خدا را در اشک و لبخند بچه‌ها می‌توان دید
کد خبر: ۷۱۲۵
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۲ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵
سیدرضا صافی در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

خدا را در اشک و لبخند بچه‌ها می‌توان دید

هنر چنان بسیط است که نمی‌توان به‌راحتی نقش آن را در سلامت اجتماع نادیده گرفت، اگر شما اندکی تامل کنید متوجه می‌شوید که هر جا ردی از هنر و خلاقیت دیده می‌شود، شور و هیجان و تازگی اندیشه نیز خودنمایی می‌کند. هنرمندان و متولیان فرهنگی به‌عنوان منادیان این عرصه برای نفوذ و رسوخ هنر به میان تمام لایه‌های اجتماع باید همواره با ایده‌های خلاقانه و متناسب با شرایط زمانی و مکانی جامعه خویش گام بردارند.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
هنر چنان بسیط است که نمی‌توان به‌راحتی نقش آن را در سلامت اجتماع نادیده گرفت، اگر شما اندکی تامل کنید متوجه می‌شوید که هر جا ردی از هنر و خلاقیت دیده می‌شود، شور و هیجان و تازگی اندیشه نیز خودنمایی می‌کند. هنرمندان و متولیان فرهنگی به‌عنوان منادیان این عرصه برای نفوذ و رسوخ هنر به میان تمام لایه‌های اجتماع باید همواره با ایده‌های خلاقانه و متناسب با شرایط زمانی و مکانی جامعه خویش گام بردارند. بررسی‌های انجام شده در حوزه‌های فرهنگی معلوم می‌کند که ما در عمده فعالیت‌های کارآمد و کارساز فرهنگی خود از قشر کودک و نوجوان غافل مانده‌ایم، در حالی که اگر ما سرمایه‌گذاری مناسبی را روی این قشر جامعه صورت بدهیم، بدون‌شک در آینده با جامعه‌ای مثبت‌اندیش، خلاق، سالم، ایمن و شاد مواجه خواهیم شد. بنابراین در حوزه‌های فرهنگ‌سازی (بسیاری از مفاهیم و معانی) و آموزش و پرورش نسل جدید، «هنر» می‌تواند بیشترین نقش را داشته باشد. 

بدون‌شک اگر فیلمسازان، نویسندگان و هنرمندان بیشتر از پیش به تولید اثر در خصوص کودکان و نوجوانان بپردازند، به‌یقین اهمیت تربیت و توجه به این قشر را هم به جامعه و هم به متولیان امر به‌صورت جدی‌تری گوشزد می‌کنند. امروزه در جامعه، ما با کودکان و نوجوانانی روبه‌رو می‌شویم که دچار نوعی بی‌هویتی شخصیتی شده‌اند، یعنی بین سنت‌ها و مدرنیته در حال دست‌وپا زدن هستند، در این صورت است که تازه متوجه می‌شویم کودک یا نوجوان ما دچار اختلال شخصیتی شده و به فکر چاره می‌افتیم!!! اگر بر انتشار کتاب‌هایی که در حوزه کودک و نوجوان به چاپ می‌رسد نظارت دقیقی صورت بگیرد و اجازه چاپ به هر کتابی داده نشود یا اگر فیلمسازان جامعه به معضلات و مشکلات نوجوانان به‌صورت جدی بپردازند، بدون‌شک در تربیت و آموزش این قشر موفق‌تر از پیش ظاهر خواهیم شد. ما در حوزه نوجوان در عرصه فرهنگ و هنر بسیار ضعیف پیش رفته‌ایم. می‌طلبد متولیان امر در این خصوص سرمایه‌گذاری کنند، شوربختانه جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان که در اصفهان هر ساله برگزار می‌شود، امسال به‌دلیل تولیدات پایین در این حوزه برگزار نشد و قرار است این جشنواره در سال 96 برگزار شود. این مساله نگران‌کننده و قابل‌تامل است و نشان از بی‌توجهی جامعه و متولیان این حوزه به قشر کودک و نوجوان دارد، چراکه آنها اگر در این مسیر با سیاست‌گذاری‌های جامع و هدفمند وارد شوند، بدون‌شک هنرمندان و فیلمسازان هرگز به تولید اثر در این حوزه بی‌رغبت نمی‌شوند. سیدرضا صافی از جمله فیلمسازان مطرح کشوری است که در تولید آثارش نگاه ویژه‌ای به قشر کودک و نوجوان دارد، چون از دیدگاه وی برای اصلاح جامعه باید از اصلاح زیرساخت‌ها وارد شد. در این خصوص گفت‌وگویی را با وی صورت دادیم که در ادامه می‌آید.

