بامدادجنوب- سیدعلی موسوی: عبدالله عبدالله، رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی افغانستان روز گذشته در حالی وارد ایران شد که عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با تهران قطع کرده است.
ایران و عربستان هر دو حامی حکومت وحدت ملی افغانستان هستند اما منافع متضادی در این کشور دارند. غیر از این دو کشور، دیگر کشورهای منطقه هم منافع متضادی را در افغانستان دنبال میکنند. اکنون سوال اصلی این است که افغانستان منافع خود را در بین این رقابتها چگونه حفظ میکند و با چه رویکردی؟
در پی اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی و مجتهد بزرگ شیعه در عربستان سعودی، مقامهای ایرانی واکنش تندی نشان دادند و بهدنبال آن معترضان خشمگین سفارتخانه عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن را در مشهد به آتش کشیدند. عربستان سعودی در واکنش به این امر، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد. پیش از این، بهدنبال حملات ائتلافی به رهبری عربستان به مواضع جنبش انصارالله یمن، دولت افغانستان حمایت خود را از این حملات اعلام کرد، هرچند بعدا گفت که هدف از حمایت از حرمین شریفین بوده است.
حالا در اوج تیرگی روابط ایران و عربستان، رئیس اجرائی حکومت افغانستان وارد ایران شده است. مجیبالرحمان رحیمی سخنگوی وی به خبرگزاریها گفت: تحکیم روابط فرهنگی، امنیتی و اقتصادی بین دو کشور، از اهداف اصلی سفر رئیس اجرائی به تهران است و برای تحقق برنامههای این سفر، شماری از مقامهای ارشد دولتی او را همراهی میکنند.
عبدالله به بندر چابهار هم خواهد رفت و دسترسی به دریای هند از طریق این بندر، یکی از طرحهای بلندمدت افغانستان است، چراکه چابهار با صرفهترین و در عین حال نزدیکترین بندر آبی به افغانستان است و به توسعه اقتصادی این کشور کمک میکند. به گفته او، استفاده از این بندر برای افغانستان نسبت به سایر بندرها بسیار ارزانتر تمام میشود.
چابهار راهی برای دور زدن پاکستان
از زمان امضای توافقنامه سه جانبه میان رهبران وقت افغانستان، ایران و هند، اراده قاطعی برای بهرهبرداری از آن وجود داشته است. در حال حاضر ۵۰ هکتار زمین برای بازرگانان افغان در این بندر در نظر گرفته شده و هند اعلام کرده که خط ترانزیتی بین این بندر و بندر بمبئی را با امکانات خود تقویت میکند.
بهرهبرداری از بندر چابهار نیاز به سرمایهگذاری و توسعه دارد که هر سه کشور ایران، افغانستان و هند اسناد مشترکی را در این مورد امضا کردهاند.
تجارت افغانستان بهطور سنتی وابسته به بندرهای پاکستانی است اما از حدود نیم قرن پیش، هر گاه روابط سیاسی هر دو کشور تیره شده، به گفته خانجان الکوزی معاون رئیس اتاق تجارت افغانستان، پاکستان از این وابستگی افغانستان، بهعنوان ابزار فشار استفاده کرده است.
تا پیش از سال ۱۳۸۹، حدود ۶۰ درصد تزانزیت افغانستان از طریق بندر کراچی صورت میگرفت اما با افزایش فشارهای سیاسی پاکستان بر بازرگانان افغان، این رقم به زیر ۲۰ درصد کاهش یافته و برعکس واردات کالا از بندرعباس و بندر چابهار ایران و همچنین کشورهای آسیای میانه بیشتر شده است.
کارشناسان میگویند که اگر کار توسعه بندر چابهار کامل شود، هند با ظرفیت بزرگ اقتصادی که دارد، هم برای تامین دسترسی خودش به منافع خام آسیای میانه و هم برای تسهیل تزانزیت کالاهای وارداتی و صادراتی افغانستان، ترجیح میدهد که دیگر نیازی به عبور از خاک پاکستان بهعنوان رقیب اصلی خود نداشته باشد.
تحکیم روابط با ایران، آشکارا با منافع عربستان و پاکستان در افغانستان تضاد دارد زیرا عربستان سعودی با سرمایهگذاری هنگفتی در توسعه نهادهای مذهبی افغانستان، بهدنبال گسترش نفوذ خود و محدود کردن نفوذ مذهبی و فرهنگی ایران در این کشور است. از طرف دیگر رو آوردن به بندر چابهار مطابق هدف استراتژیک کاستن از وابستگی به بندرهای پاکستانی کراچی و گوادر است.
در این میان عربستان سعودی با پاکستان روابط نزدیکی دارد و منافع دو کشور در میدان افغانستان هماهنگ است ولی در مقابل، منافعی که ایران در افغانستان دنبال میکند، با منافع هند هماهنگی دارد به همین تبدیل کردن بندر چابهار به یکی از ورودیهای آبی برای افغانستان و آسیای میانه، تضاد منافع این دو گروه از کشورها را تشدید میکند.
حالا حکومت افغانستان با گسترش روابط سیاسی، فرهنگی و تجاری خود با ایران و با راه یافتن از طریق چابهار به دریای هند، با چه رویکردی میخواهد یا میتواند هم به این هدف خود برسد و هم روابطش را با عربستان سعودی و پاکستان همچنان گرم نگهدارد و دست کم از آسیب رسیدن به آن جلوگیری کند؟
افغانستان در حال نزدیک شدن به ایران و دور شدن از عربستان است
افغانستان براساس سه اصل بهدنبال این هدف است: 1- اصل بیطرفی، 2- اصل منافع متقابل و 3- اصل منافع ملی. به نظر او، افغانستان در چهارده سال گذشته توانسته که با وجود اختلافهای شدید با کشورهای مختلف، روابط خود را با همه آنها حفظ کند.
اما وقتی افغانستان بهصورت عملی در راستای تحقق طرحی گام میگذارد که با منافع گروهی از کشورها در عرصه سیاسی-فرهنگی (عربستان سعودی) و اقتصادی (پاکستان) تضاد دارد، چگونه ممکن است این سه اصل در این مورد هم بتواند کارساز واقع شود؟
افغانستان کشوری است که به گونه سنتی رهبری عربستان سعودی بر جهان اسلام را میپذیرد. این را هم رئیسجمهوری کنونی و هم رئیسجمهوری پیشین گفتهاند، در عین حال افغانستان انتظار دارد که عربستان از نفوذ خود در میان گروههای تندرو اسلامی، در راستای تامین صلح و تحقق مصالحه ملی در افغانستان استفاده کند.
سخنگوی رئیس اجرائی افغانستان تاکید میکند که سفر عبدالله به ایران، هیچ ربطی به روابط دوجانبه بین ایران و عربستان سعودی و همچنین بین هند و پاکستان ندارد اما گذشت زمان ثابت خواهد کرد که آیا افغانستان میتواند در عمل این هدف را تحقق بخشد یا واقعا مسیر اصلی این کشور تغییر پیدا کرده است؟