرد هم جمعآوری کردم. هرچند زمانی که از گروه موسیقی «لیان» جدا شدم تا مدتها بهصورت آزاد فعالیت داشتم اما در این میان افراد زیادی دائم از من میپرسیدند که نمیخواهی خودت یک گروه مجزا تشکیل بدهی و من در پاسخ به آنها میگفتم که فعلا این قصد را ندارم اما بعدها برای تحقق ایدههایم لازم دیدم که یک گروه موسیقی را تشکیل دهم!
چطور شد که نام «لیوا» را برای گروه انتخاب کردید؟
انتخاب اسم گروه داستان دارد. من قبل از اینکه گروه موسیقی را تشکیل دهم، یک کارگاه سازسازی را بهصورت اختصاصی در بوشهر به همراه برخی از دوستان راهاندازی کرده بودم که در آن به مرمت، بازسازی و بسط سازهای محلی بوشهر مشغول بودیم و بهدنبال نامی که برازنده این سازهای محلی باشد، میگشتیم. بعد از جستوجوی بسیار نام «لیوا» را برای آن کارگاه انتخاب کردیم؛ نکته جالب اینکه ما در بخشی از این کارگاه یک سالن تمرین احداث کردیم، سپس یک گروه موسیقی تشکیل دادیم و درصدد برآمدیم که نام گروه هم «لیوا» بگذاریم؛ «لیوا» نام یک آیین خلیجی است که در بوشهر، هرمزگان و خوزستان رواج دارد و در واقع همان آیین «زار» خودمان است.
چرا موسیقی بومی و محلی را برای گروهتان انتخاب کردهاید؟
باید به این نکته اشارهکنم که موسیقی جزئی از زیست و زندگی روزمره مردم بوشهر؛ چه در عزا و چه در شادیها موسیقی با زیست این خطه گره خورده است. این بحث مفصلی است که موسیقی چگونه به فرهنگ این مردم بدل گشته اما باید اعتراف کرد که موسیقی جزء جدانشدنی فرهنگ این اقلیم است. طبیعی است ما هم از همان دوران کودکی چه در عزا و چه در عروسی با موسیقی بومی آشنا شویم و آن را در زندگی روزمرهمان بهصورت مداوم تجربه کنیم. هرچند در آن زمان که جنگ و یکسری مسائل دیگر بود، موسیقی شاد، آنچنان فراگیر نشده بود اما بعدها همهگیرتر شد. از آنجاییکه خانواده ما با موسیقیدانان محلی و نوازندگان بومی نظیر رجب و عبدو رفت و آمد داشتند، گوش ما از همان زمان به این نوع موسیقی خو گرفت. بعدها بهصورت حرفهایتر در مقطع اول دبیرستان در گروه سرود این نوع موسیقی را دنبال کردم و این شد که موسیقی بوشهری بعدها زمینه اصلی فعالیت حرفهای مرا در برگرفت و از اینرو، گروه موسیقیام را با هدف معرفی و اشاعه این موسیقی اصیل و شنیدنی تشکیل دادم.
با توجه به اینکه شما یکی از باتجربههای عرصه موسیقی بومی و محلی این خطه هستید آیا این نوع موسیقی قابلیت فراگیری در تمامی استان و حتی فرا استان را داشته است؟
بله موسیقی بوشهری هم در سطح استان و هم در سطح کشوری، دارای پتانسیل قابل قبولی و نیرومندی است اما در زمینه حرفهای باید بیشتر روی آن کار کرد!
عدهای بر این عقیده هستند که موسیقی بوشهر بسیار متنوع است و هنوز گوشههایی در آن وجود دارد که ناشناخته باقی مانده است، آیا شما نیز بر این عقیده هستید؟
خب، این سخن درستی است. هر موقع که در موسیقی بوشهر عمیق میشویم گوشههایی از آن را میتوانیم بهصورت بدیع و بکر کشف کنیم. از طرفی هر نقطهای از استان هم برای خودش موسیقی و فرهنگ خاص خودش را دارد و این مصداق همان مثل «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم» است! گاهی اوقات به ظرافتها و دقایقی از این موسیقی پی میبریم که تا به حال از گوشها و نظرها دور مانده و ممکن است حتی شخصی از بیرون از فرهنگ ما به این نایافتهها دست بیابد که از چشم خود ما مغفول مانده است.
