کریم جعفری:
روز گذشته در یادداشت همین ستون یادآور شدم که این روزها، دیگر مثل قدیم انگار فضای کشور انقلابی نیست، برای این موضوع دلایلی چند را هم برشمردم، البته این موضوع جای کار بیشتری دارد و همانگونه که تاکید کردم، باید آنهایی که متخصص این حوزهها هستند این مساله را به صورت عمیق بررسی کرده و نتایج آن را منتشر کنند.
اما امروز 12 بهمنماه سالروز ورود امام خمینی رحمهاللهعلیه به کشور است. انقلابی که با ورود ایشان شروع شد و امروز پس از 38 سال همچنان با فراز و نشیبهای فراوان ادامه دارد. در مورد اینکه چقدر در مسیر انقلابی خود موفق بودهایم هر کس دیدگاه و نظر خود را دارد و باید در زمان ورود به چهارمین دهه از انقلاب دیگر ملاکها و قیاسهایمان را عوض کنیم، اگر تا دو دهه پیش میگفتیم نسبتها به این اندازه تا پیش از انقلاب فرق کرده، امروز باید نسبتها را با کشورهایی بسنجیم که روزگاری همسطح ما بوده و امروز با سرعت از کنار ما میگذرند. ما هر چقدر هم انقلابی باشیم، باز هم اگر در حوزههای اقتصادی و رفاهی کمبود داشته باشیم با کمال تاسف باید بگویم که عقبمانده هستیم و مردمی که محدوده جغرافیایی این انقلاب زندگی میکنند، ناراضی خواهند بود.
هر چند اقتصاد محور است و این را دین مبین اسلام هم بارها تاکید کرده، اما با کمال تاسف برخی از افراد از روی بیاطلاعی حرفهایی را میزنند که مردم را به همه مسائل دلسرد میکنند. مثلا یکی از این آقایان گفته بود که «هدف ما از انقلاب توسعه اقتصادی نبود، بلکه مبارزه با امریکا بود، وگرنه شاه بهتر میتوانست اقتصاد را توسعه دهد» بهعنوان یک شهروند نمیدانم کجای حرف این آقا را باید بگیرم و ملاک بررسی قرار دهم، اگر قرار است با امریکا مبارزه کنیم، مگر با دست خالی و بیکاری میشود؟ قرار است این نبرد در چه حوزههایی صورت بگیرد؟ نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیک؟ ما در کدام شاخصهها توانستهایم خود را به سطحی برسانیم که باید با امریکا مبارزه کنیم؟
اگر قرار بر نبرد ایدئولوژیک است ما چه ساختارهایی را تدارک دیدهایم؟ ما اصلا در برابر غولهای رسانهای امریکا، اندیشکدهها و .... چه کردهایم؟ این را بهعنوان کسی که تفکرات ضدامریکایی دارد مینویسم. ما نه سینهچاک امریکا هستیم و نه از رفتارهای سیاسی و نظامی این کشور خوشمان میآید. با این حال باید دید از روزی که امام به کشور آمد تا به امروز ما چه کردهایم و چه میراثی برای آیندگان تدارک دیدهایم.
ما به بهانه مبارزه با فساد، فامیلبازی، زد و بند، رانتخواری و... انقلاب کردیم. از همه شعارهایی که دادیم یکی واقعا عملی شد و آن هم اخراج خارجیها بود اما در بقیه موارد مردم خود باید قضاوت کنند که چه دستاوردهایی داشتهایم. برای تداوم شعارهای انقلابی باید قانوننگری را در صدر اولویتها قرار داد و محکم ایستاد، مانع از گسترش فساد شد، افراد متخصص باید سر جای خودشان باشند، اقتصاد بهعنوان زیربنای جامعه اسلامی اصلاح شود، رباخواری از سطح سیستم بانکداری کشور بر اساس گفته مراجع برداشته شود، عدالت اسلامی در همه سطوح خود در دستور کار قرار بگیرد تا این جامعه بتواند همچنان امیدوار به آینده باشد.
در این مورد البته میتوان بیشتر نوشت، اما این فقط یک یادآوری بود. یک سوزن به خود و یک جوالدوز به اطرافیان.