پنجشنبه هشتم مهرماه _ ساعت 16
تماشاخانه دریانورد پر شده است و جای سوزن انداختن نیست. در نگاه همه حضار شوقی ناخودآگاه موج میزند. در که باز میشود، مردی با چهره آفتاب سوخته که مصمم گام بر میدارد وارد میشود، همه حضار بلند میشوند و ایستاده به تشویق «محمدرضا صفدری» نویسنده جنوبی که اصالتا اهل خورموج است و مدرس کارگاه داستاننویسی، میپردازند. ابتدا مجری و کارشناس کارگاه «طاهره جوشکی» با سلام و تشکر از حضار و انجمن «آدینه ادبی گناوه» کارگاه را شروع میکند.
پس از مجری، صفدری با بیان اینکه رمان، مثل پنجاه سال پیش یعنی زمان دولتآبادی نیست که کدخدایی هست و زور و زمین دارد و ما آب نداریم و درگیری میشود و ...، گفت: امروزکسی که حتی تراکتور دیده باشد ذهنیتش فرق کرده است، جامعه صنعتیتر و ذهنها پیچیدهتر شده است، رمان باید ذهن انسان را درگیر کند. وی در ادامه از حضار خواست ده کلمه یا شیء را که به ذهنشان میرسد، یادداشت سپس یکی را انتخاب کنند و در مورد آن هرچه به ذهنشان میرسد بنویسند. وی این تمرین را برای آموزش «لحن» در داستان خوب دانست و افزود: با این روش همان ایدهای که بعضی وقتها بهدنبال آن هستیم و نمیدانیم چه هست را پیدا میکنیم و ما باید همانطور که سایه یا نور دست از سر ما بر نمیدارد دست از سر شیء انتخابی خود بر نداریم و از تمام لایههای زیرین آنچه که به ذهن میرسد حتی اگر یک نور کمرنگ روی دیوار باشد را بنویسیم.
این نویسنده در مورد داستان خوانده شده یکی از حضار در جلسه تصریح کرد: من در داستان شما یک عصا و قالی دیدم، شما باید اینقدر با عصا کار میکردید که عصا جزئی از تن شما شود. حالا ممکن است کسی به قالی وابستگی داشته باشد باید حضور قالی را در داستان خود همینقدر پررنگ کنید.
در پایان از شرکتکنندگان خواستند که در یک صفحه جملات بیربط بنویسند. کارگاه ساعت 18 با تشویق حضار به پایان رسید.
پنجشنبه هشتم مهرماه _ ساعت 19
سالن مجتمع فرهنگی_هنری خلیج فارس گناوه کم کم دارد پر میشود که «محمدرضا صفدری» به همراه خانواده وارد سالن میشود. قرار است بزرگداشت مقام ادبی ایشان در این سالن برگزار شود. محمدرضا صفدری نویسنده کتابهای «سیاسنبو»، «تیله آبی»، «سنگ و سایه» و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از نویسندگان برجسته حال حاضر کشور است که با کتاب «سیاسنبو» در دهه پنجاه خود را به جامعه ادبی کشور معرفی کرده است. میهمانان برنامه همه رسیدهاند و مجری که مهدی دهقان است با خواندن قسمتی از داستان صفدری شروع برنامه را اعلام میکند و حسین جلالپور مسوول انجمن آدینه ادبی به میهمانان و حضار خوشامد میگوید. مجری میهمانان قسمت اول حسین زارعی نویسنده مجموعه داستان «ادکلن و کپههای خارشتر»، ابوتراب خسروی نویسنده کتابهای «اسفار کاتبان»، «رود راوی»،«ویران» و «ملکان عذاب» و طاهره جوشکی که صاحب مقالهای در مورد نثر داستانهای صفدری است را دعوت میکند و هریک جداگانه در مورد نثر، تکنیک و شخصیتهای داستانهای صفدری صحبت میکنند. میهمانان بخش دوم برنامه صمد طاهری نویسنده کتابهای «سنگ و سپر»، «کلاغ» و مجموعه داستان «شکار شبانه»، مهدی یزدانیخرم نویسنده رمانهای« به گزارش اداره هواشناسی»، «من منچستر یونایتد را دوست دارم» و «سرخِ سفید» بودند که طاهری قسمتی از داستان خود را که در جنوب اتفاق افتاده بود و یکی از شخصیتهای آن محمدرضا صفدری بود را خواند و یزدانیخرم به فضای جنوبی و شخصیتهای داستان صفدری پرداخت. آخرین میهمانی که معرفی شد کسی نبود جز محمدرضا صفدری که حضار ایستاده او را تشویق کردند. ایشان با همان نجابت جنوبی به ابراز احساسات تشویقکنندگان پاسخ داد و در صحبتهای کوتاهی از همه برگزارکنندگان و خصوصا انجمن آدینه ادبی تشکر کرد و داستان کوتاهی با لهجه شیرین و صدای متینش خواند. در پایان هدایایی به رسم یادبود به ایشان تقدیم شد.
