
در ابتدای ریاست جمهوری ترامپ او تهدید کرده بود که ارسال کمکهای نظامی به اوکراین را متوقف خواهد کرد، اقدامی که هر چند در ظاهر عملیاتی کرد اما همان روزها در گزارشها و تحلیلهای متعدد گفتم و تاکید کردم که ترامپ سرانجام ناچار خواهد شد کمکها به اوکراین را از سر بگیرد. منطقی که پشت این مهم قرار داشت بسیار روشنتر از آن چیزی بود نیاز به تحلیل داشته باشد؛ در واقع جنگ اوکراین نه یک جنگ شخصی (آنگونه که ترامپ همواره میگفت که جنگ اوکراین جنگ او نیست، همانگونه که مدعی بود که برجام توافق او نیست) که یک نبرد تمدنی میان شرق و غرب بود و ترامپ هم مهرهای اجرایی در این نبرد سرنوشتساز به شمار میرفت.
حالا در ششمین ماه ریاست جمهوری ترامپ، او تمام حرفهای پیشین را پس گرفته تا مشخص شود که ترامپ هم مهرهای بیش در سپهر سیاسی و عرصه تصمیمگیری سیاستهای کلی و دیپ استیت آمریکا نیست. رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه تصمیم گرفت ارسال تسلیحات «دفاعی» به اوکراین را از سر بگیرد؛ تصمیمی که پس از چند روز مشورت با مشاوران و برخی «رهبران جهان» - شما بخوانید لابیهای صهیونیستی و کمپانیهای اسلحهسازی - درباره منشأ تأمین این تسلیحات اتخاذ شد. این تصمیم در حالی صورت میگیرد که روسیه در حال پیشرویهای گسترده در عمق خاک اوکراین بوده و ناتو هم توان جلوگیری از پیشرویهای روسیه را ندارد.
پایگاه خبری آکسیوس در همین زمینه نوشته است: «اهمیت موضوع از آن جهت است که دولت ترامپ اخیراً ارسال برخی تسلیحات به اوکراین از جمله سامانههای رهگیر پاتریوت را متوقف کرده بود. با این حال، با دستور جدید رئیسجمهور، این تسلیحات ضروری اکنون در مسیر ارسال به اوکراین قرار گرفتهاند. در همین حال، ترامپ بهدنبال راهحلهای جایگزین نیز هست؛ از جمله فشار بر آلمان برای واگذاری یکی از آتشبارهای پاتریوت خود به اوکراین.» این سامانههای پدافندی در هنگامه حمله ائتلاف صلیبی – یهودی به ایران، راهی سرزمینهای اشغالی شده بود و امروز با پایان جنگ، دوباره به اوکراین باز گردانده میشود که البته اتفاق مهمی نیست!
ترامپ در دیدار دوشنبهشب خود با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به خبرنگاران گفت: «ما باید تسلیحات بیشتری به اوکراین بفرستیم. تسلیحات دفاعی. آنها باید از خود دفاع کنند.» وزارت دفاع آمریکا نیز بعداً اعلام کرد که با دستور رئیسجمهور، این کشور تسلیحات دفاعی بیشتری برای تقویت توان دفاعی اوکراین ارسال خواهد کرد، همزمان با تلاش برای دستیابی به «صلحی پایدار». با این حال، ترامپ و تیمش همچنان تمایل ندارند «تعداد زیادی از رهگیرهای پاتریوت آمریکا» را واگذار کنند و خواهان آن هستند که اروپا سهم بیشتری از هزینهها و تجهیزات را متقبل شود.
