کریم جعفری
موضوع استقرار سامانه تاد در سرزمینهای اشغالی به یکی از پربحثترین مسائل در امریکا تبدیل شده و رسانههای این کشور در یک هماهنگی بسیار با وزارت جنگ و وزارت خارجه در تلاش هستند تا اعتبار این سامانه پدافندی را حفظ کنند. به عنوان مثال، شکست فضاحتبار آتشبارهای این سامانه در برابر موشکهای ایرانی چنان اعتبار آن را زیر سوال برده که ناچار شدهاند بای این شکست داستانسرایی کنند، ناکامی تاد مانند سامانه ایجس و سامانههای آرو و پاتریوت در جلوگیری از اصابت موشکهای ایرانی باعث شده تا آنها برای شکلدادن به افکار عمومی، مسائل انحرافی را مطرح کنند.
این یکی از قدیمیترین شگردهای غربیها بوده است. تقریبا هیچ آماری از درصد «موفقیت» این سامانه در حملات موشکی ایران تاکنون منتشر نشده (چون عملا موفقیتی نداشتند؛ هفت تا هشت لایه رینگ پدافندی در طول 1200 کیلومتر با هزینه صدها میلیارد دلاری نتوانست از اصابت موشکهای ایرانی به مواضع دشمن در فلسطین اشغالی و قطر جلوگیری کند) اما تا دلتان بخواهد شاهد روایتسازی در مورد میزان شلیک، کمبود ذخائر، ضرورت جبران، درس گرفتن، سختی تولید و در نهایت گرانی چنین موشکهایی در برابر موشکها و پهپادهای ارزانقیمت هستیم، موضوعی که نشان میدهد امریکاییها به شدت نسبت به نابودی بازار پرسود فروش تسلیحات خود نگران هستند.
گزارشی را طبق معمول نشریه والاستریت ژورنال منتشر کرده که در همین حوزه «هدایت افکار عمومی» و جلوگیری از سوال مهم «درصد موفقیت» طراحی شده است. از بالا تا پایین این گزارش هیچ توضیحی در مورد میزان موفقیت در رهگیری موشکهای ایرانی نیست؛ در حالی که از ابتدا شاهد روایت دروغ رهگیری 90 درصدی موشکها و اصابت 36 موشک بودیم، آرام آرام با انتشار مستندات جدید خواهیم دید که درصد اصابتها بیش از 75 درصد برای همه موشکها و 100درصد برای موشکهای جدیدتر بودهایم، با این حال خواندن بخشی از این گزارش سفارشی وزارت جنگ و شرکت لاکهید مارتین جالب است.
در این گزارش البته هیچ اشارهای به انهدام دستکم یکی از آتشبارهای تاد در سرزمینهای اشغالی نشده است (حالا در ادامه توضیح میدهم که چگونه این سامانه را میخواهند یواشکی جایگزین کنند) اما مقامات رسمی آمریکایی میگویند مصرف مهمات سامانههای تاد که در کنار سامانههای دفاع هوایی «اسرائیل» عمل میکردند با سرعت بالایی انجام میشد و بیش از ۱۵۰ موشک رهگیر برای سرنگونی موج موشکهای بالستیک ایران شلیک کردند. این تقریبا یک چهارم کل موشکهای رهگیر خریداری شده توسط پنتاگون است. (این 150 تیر موشک تاد یک اعتراف بسیار مهم است که در ادامه با آن کار داریم!)
هر سامانه تاد یا همان «پدافند هوایی مرحله پایانی ارتفاع بالا» قادر به حمل ۴۸ موشک رهگیر میان ۶ پرتابگر است و برای بارگذاری مجدد، تحلیل دادهها، تعمیر و نگهداری و شلیک موشکها به حدود ۱۰۰ سرباز آمریکایی نیاز دارد. (در حمله ایران به محل استقرار این سامانه در پایگاه مائور در شمال غرب تلآویو در ساعتهای نخست بامداد روز سهشنبه یعنی پنجمین روز جنگ دستکم 50 نظامی امریکایی که برای دفاع از یهودیها با این سامانه کار میکردند، کشته و زخمی شدند) انهدام کامل این آتشبار درست در زمانی که ترامپ از نشست شورای امنیت ملی در اتاق وضعیت کاخ سفید خارج میشد پیام مهم خود را منتقل کرد.