سنگ بزرگ آویزانی که نور پشت آن انداخته شده و سایه آن روی سن افتاده بود بهعنوان دکور متفاوت برنامه که داستان «سنگ و سایه» را تداعی میکرد، قرار داشت.
جمعه نهم مهر_ ساعت ده صبح
روزی که برای بچهها با داستانی تلخ آغاز شد، انتشار خبر درگذشت «محسن شریف» نویسنده کتابهای «آس نحس» و «تب نوبه» در فضای مجازی بود، انگار قرار بوده شبی که در گناوه برنامه شب داستان باشد، نویسنده عزیز بوشهری چشم از دنیا فرو بندد.
در این روز تماشاخانه دریانورد، میزبان کارگاه داستاننویسی مهدی یزدانیخرم بود که در کارنامه خود سابقه همکاری و نوشتن مقاله در روزنامه «شرق» را نیز دارد. مجری کارشناس برنامه نیز مسعود کبگانیان از اعضا انجمن آدینه ادبی گناوه بود که با بیان تسلیت درگذشت محسن شریف، برنامه را شروع کرد.
مهدی یزدانیخرم در ابتدا با بیان اهمیت واقعیتهای تاریخی در رمان و درصد موفقیتشان، از روند تاثیرگذاری داستاننویسان از دوره مشروطه تا به امروز بر ادبیات اشاره کرد و گفت: در اوایل دهه پنجاه افراد کمی به داستان میپرداختند برای مثل در جنوب فقط «احمد محمود» و «محمدرضا صفدری» بهصورت فعال کار میکردند. وی در ادامه در پاسخ به سوال یکی از حضار درباره شخصیتهای تاریخی داستان تصریح کرد: نویسنده هیچگونه تعهدی به تاریخ ندارد و میتواند هرگونه دخل و تصرفی در شخصیتهای تاریخی داستان انجام دهد.کارگاه در پایان بهصورت پرسش و پاسخ به کار خود خاتمه داد.
جمعه نهم مهر_ ساعت چهار عصر
این بار انجمن آدینه ادبی گناوه قرار بود کارگاه داستان «ابوتراب خسروی» را در کتابخانه عمومی بندر ریگ برگزار کند.
قبل از شروع برنامه میهمانان از «برج و حسینیه خان» بندر ریگ بازدید کردند و ساعت که به پنج نزدیک میشد میهمانان وارد سالن کتابخانه که از مشتاقان پر شده بود، شدند. میهمان ویژه این کارگاه، استاد «محمدرضا صفدری» بود که آقای «خسروی» با کسب اجازه از ایشان شروع به صحبت کرد. ابوتراب خسروی ابتدا در مورد حساسیت در انتخاب زاویه دید گفت و پرداختن به جزئیات در داستان را مورد اشاره قرار داد و مثال زد که امروزه اگر به ما بگویند مریم و احمد با هم ازدواج کردند ما کنجکاو میشویم و میپرسیم که کجا با هم آشنا شده بودند، کدامیک ابتدا پیشنهاد داده و به همین ترتیب دنبال جزئیات میگردیم.
یک داستاننویس مسلط میتواند اجزای فضا و مکان را وارد داستانش کند، بیآنکه روایت مستقیم کند برای مثال بهجای این روایت «یک صندلی قرمز گوشه اتاق قرار دارد» بنویسد «من از کنار صندلی قرمز گذشتم».
وی در مورد رمان گفت: رمان امروزه بسط و توسعه یک واقعه است که چندین واقعه را در داخل خود توضیح میدهد.
صفدری در مورد تقسیمبندی نسلهای داستان افزود: نسلی از داستاننویسان چوبک، هدایت و بزرگ علوی بودند، نسل بعدی گلستان، دانشور، آل احمد، تقی مدرسی، گلشیری و دولتآبادی بودند و نسل بعدی که بیشتر پس از انقلاب رشد کردند از جمله آنها صفدری و مندنیپور را میتوان نام برد. ایشان در مورد نویسندگان زن در نسل جدید گفتند که اتفاق بزرگی رخ داده است و در نسلهای قبلی زنان حضور کمرنگتری داشتند.
در قسمت بعدی کارگاه چهار نفر از شرکتکنندگان داستانهای خود را خواندند که آقای خسروی در مورد آنها صحبت کرد. در مورد داستان خانم نسرین قاسمی به زاویه دید که دوم شخص است، اشاره کرد و گفت: سختترین نوع زاویه دید است باید طوری به جزئیات بپردازیم که در صحبتهای روزانه با طرف مقابل صحبت میکنیم مثلا ما به شخص مقابل نمیگوییم موهای رنگی شما که روی چشمتان افتاده است چقدر لخت است و اگر در داستان دوم شخص با این روش پرداخت کردیم، خواستیم به در بگوییم که دیوار (مخاطب) بشنود که روش مناسبی نیست.کارگاه ساعت هشت شب به پایان رسید.
دو روز حضور نویسندگان برتر کشور باعث ایجاد شور و شوق بین جوانان داستاننویس در گناوه و دوستانی که از استانهای همجوار آمده بودند، شده بود.
گزارش مهدی بیاتنسب