هنر، بخشِ عظیمی از فرهنگ را می‌سازد!
کد خبر: ۱۳۱۶۵
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۲۱ - ۰۹ دی ۱۳۹۷
صادق ادهم در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

هنر، بخشِ عظیمی از فرهنگ را می‌سازد!

صادق ادهم متولد 57 در شهر مسجدسلیمان است. وی با شروع جنگ تحمیلی همراه با خانواده به شوشتر مهاجرت و تا 30 سالگی در این شهر زندگی کرد. ادهم در سال 79 فعالیت حرفه‌ای‌اش را با گشایش آموزشگاه هنری باران آغاز و اولین نمایشگاه انفرادی خودش را در سال 1386 در زمینه طراحی در گالری مهرین تهران بر پا کرد.
بامداد جنوب - وندیداد امین
صادق ادهم متولد 57 در شهر مسجدسلیمان است. وی با شروع جنگ تحمیلی همراه با خانواده به شوشتر مهاجرت و تا 30 سالگی در این شهر زندگی کرد. ادهم در سال 79 فعالیت حرفه‌ای‌اش را با گشایش آموزشگاه هنری باران آغاز و اولین نمایشگاه انفرادی خودش را در سال 1386 در زمینه طراحی در گالری مهرین تهران بر پا کرد. او در سال 1388 به تهران مهاجرت کرد و در دانشگاه تهران در رشته مجسمه‌سازی تحصیل کرد. این هنرمند در سال 1393 اولین نمایشگاه مجسمه خود را به‌عنوان تعلیق خاکستری در گالری 26 و سال 94 مجموعه آثار خال‌کوبی‌اش را در گالری سیحون به‌نمایش گذاشت. ادهم تا سال 97 نمایشگاه دیگر در گالری سیحون، ارت‌سنتر نیاوران، گالری گذار اصفهان در معرض دید عموم گذاشت. وی در کارنامه خود 10 نمایشگاه انفرادی و بیش از 40 نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از ایران شرکت داشته است. با این هنرمند گپ‌وگفتی صمیمانه صورت داده‌ایم که در ادامه می‌آید.

آقای ادهم نخست با این پرسش بنیادی آغاز می‌کنم که از دید شما هنر مجسمه‌سازی چه تعریف و ابعاد مفهومی دارد؟
مجسمه‌سازی یکی از بدوی‌ترین و ماندگارترین هنرهاست که در ابعادِ گسترده‌ای تاثیر بر رشد انسان‌ها و فرهنگ هر جامعه‌ای را به عهده داشته است. هنر مجسمه‌سازی چه در جنبه کاربردی و نمادین در هر عصر و قومی حاوی اطلاعات زیستی و نوع نگرش آنها به زندگی است. پس مجسمه‌سازی تنها هنر نیست؛ نوعی سبک و شیوۀهزندگی است. مجسمه‌سازی هنرِ تبدیل کردنِ متریالِ خام به شی‌ء ارزشمند و دارای جایگاه و هویت فرهنگی است.

این هنر امروزه در فرهنگ‌ عامه و حتی نزد اهل‌ فن چه جایگاه ارزش‌گرایانه‌ای دارد؟
این هنر از دیرباز در میانِ اشیا تزئینی و کاربردی و حتی اعتقادی و آئینی مردم جایگاه ویژه‌ای داشته است و با اشیا روزمره و کاربردی و آیینی مردم به‌وفور در سراسر دنیا دیده می‌شود. به‌مرور کسانی که در ساختن این نمادها و المان‌ها تبحر داشتند متمایز و هنرمند نامیده می‌شوند. هنر امروز به نظر من باید با داشتن بار معنایی، ریشه در فرهنگ و باورهای کهن داشته باشد؛ چون هنر نمی‌تواند مجرد و بدون پشتوانه باشد.