چرا بیشتر در حوزه کودک و نوجوان فیلم می‌سازید؟
صافی: اصولا کودک از نظر من یعنی انسان اصل. جنس اصل و بدون شیله پیله! ما آدم‌ها به موازات بزرگ شدنمان از خلوص اولیه فاصله می‌گیریم و تبدیل می‌شویم به جنس درجه دو و سه! چرا و چگونگی‌اش را کار ندارم ولی لُب کلام همین است. تصور می‌کنم بچه‌ها انسان‌تر هستند! بنابراین فکر می‌کنم بهتر است برای آدم‌هایی که انسان‌تر هستند، فیلم بسازم، چون در مورد کار برای آدم بزرگ‌ها، قضیه خیلی متفاوت است... کلی صغری، کبری باید چید تا شاید تتمه آن جنس اصل بیدار بشود و تحت تاثیر قرار بگیرد، چراکه آدم بزرگ‌ها کلی حساسیت‌ و حب و بغض‌ها دارند، کلی خطوط قرمز و تعلقات و کلی پیش‌فرض‌ها دارند. اینقدر حواشی زندگی، ما آدم بزرگ‌ها را در برگرفته که کار هر قصه‌گویی را برای امثال ما به‌شدت سخت و دشوار می‌کند. این دشواری از نوع پیچیدگی تخصصی و سختی کار فیلمسازی نیست، بلکه سختی ناشی از غلبه حاشیه بر متن است! ما بزرگسالان خواه ناخواه به‌دلیل تجربیات متفاوت صاحب دیدگاه‌های متفاوتی هستیم که این دیدگاه‌ها اجازه و شاید شهامت مواجه صادقانه با پدیده‌ها را به ما نمی‌دهد. در حالی که در حوزه کار برای کودکان این مشکل وجود ندارد. آنها خالص و بدون پیشداوری هستند. حب و بغض ندارند. با یک سکانس می‌شود آنها را خنداند و با سکانسی دیگر به گریه انداخت. بچه‌ها تکه‌هایی از خدا هستند. خدا را در اشک و لبخند بچه‌ها می‌توان دید! من برای بچه‌های خودم زیاد قصه تعریف می‌کنم و متوجه تاثیرپذیری بچه‌ها از قصه‌ها و داستان‌ها می‌شوم. حضور قلبی واقعی را می‌شود در مواجه کودکان با فیلم و قصه‌های کودکانه دید اما به مرور که بزرگ می‌شوند، به‌نوعی در مقابل تاثیرپذیری از داستان مقاومت از خودشان نشان می‌دهند. من خودم با گذر سال‌ها متوجه این تغییر واکنش‌ها شدم.

چرا در جامعه به قشر کودک و نوجوان به‌خصوص نوجوان کمتر پرداخته می‌شود، هم در حوزه تولید فیلم و هم در حوزه نشر کتاب؟
 صافی: نمی‌دانم. واقعا نمی‌دانم. لابد فکر می‌کنیم بهتر است اول باید ساختمان را ساخت و بعد برای سستی و ضعف و اشکالات زیربنایی‌اش چاره‌ای اندیشید. معنی این بی‌توجهی جز این نمی‌تواند باشد. ما چطور انتظار داریم وقتی که کار فرهنگی و هنری برای بچه‌ها به امان خدا رها شده، بعد تازه در بزرگسالی به فکر تربیت آنها بیفتیم؟؟؟ این بچه‌ها سال‌ها بعد به بزرگ‌ترهایی تبدیل می‌شوند که برای رد نشدن از چراغ قرمز، تنها عامل بازدارنده برای آنها پلیس و برگ جریمه است! این بچه‌ها همان‌هایی هستند که به دکترهایی تبدیل می‌شوند که از مریضشان برای درمان پول زیرمیزی می‌گیرند. این بچه‌ها همان تکه‌های خدا، مدیرهایی می‌شوند که سال‌ها بعد اختلاس‌های چند میلیاردی می‌کنند. آن وقت تازه می‌آییم، می‌نشینیم و فکر می‌کنیم که برای تربیت این افراد که خودمان جزء آنها هستم، چه کار کردیم و چه کار می‌توانیم بکنیم.

غیر از حوزه کودک و نوجوان دیگر در کدام حوزه‌ها فیلم تولید می‌کنید؟
صافی: من تمام ژانرهای سینمایی را دوست دارم، چون به قصه گفتن و قصه شنیدن با زبان تصویر بسیار علاقه‌مند هستم. البته به‌طور مشخص در حوزه جنگ و سینمای دفاع مقدس هم کارهایی کردم. از جمله در همین آخرین کارم که یک مجموعه مستند تلویزیونی به‌نام «5 نفر» است و قرار است به‌زودی رونمایی شود، به این موضوع پرداخته‌ام. 