«دن شاپیرو» که در دولت «جو بایدن» رئیسجمهور پیشین آمریکا مسؤول سیاست غرب آسیا در پنتاگون بود و اکنون از اعضای ارشد اندیشکده «شورای آتلانتیک» است، میگوید: تا جایی که میدانم، آمریکا هیچگاه دو سامانه تاد را به یک کشور (در حالی که اسرائیل طویله هم نیست) ارسال نکرده است. این تعهدی خارقالعاده از فناوری و نظامیان آمریکایی به امنیت «اسرائیل» است. موضوع اصلی اما این است که دستکم 8 تیر موشک فتاح 1 ایرانی برای انهدام کامل این آتشبار به کار گرفته شد. این را در نظر داشته باشید که امریکاییها تا روز پنجم از دو آتشبار تاد، 150 موشک برای رهگیری موشکهای ایرانی شلیک کردند که حتی 10 درصد موفقیت هم نداشت.
پنتاگون در طی این جنگ، موشکهای رهگیر جایگزین را ارسال کرد اما ذخایر محدود بود. طبق اسناد بودجه، هر موشک رهگیر سامانه تاد حدود ۱۳ میلیون دلار هزینه دارد که پنتاگون از سال ۲۰۱۰ حدود ۶۵۰ تیر از این موشکها را خریداری کرده است. مقامات به دنبال خریداری ۳۷ تیر دیگر در سال مالی آتی بودهاند. (یادتان هست که چند روز پیش شبکه یهودی اینترآشغال گزارشی به نقل از یک موسسه امریکایی منتشر کرد و گزارش داد که امریکا و رژیم یهودی فقط یک تا دو میلیارد دلار در این جنگ هزینه کردهاند! حالا 150 را در 13 ضرب کنید تا به عدد خوب نزدیک به دو میلیارد دلار فقط برای موشکهای تاد برسید!)
«لاکهید مارتین» شرکت سازنده این سامانه دفاع هوایی میگوید قادر است در سال جاری، حدود ۱۰۰ موشک رهگیر را بسازد و در حال همکاری با دولت درباره گزینههای افزایش تولید برای سفارشهای جدید است. این کمپانی که در عملیات وعده صادق 3 مهمترین و گرانترین سامانه هواییاش، یعنی اف-35 بارها هدف قرار گرفت و سرنگون شد، حالا دنبال قراردادهای چربتر و سودآورتر است. «وِس رامبا» یکی از اعضای مرکز مطالعات راهبردی آمریکا که درباره خرید موشکها و جزئیات بودجه پنتاگون تحقیق میکند، میگوید، احتمالا جایگزین کردن موشکهای رهگیر سامانه تاد که در مدت ۱۲ روز جنگ رژیم صهیونیستی با ایران شلیک شد، بیش از یک سال زمان میبرد و بین ۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار نیز هزینه خواهد داشت.
تحلیلگران میگویند ارسال مهمات و جنگافزارهای آمریکا به غرب آسیا آمادگی عملیاتی آمریکا را تحت فشار قرار داده و نشاندهنده نیازی فزاینده نهتنها به موشکهای رهگیر، بلکه حتی به پرتابگرهای بیشتر است. وال استریت ژورنال نوشت: افسران ارتش میگویند در شرایط ایدهآل، به ازای هر سامانه تاد مستقرشده، ۲ سامانه دیگر باید در خاک آمریکا باشد. بر این اساس، یک سامانه در عملیات است، سامانه دیگر برای تعمیر و ارتقا بازمیگردد و سومی برای استقرار بعدی در حال تمرین.
از بین هفت سامانه عملیاتی تاد آمریکا، دو سامانه در حال حاضر در خط مقدم اراضی اشغالی مستقر هستند. ۲ سامانه دیگر به صورت بلندمدت در گوام و کره جنوبی قرار دارند، یک سامانه در عربستان سعودی مستقر است و ۲ سامانه در خاک آمریکا هستند. یک سامانه هشتم نیز تولید شده (این همان سامانهای است که قرار است به جای سامانه منهدم شده در پایگاه مائور مستقر شود!) اما هنوز کاملا عملیاتی نیست. به گفته یک افسر ارتش که در آموزش مدافعان هوایی مشارکت دارد، با استقرار پنج سامانه از هفت سامانه تاد آمریکا احتمالا با مشکل «کمبود زمان استراحت» مواجه خواهد شد که واحدها بین ماموریتهای مختلف فرصت کافی برای تجدید قوا نخواهند داشت.