پتانسیل حضور یک هنرمند در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
این امر، یک مساله شخصی است! یک هنرمند دوست دارد در خلوت خود دست به خلق آثار نفیس بزند و دیگری در هیاهوی تبلیغات، آثاری را بسان تابلوهای تبلیغاتی خلق نموده که از نظر من هر دو درست و نشان‌دهنده جهان‌بینی هنرمند در هنرِ معاصر است. هنر معاصر از هم‌گسیختگی‌اش ناشی از شتاب و سرعت اطلاعات پایش نشده است و نمایشگاه گروهی با توجه به تصمیم شخصی هنرمند صورت گیرد؛ زیرا برخی آثار در تعامل با آثار دیگر بهتر بیان می‌شوند و برخی دیگر از آثار باید به‌صورت مجموعه انفرادی باشد تا آثار در کنار یکدیگر به تعریف خود بپردازند.

آقای ادهم بشخصه از نهادهای دولتی یا موسسات ذی‌ربط آن، بسته‌های حمایتی به‌خصوص در شرایط بغرنج فعلی اقتصادی، دریافت کرده‌اید؟
خیر. نه پیشنهادی شده نه دنبالش بودم چون همیشه درگیر این‌گونه مسائل بودن هنرمند را به سمت سفارش‌پذیر بودن سوق می‌دهد. من اعتقاد دارم هنرمند باید کارش را انجام دهد و اگر در همان راستا سفارشی به او دهند هیچ خللی، در دیدگاه شخصی وی اتفاق نخواهد افتاد.
انتظار یا مطالبه خاصی هم نسبت به حمایت‌های دولتی برای اصحاب هنر دارید؟
چون زیاد به وابستگی اعتقادی ندارم و همیشه منتظر بودن را مساوی اتلاف وقت و انرژی می‌دانم. خودم بشخصه دوست دارم مستقل از ارگان و نهادها عمل کنم ولی اگر تعهدات دولت مبنی بر درصدی از درآمد نهادها و ارگان‌ها برای خرید آثار هنری صورت گیرد، دو اتفاق را در پی خواهد داشت: یک این‌که هنرمند، کمتر سفارش‌پذیر می‌شود و دوم به سطح کیفی هنر می‌تواند کمک شایانی کرده باشد.

خود شما از راه آموزش به وادی مجسمه‌سازی قدم گذاشتید یا اساسا یک اقتضای درونی را پاسخ گفتید؟
من در ابتدا یک نقاشِ تجربی بودم که تاثیر زیادی از استادهایم کیوان سهیلی و احمد وکیلی گرفتم؛ یکی به من وقت و چرایی را آموخت و دیگری سختکوشی و ممارست در امر طراحی! در سال 1388 وارد عرصه مجسمه‌سازی از طریق ورود به دانشگاه پردیس هنرهای زیبا شدم. خیلی خوشحالم بعد از تجربه نقاشی دنیای سه‌بعدی را تجربه کردم؛ چون هیجان و احساساتِ نابِ بیشتری را به من منتقل می‌کند.

آینده این هنر را چطور می‌بینید؟
با وجود جوانان آگاه و باهوشی که هر روز با وجود مشکلات به این عرصه اضافه می‌شود و با در اختیار داشتنِ جعبه جادویی اینترنت و ارتباط گسترده‌تر با جهان، آینده ایران را در هنر در حال رشد پیش‌بینی می‌کنیم.

به نظر شما مرکزگرایی و پایتخت‌نشینی یک هنرمند خاصه یک مجسمه‌ساز، در حال حاضر در جهت موفقیت هر چه بیشتر ضروری است؟
به نظر من پایتخت با توجه به شرایط اعم از گالری و امکانات متریال و ساخت خاصه مجسمه‌سازی به رشد کیفی و کمی هنرمند می‌تواند کمک شایانی کرده و در جهت ارتباط وی با افراد با افراد، گالری‌ها و موزه‌ها می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.

سخن پایانی؟
در آخر به امید داشتن سرزمینی پر از افتخار و امید که هنر و هنرمند و مردمانش چون گذشته در تعامل با هم بتواند فرهنگ غنی را که صدمه‌دیده، ‌ترمیم و بازسازی کنند. چون هنر بخش عظیمی از فرهنگ را می‌سازد.

نظرات بینندگان