تئاتر با هویت ملی
کد خبر: ۵۴۳
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۱۵ - ۰۹ تير ۱۳۹۴

تئاتر با هویت ملی

وقتی صحبت از تئاتر ملی می‌کنیم ناخودآگاه به سراغ فرهنگ و آیین می‌رویم‌، پس شناخت فرهنگ و آیین لازمه تئاتر ملی است زیرا فرهنگ پل ارتباطی بین ملت‌های جهان و پرداختن به تئاتر ملی ارتباط با دیگر فرهنگ‌ها را هموار می‌سازد. ولی این را هم باید بدانیم که همه آیین‌ها و سنت‌ها هم نمی‌توانند در تئاتر به‌عنوان ملی قلمداد شوند زیرا بعضی از آیین‌ها که در فرهنگ ما وارد شده‌اند بر گرفته از فرهنگ غرب است و ریشه ملی ندارد. اما خیلی هم ریشه در فرهنگ ایران دارند اما متاسفانه ما هنوز تاریخ مستند قوی از بعضی از آنها نداریم و پژوهش‌ها و اسناد ما درباره خیلی از آنها کافی نیست‌. 

فرهنگ و تمدن ایرانی از قدیم به‌عنوان یک فرهنگ شرقی قلمداد می‌شده که با با فرهنگ و تمدن غرب که از یونان و روم نشات می‌گرفته، رقابت می‌کرده است و اگر این تئاتر ملی می‌خواهد بازگو‌کننده این فرهنگ و تمدن کهن و اصیل با دنیا رقابت کند، باید در جایگاه و منزلت واقعی خود به‌کار رود و شان ملت را در نظر بگیرد و بدون آگاهی و دانش تاریخی ضربه سهمگینی بر تئاتر ملی و فرهنگ این کشور وارد آید‌. نمایش‌های سنتی و آئینی‌: سیاه‌بازی‌، حاجی‌فیروز، تخت‌حوضی، پرده‌خوانی‌، پهلوان‌بازی و تعزیه از جمله نمایش‌هایی است که مختص فرهنگ ایرانی و اسلامی است اما تاکنون ظرفیت‌های تکنیکی آنها به درستی شناخته نشده است. باید شکل و شمایل این نوع تئاتر‌های ملی را تغییر داد طوری که به فرهنگ ما هم ضربه وارد نشود‌، مثلا نمایش تخت‌حوضی می‌تواند احیاء شود ولی به شکل و شیوه جدید زیرا دیگر نه حوضی وجود دارد نه تخت و با تغییر شیوه‌های آن می‌توان در پایداری این تئاتر ملی کوشید‌. 

متاسفانه امروز نگاه وارداتی به هنر نمایش و کم‌توجهی به نویسندگان و پژوهشگران ضربه سهمگینی بر ریشه‌های فرهنگی و آیینی و مذهبی تئاتر و فرهنگ هزار ساله ایران‌ وارد کرده است. تئاتر ما به جای ملی‌بودن بیشتر وارداتی است و حتی در آکادمی‌ها به‌جای آموزش و شناخت هویت تئاتر ملی بیشتر از تئاتر غرب گفته می‌شود، دانش‌آموختگان ما در دانشکده‌های هنر تئاتر یونان را بیشتر از تئاتر ملی کشور آموزش می‌بینند و حتی شناختی که از تئاتر ملی چین و ژاپن به‌دست می‌آورند بیشتر از تئاتر ملی ایران است و این در آموزش و پرورش ما هم صدق می‌کند زیرا در مدارس از تئاتر به‌عنوان تفنن نگاه بیشتری می‌شود تا یک فرهنگ و هویت ملی‌. 

امروز خیلی از هنرمندان تئاتر ما مکبث و اتللو را بیشتر از شخصیت‌های شاهنامه می‌شناسند و این یک آسیب بزرگ برای فرهنگ و تئاتر ملی ما می‌باشد‌. زیرا بدون حساب هم نگفته‌اند که فرهنگ یک کشور را می‌توان از تئاتر یک کشور شناخت. در فرهنگ جدید ما بسیاری از مزایای فرهنگ قدیم را هم از دست داده‌ایم همانطور که در تئاتر جدید ما هویت تئاتر ملی را از دست داده‌ایم و علت اصلی آن بهره‌گیری ما از تئاتر غرب و سبک‌های به‌وجود آمده در اروپا می‌باشد و در واقع تئاتر ملی هویتش را در میان این سبک‌های وارداتی گم کرده است.

تئاتر ملی تنها پرداختن به گذشته نیست بلکه تئاتر امروز ما می‌تواند برداشت از فرهنگ ایرانی باشد حالا چه گذشته و چه حال. شاید وقتی به گذشته نه چندان دور بر می‌گردیم این فرهنگ ایرانی را در نمایشنامه‌نویسان کشور همچون: غلامحسین ساعدی، بیژن مفید، اکبر رادی و بهرام بیضایی که بی‌شک، نویسنده تئاتر ملی محسوب می‌شوند‌، بیشتر می‌بینیم. آثاری همچون برخوان آرش‌، آژدهاک، چهارصندوق، هفتمین سفر سندباد‌، مرگ یزدگرد و‌… که هر کدام چندین‌بار در کشور به‌روی صحنه رفته‌اند.
برچسب ها: تئاتر ، بوشهر ، ایران
نظرات بینندگان