در نظر داشته باشید، که هماکنون امریکا و رژیم صهیونیستی به شدت به لحاظ موشکهای پدافندی و سامانههای در دسترس تحت فشار هستند. این را هم باید به خاطر داشت که دشمن نمیتواند زودتر از آنچه توان دارد سامانهها و موشکها را جایگزین کند. اما مساله بسیار مهمتر که کمتر به آن اشاره میکنند ناتوانی این سامانهها در مقابله با موشکهای ایرانی است. در حالی که ایران میتوانست از روز دهم جنگ با خیال راحت موشکهای قدیمیتر خود را هم شلیک کند، اما این کار را به دلایلی نکرد و به سراغ همان موشکهای دقیق خود رفت که بتواند اهداف مدنظر را با درصد بالای اطمینان منهدم کند. در حالی که در زرادخانه ایران موشکهای رضوان، فتاح2، خرمشهر 4، خیبرشکن2 ویراش 4، فلسطین، سجیل 5 و برخی موشکهای کروز هواپرتاب هنوز پا به میدان نگذاشتهاند، وضعیت پدافندی دشمن افتضاح است.
تلاش بیهوده رسانههای امریکایی که به صورت مستقیم بخش مهمی از درآمدشان از کمپانیهای اسلحهسازی و وزارت جنگ امریکا تامین میشود برای بهبود چهره تسلیحات پدافندی امریکایی، اما هیچ صحبتی از شلیک موشکهای پاتریوت مستقر در سرزمینهای اشغالی نمیشود! این یک دلیل بسیار مهم و اساسی دارد که چرا رژیم صهیونیستی و امریکا فقط از تاد، استاندارد و آرو یا همان پیکان اسم میبرند ولی نامی از پاتریوت پک3 به میان نمیآید؟ این سامانه پدافندی البته در قطر در یکی از پرشلیکترین مورد خود درصد موفقیت بسیار ضعیفی را تجربه کرد، با شلیک 64 تیر موشک، فقط 8 موشک سوخت مایع و قدیمی ایرانی را رهگیری کرد که اصلا عدد قابل توجهی نیست و به همین دلیل در موردش حرف نمیزنند.
به همین دلیل در ادامه این گزارش آمده است: اگرچه اسرائیل از پدافند دفاعی چندلایه پیشرفته خود شامل سامانههایی مانند «پیکان، فلاخن داود و گنبد آهنین» (دقت کنید، باز هم نامی از پاتریوت به میان نمیآید، در حالی که گنبد آهنین یک سامانه ضدراکتی است و فلاخن داوود هم سامانه ضد موشکهای تاکتیکی کوتاهبرد تا موشکهای دوربرد بالستیک و شلیک آنها از سر ناچاری و درماندگی بود) برخوردار است، اما در آستانه پایان جنگ با کمبود موشکهای رهگیر مواجه شد و منابع خود را ذخیره میکرد.
یکی از مقامات آمریکایی گفت اگر ایران چند حمله موشکی بزرگ دیگر انجام میداد، اسرائیل ممکن بود ذخیره موشکهای پیشرفته «پیکان۳» خود را تمام کند. (در واقع این ذخایر تمام شده بود، نه به واسطه شلیک بلکه به دلیل انهدام سوله نگهداری آنها) ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که تعداد موشکهای رهگیر یا جزئیات عملیاتی مربوط به سامانههای دفاع هوایی خود را افشا نمیکند، اما مدعی شد که «در طول جنگ، نیروی دفاعی اسرائیل ابزار لازم برای دفاع از حاکمیت خود و محافظت از غیرنظامیان را داشت». با این حال، با ادامه جنگ و حملات موشکی ایران، آمریکا هفت ناوشکن مجهز به سامانههای رهگیری موشکهای بالستیک را به شرق مدیترانه و دریای سرخ اعزام کرد.
بیشتر ناوشکنهای موشکانداز «آرلی برک» آمریکا به انواع موشکهای استاندارد «اسام-۲»، «اسام-۳» و «اسام-۶» مجهز هستند که میتوانند موشکهای بالستیک و سایر تهدیدات هوایی را سرنگون کنند. دریاسالار «جیمز کیلبی» فرمانده موقت عملیات دریایی، در ژوئن در کنگره گفت که این ناوها نیز با سرعتی نگرانکننده موشکهای رهگیر خود را مصرف کردند. به گفته یک مقام آمریکایی، در طول جنگ رژیم صهیونیستی و ایران، این ناوها حدود ۸۰ موشک اسام-۳ را به سمت تهدیدهای ایرانی شلیک کردند. هزینه هر موشک اسام در مدلهای مختلف که توسط شرکت «آرتیایکس» ساخته میشود، بسته به مدل آن، بین ۸ تا 35 میلیون دلار است.