نقطه عطف این چرخش در سیاست ترامپ، روز جمعه و در جریان تماس تلفنی او با «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور غیرقانونی و یهودی اوکراین اتفاق افتاد؛ تماسی که به گفته منابع هر 2 طرف، بهترین گفتوگوی آنها از زمان آغاز دوره جدید ریاستجمهوری ترامپ بود. ترامپ در این تماس وعده داد که بلافاصله ۱۰ رهگیر پاتریوت به اوکراین ارسال خواهد شد، هرچند این تعداد کمتر از چیزی است که در محموله متوقفشده قبلی برنامهریزی شده بود. او همچنین قول داد که به یافتن منابع دیگر برای تأمین این تجهیزات کمک کند. چرخش ترامپ در ششمین ماه ریاست جمهوریاش در اوکراین بیانگر شکست کامل و تمام عیار او در عرصه بینالمللی است؛ کسی که قصد داشت یک روزه جنگ اوکراین را به پایان برساند، حالا دارد در آتش آن میدمد.
یک روز پیش از این تماس، «فردریش مرتس» صدر اعظم آلمان با ترامپ تماس گرفت و از او خواست که ارسال سامانههای پاتریوت را از سر بگیرد. در پاسخ، ترامپ پیشنهاد داد که آلمان یکی از پاتریوتها خود را مستقیماً به اوکراین بفروشد و آمریکا و متحدان اروپایی هزینه آن را مشترکاً تأمین کنند. گرچه توافقی حاصل نشد، اما گفتوگوها همچنان ادامه دارد. منابع آلمانی تأکید دارند که بر اساس نسبت جمعیت، آلمان حتی بیشتر از آمریکا آتشبار پاتریوت به اوکراین تحویل داده است. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که آلمان به جای پاتریوت، در یک باج علنی حدود 4 میلیارد دلار برای خرید سامانه ضدموشکی آرو از رژیم صهیونیستی پرداخت کرده که در حملات ایران ناتوانی خود را نشان دادهاند.
در چشماندازی وسیعتر، منابع نظامی ناتو نسبت به کاهش ذخایر تسلیحاتی، بهویژه سامانههای رهگیر، در میان چندین جنگ فعال ابراز نگرانی کردهاند. به گفته یکی از مشاوران ترامپ، تهیه موشک پاتریوت مانند خرید اجناس روزمره از فروشگاه نیست. «پیت هگست» وزیر جنگ آمریکا برخی سامانههای موجود در آلمان و یونان را شناسایی کرده و پیشنهاد داده است که آمریکا با تامین هزینه آنها، این سامانهها را به اوکراین ارسال کند. از طرف دیگر، رسانههای امریکایی گزارش دادهاند که امریکا امروز فقط به 25 درصد از رهگیرها و موشکهای سامانه پاتریوت دسترسی دارد، این یعنی 75 درصد از این داشتهها را پیش از این هزینه کرده باشد!
این تحولات در حالی صورت میگیرد که ترامپ صرفاً به موضوع ذخایر نظامی داخلی توجه ندارد. همانگونه که بالا هم نوشتم، او به اطرافیانش گفته که «این جنگ من نیست»، اما با آغاز ارسال تسلیحات، ممکن است این جنگ به جنگ او تبدیل شود. با این حال، مشاورانش معتقدند که همانطور که او در ماجرای حمله به تأسیسات هستهای ایران تردید را کنار گذاشت، ممکن است در مورد اوکراین نیز برای ارسال تسلیحات دفاعی توجیهی پیدا کند؛ اما موضوع مهمتر این است که روسها هیچ اطمینانی به امریکا و ترامپ باوجود تبلیغات ظاهری نداشتهاند. به صورت واضح، آنها دست سازمان اطلاعاتی امریکا را در حملات پهپاد به پایگاههای راهبردی خود میدیدند و این مسالهای بود که روی گفتوگوی آخر پوتین و ترامپ اثر مستقیم داشت.
در هر صورت، بازگشت ترامپ به جنگ علیه روسیه در اوکراین نشان داد که او نمیتواند بر خلاف تصمیم دیپ استیت امریکا عمل کند، ترامپ یک مهره کوچک در عرصه تصمیمسازی کانونهای قدرت و ثروت بیشتر نیست، او اگر وارد نبرد اوکراین نمیشد سرش را بر باد میداد. شاید او به مدیریت پشت پرده جنگ تا ورود مستقیم به آن بیشتر علاقه داشته باشد.