در مصاحبه پیشین خود گفتید که‌ در کارهایتان به‌دنبال لوس‌بازی‌های روشنفکرانه نیستید؟ می‌شود کمی در این خصوص توضیح بدهید که دقیقا منظورتان از این جمله چه بود، چون این گفته‌ شما واکنش‌هایی در پی داشت!
صافی: منظورم همان چیزی بود که گفتم و اتفاقا متعجب هستم از تعجب دوستان! این جمله به هیچ وجه بی‌حرمتی به ساحت روشنفکری نیست اما اگر خاطر عزیزی رنجیده شده، اجازه بدهید کمی در این‌باره توضیح بدهم؛ ببینید، اگر قرار باشد روشنفکری به‌عنوان یک صنف یا یک طبقه خاص معرفی شود، طبیعتا برای دریافت کارت عضویت در این طبقه یا صنف و به سینه چسباندن مدال روشنفکری، نیاز به بروز یک‌سری تظاهرات است. من به آن تظاهراتی که بعضی‌ها برای دریافت نشان عضویت در طبقه روشنفکری از خودشان بروز می‌دهند، می‌گویم «لوس‌بازی روشنفکرانه»! حال آن‌که به‌هیچ وجه به عقیدهمن روشنفکری نمی‌تواند متعلق به طبقه یا صنف خاصی باشد. همان‌طور که متدین بودن الزاما به محاسن بلند و نماز و روزه نیست، بلکه به پایبندی به اصول دین و رجوع به فطرت و عمل صالح است، روشنفکر بودن هم به ظواهر بسته نیست. روشنفکر عبارت است از کسی که در وهله اول شجاعت پذیرش نقد، بررسی، تحلیل و اصلاح خویشتن خویش را داشته باشد؛ یعنی افکار، اعتقادات، تاریخ و هویت خودش را با روشن‌بینی و در عین صداقت به منصه نقد و اصلاح می‌نهد و در وهله بعد صادقانه با جامعه مواجه می‌شود.
جدیدترین کاری که در دست تولید دارید کدام است و به چه موضوعی می‌پردازد؟
صافی: هنوز قطعی نشده، زیرا همزمان در حال تحقیق و بررسی روی دو سه موضوع و طرح مختلف هستم که هرکدام امکان اجرائی و شرایط سرمایه‌گذاری پیدا کند، شانس دیدن رنگ پرده را خواهد داشت.

چه هدفی در فیلمسازی دنبال می‌کنید؟
صافی: در این عرصه هدف خاصی به آن معنای مرسوم وجود ندارد. سینما یک صنعت‌هنر است. من از بخش صنعتی‌اش ارتزاق می‌کنم و در بخش هنری هم دنبال ارضای سر سوزن ذوق خدادادی خودم هستم.

دغدغه سیدرضا صافی در هنر چیست؟ آیا توانستید این دغدغه‌ها را در قالب آثارتان به جامعه و مسوولان گوشزد کنید؟
صافی: دغدغه‌های من در هنر تمام طرح‌های انبار شده و در گوشه بایگانی خزیده‌ای هستند که شاید 10 درصدشان هم تاکنون شرایط تولید نیافته‌اند. فکر می‌کنم در خوشبینانه‌ترین حالت شاید 10 درصد از افکار و دغدغه‌هایی که به آن اشاره کردید هم شانس تولید نیافته‌اند.

شما در مصاحبه پیشین خود گفتید که فیلم «پینوکیو، عمو سردار و رئیسعلی» مهرماه روی پرده سینما می‌رود، اما الان در میانه زمستان هستیم ولی هنوز خبری از اکران این فیلم نیست، به‌نظر شما چه عاملی باعث شده که اکران فیلم با تاخیر روبه‌رو شود؟
 صافی: این فیلم با وجود دریافت پنج جایزه از دو جشنواره بین‌المللی معتبر و مختص کودکان و نوجوانان (جشنواره بین‌المللی فیلم رشد و جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان) همچنان توفیق اکران نیافته است. از نظر تحلیلی به همان دلیلی که خودتان هم اشاره کردید، یعنی بی‌توجهی مسوولان فرهنگی کشور به اهمیت کار در حوزه کودکان و نوجوانان توفیق اکران نیافته است اما داستان انتظار فیلم «پینوکیو، عمو سردار و رئیسعلی» برای اکران عمومی برمی‌گردد به قول قاطعانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که قرار بود گروه سینمایی فیلم‌های مخصوص مخاطبان کودک و نوجوان تاسیس شود اما تاکنون خبری از تشکیل این کارگروه نیست. این گروه قرار بود با داشتن ۶۰ سالن سینما در سراسر کشور، به‌طور متمرکز به نمایش آثار کودک و نوجوان بپردازد اما گذشت دو سال و با وجود افتتاح نمادین این گروه سینمایی و اعلام تبلیغاتی آن در اخبار صدا و سیما، همچنان برای اجرا و عملی شدن منتظر اقدام مسوولان سازمان سینمایی هستیم.  در حال حاضر هم با توجه به شرایط پیش‌آمده، می‌توانیم این فیلم را در یک وضعیت اضطراری در تعداد اندکی سینما در تهران و شهرستان اکران کنیم که البته این اقدام نه به نفع صاحبان اثر خواهد بود و نه مخاطبان آن که طیف گسترده کودکان و نوجوانان هستند. بنابراین من و تهیه‌کننده با نوشتن نامه‌ای به ریاست سازمان سینمایی، منتظر اقدام عاجل و تصمیم وی در خصوص اکران این فیلم هستیم.
سخن پایانی؟
صافی: سلامتی و حالی خوش برای اهالی فرهنگ آرزو می‌کنم.

نظرات بینندگان