به گفته ۲ مقام نظامی، در پنتاگون نگرانیهایی وجود دارد که موشکهای اسام-۳ که سال گذشته برای اولین بار برای دفع حمله ایران استفاده شدند، کمتر از حد انتظار اهداف مورد نظر را تخریب کرده باشند. (به نوع پرداخت دقت کنید، مگر موشک آفندی هستند که باید تخریب کنند، در واقع منظورش این است که عملا در مقابله با موشکهای ایرانی به شدت ضعیف عمل کردهاند. در وعده صادق 2 این ناوها فقط 2 موشک را توانستند رهگیری کنند! هزینه هنگفت شلیک 80 تیر موشک استاندارد-3 یعنی بیش از دو میلیارد دلار برای امریکا نه به لحاظ مالی، بلکه به لحاظ اعتباری یک شکست فضاحتبار است.
والاستریتژورنال نوشته ارتش آمریکا اکنون با دقت در حال بررسی هر شلیک است تا به درک بهتری از آنچه در اینجا رخ داده برسد. اگرچه یک افسر نیروی دریایی که در این روند فعالیت میکند، گفت که هتوز برای قضاوت درباره عملکرد اسام-۳ زود است. این موضوع که «هنوز زود است» یعنی اینکه نباید در مورد موفقیت افتضاح این سامانه پدافندی کسی چپزی بنویسد. در عملیات وعده صادق 2 صهیونیستها با تمسخر این سامانه نوشته بودند برای رهگیری موشکهای ایرانی 8 تیر از یک ناو شلیک شد که فقط دو تیر اصابت کرد، این یعنی موفقیت 25 درصدی (که البته تعداد شلیکها بیشتر بوده است)
در بخش دیگری از این مطلب مطرح شد: با افزودهشدن به چالشهای ناشی از شلیک انبوهی از موشکها در این جنگ، کشتیهای آمریکایی مجبور شدند پس از شلیک تمامی موشکهای رهگیر خود به بندر مدیترانه یا دریای سرخ بازگردند، چراکه نیروی دریایی هنوز روش کارآمدی برای بارگذاری مجدد موشکها در دریا ندارد. جای گرفتن دقیق کنیستر موشکی ۳۰ فوتی(۹متری) در لوله عمودی پرتابگر به این معناست که نیروهای دریایی نمیتوانند روی تکانههای حرکت کشتی در مسیر خود کار بارگذاری موشکها را انجام دهند. این در صورت بروز یک درگیری احتمالی میان آمریکا و چین مشکل عمدهای برای ارتش آمریکا خواهد بود.
با این حال روز جمعه گزارشی منتشر شد که بر اساس آن گفته میشود که در جریان یک رزمایش نیروی دریایی امریکا برای انتقال موشکهای پدافندی تمرین کرده است. در جریان رزمایشLSE 25، نیروی دریایی آمریکا دست به انجام عملیات بارگیری مجدد موشک بین دو ناو Farragut از کلاس ارلی برک و ناو پشتیبانی Gopher state زد. در این عملیات دو ناو در کنار هم قرار کنار گرفتند و ناو پشتیبانی با استفاده از جرثقیل سنگین خود، به صورت یکی یکی کنیستر موشک را به ناوشکن منتقل میکند که البته یک عملیات زمانبر است و اگر در خلال درگیری واقعی بخواهد این انتقال صورت بگیرد، کار را سخت خواهد کرد.
در هر صورت، ارتش تروریستی امریکا برای دفاع از رژیم صهیونیستی هزینههای هنگفتی صرف کرد، اما متوجه شد که در برابر موشکهای جدید و سریع ایران هیچ حرفی برای گفتن ندارد. سیاست شروع دفاع از خاک و آسمان ایران که آنها در پیش گرفتند، به دلیل آگاهی آنها از ناتوانی در مقابله با حجم گسترده شلیک موشکها و پهپادهای ایرانی بود. با همه این اوصاف، مرحله بعدی نبرد نشان خواهد داد که هر یک از طرفین تا چه اندازه توانستهاند از سه دور نبرد پیشین درس گرفته و نقاط قوت و ضعف خود را پوشش دهند. اما مخاطب ایرانی باید با دقت و حوصله چنین گزارشها و مطالبی را بخواند و به یاد داشته باشد که با همین توضیحات، مشخص میشود چه بلایی بر سر دشمن آمده که او را ناچار به تقاضای آتشبس کرده است.