این نوع موسیقی چه نوع چالشهایی در خودش دارد و فکر میکنید این چالشها برای موسیقی بومی بوشهر چه خطراتی را بهدنبال دارد؟
در حال حاضر موسیقی بوشهر خلاصه میشود در گروههایی که بهصورت مختلف دارند فعالیت میکنند. افرادی که در این گروهها بهصورت حرفهای کار میکنند؛ سوای اینکه در چه سطحی از نوازندگی هستند، این هنر را بهصورت حرفهای انتخاب کردهاند. لاجرم بحث درآمد پیش میآید؛ چراکه یک موسیقیدان حرفهای در وهله اول باید به فکر درآمدزایی باشد. بنابراین اگر بخواهیم هر کاری را در کیفیت قابل قبولی عرضه کنیم، هزینهبر است! آن هزینهها باید پرداخت بشود تا در سطح ارتقای کیفی آن اثر هنری موثر شود. البته شکی نیست که مهارت و استعداد هنرمند هم در این میان بیتاثیر نیست؛ بهگونهای که هر دو به روی هم میتوانند سطح کیفی اثر را ارتقا بخشند اما خب عرضه و تولید موسیقی هزینهبردار است. این یکی از چالشهای جدی موسیقی محلی بوشهر است! راهکارش هم این است که ما باید بستر فرهنگی مستقل برای این نوع گروهها و فعالیتهای موسیقایی آنها مهیا کنیم تا بتوانند روی پای خودشان بایستند، اسپانسر بگیرند و رشد و تولید قابل قبولی داشته باشند. بهیقین وقتی سطح کیفی موسیقی تنزل پیدا بکند و از آن نوع موسیقی استقبال نشود، آن پروژه بهطور قطع شکست خواهد خورد!
از نظر شما اجرای حداکثری موسیقی پاپ در استان آیا به موسیقی محلی استان ضربه نمیزند؟
اگر بخواهیم در اینباره بهصورت دقیق نظر دهیم، باید بگویم که این موضوع تأثیر سوء آنچنانی بر موسیقی بومی و محلی بوشهر نگذاشته است. چون موسیقی محلی در نزد مردمان بوشهر همیشه بوده و هست! از طرفی وقتی یک سلبریتی در دنیای موسیقی وارد استان بوشهری میشود و مردم استقبال میکنند، دلیل نمیشود که به موسیقی زادبوم خودشان بیاعتنا شدهاند! این یک سیر طبیعی است. بنابراین وقتی یک چهره محبوب کشوری به استان ما میآید، برای تنوع و تجربه هم که شده مخاطب بوشهری به کنسرت او میرود؛ همچنان که خود ما هم وقتی به خارج از استان میروی، استقبال از ما بسیار قابل چشمگیر است؛ حتی گاهی بیشتر از زادبوم خودمان از ما استقبال میشود. من فکر میکنم در دنیای امروز که دسترسی به انواع موسیقیهای متنوع بسیار آسان شده است؛ گروههای موسیقی بوشهری از نظر تکنیکی باید مقداری تخصصیتر کار کنند تا بتواند حرف تازهای برای جذب مخاطب داشته باشند. اینیک واقعیت است که موسقیدانهای بوشهری دچار تکرار و یکنواختی شدهاند؛ چراکه سطح دانش موسیقیایی آنها از یک حدی دیگر فراتر نمیرود. متاسفانه تکرویها و کمدانشیها در عرصه موسیقی محلی بوشهر از آفتهای عمده این نوع موسیقی بهشمار میرود که در این زمینه کار شود.
شما در این سالها، غنا و تنوع موسیقی محلی بوشهر را چگونه توانستهاید بخ نمایش بگذارید؟
بدون شک اجراهای صحنهای که گروه ما و همه گروههای بوشهری در خارج از استان دارند، باعث بسط و اشاعه این نوع موسیقی در سراسر کشور خواهد شد. در فرهنگ ما هر جا که موسیقی بوده، حرکت و بهنوعی رقص هم در کنار آن بوده که توانسته به فرم و تنوع موسیقایی آن بسیار کمک کند. لاجرم این مهم توانسته خارج از مرزهای استانی هم دست به مخاطبزایی بزند. من همیشه در اجراها بهدنبال فرمهای واقعی و اصیل موسیقی بومی بوشهر بودهام. از یزله خوانیها گرفته تا نوع و شیوه اجرای موسیقیهای مذهبی و موسیقیهایی که در مراسم شادی استفاده میشده، سعی کردهام که نهایت بهرهبرداری صحیح و اصولی را انجام دهم. بهطور قطع وقتی ما با اصل سنت آشنایی داشته باشیم، آن موقع میتوانیم به نوآوری و ابتکار درست دست بزنیم. لازمه نوآوری، شناخت کافی و وافی از سنتها و رسوم گذشته است. همین اصل در مورد موسیقی هم صادق است! هر چقدر ما در این عرصه کار جدیدی انجام داده باشیم اما باید هویت اصیل آن را همیشه حفظ کنیم!
این گفتوگو ادامه دارد...