مسوولیت پذیری، حلقه گم‌شده ایرانی‌ها
کد خبر: ۷۲۳۲
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۷ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۵

مسوولیت پذیری، حلقه گم‌شده ایرانی‌ها

آنهایی که انقلاب را درک کرده و سال‌های ابتدایی آن را به‌چشم دیده‌اند برای ما بچه‌های پس از انقلاب تعریف می‌کردند که در آن روزها حس مسوولیت‌پذیری، هم‌دردی و کمک به هم در میان ایرانی‌ها موج می‌زد.
کریم جعفری:
آنهایی که انقلاب را درک کرده و سال‌های ابتدایی آن را به‌چشم دیده‌اند برای ما بچه‌های پس از انقلاب تعریف می‌کردند که در آن روزها حس مسوولیت‌پذیری، هم‌دردی و کمک به هم در میان ایرانی‌ها موج می‌زد. انقلاب باعث شده بود تا همه احساس کنند که باید برای پیشرفت و آبادنی کشور تلاش کنند و این حس همکاری حتی در سال‌های پس از جنگ هم دیده می‌شد. نگارنده به‌خوبی به یاد دارد که در روزهایی رحلت امام (ره) مردم چگونه خودجوش مراسم‌های مختلف برگزار می‌کردند و در این کار از هم سبقت می‌گرفتند. حتی به‌نظر می‌رسد که علاوه بر مردم، مسوولان هم انقلابی‌تر بودند و بهتر و بیشتر کار می‌کردند، دستکم دامنه فسادی که این روزها دامن کشور را گرفته و اگر با آن مقابله نشود، باعث بی‌آبرو شدن ایران خواهد شد، تا این حد و اندازه نبود.

با این حال، این روزها همه‌چیز متفاوت شده است. مسوولیت‌پذیری به‌عنوان عنصر اصلی توسعه و پیشرفت که همه جوامع بر آن تاکید دارند، حلقه فراموش‌شده‌ای است که باید با ذره‌بین آن را یافت. اشخاص مسوولیت پذیر پاسخ‌گو هستند و به علت پاسخ‌گو بودن قابل اعتمادترند. در این صورت است که جامعه نیز مسوولیت‌های بزرگ‌تری به این افراد می‌دهد. به عبارت دیگر، سرنوشت افراد جامعه به دست این افراد خواهد بود. افراد اگر نسبت به جامعه خود احساس وظیفه کنند عاملی مهم در پیشرفت اجتماع خواهند بود و می‌توانند به تقویت سطح روابط، برطرف کردن مشکلات، برآورده کردن حوائج و نیازمندی‌ها و... اقدام کنند. همچنین مسوولیت‌پذیری باعث آرامش روانی و امنیتی جامعه گردیده و مانع از هم گسیختگی، تفرقه و اختلاف در اجتماع خواهد گردید. اگر هر فردی صرفاً نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد و صرفاً به دنبال خواسته‌های خود برود و به محدودیت‌‌های موجود توجه نکند، مشکلات بسیاری برای خود و دیگران به وجود خواهد ‌آورد.
با کمال تاسف باید گفت، نه تنها حال و روز بسیاری از ما مردم به این سمت رفته که اصلا حس مسوولیت‌پذیری نداریم، بلکه مسوولان ما هم با تعاریف بالا دیگر بی‌مسوولیت شده و باری به‌هر جهت شده‌اند. روابط و پول در بسیاری از مواقع جای ضوابط و شایسته‌سالاری را گرفته و به این ترتیب جامعه به محاق می‌رود.

در مدارس هم به دانش‌آموزان درس مسوولیت‌پذیری نمی‌دهند. از مدیران هم کسی تکلیف نمی‌خواهد که مثلا چه کار کرده‌اند، چرا که همه آن اندازه درگیری دارند که هر کس در حوزه خودش حکومتی تشکیل دهد.  حفظ منافع خود، خانواده و گروه دوستان بر حفظ منافع ملی – پیش‌تر در این مورد نوشته‌ایم – ارجحیت پیدا می‌کند. شما کافی است که نگاهی به گزارش نخست امروز روزنامه بامداد جنوب داشته باشید تا بدانید که اگر حس مسوولیت‌پذیری وجود داشت، به‌باور عمومی استان با این حجم مشکلات ناشی از بارندگی مواجه شود که دست آخر میلیاردها تومان هزینه روی دست کشور بگذارد؟ 
در مورد مسوولیت‌پذیری می‌توان بسیار بیشتر نوشت، اما همین اندازه باید مطلع بود که کشورهایی روبه توسعه گذاشته و پیشرفت کرده‌اند، ابتدا مسوولیت‌پذیری را آموزش داده و سپس به آن عمل کرده‌اند. نمونه عالی این مثال می‌توان به کشورهای ژاپن، چین کره‌جنوبی و حتی کشورهای اروپایی اشاره کرد که پیش می‌روند و کالاهایشان و حتی مدیریتشان در کشور ما خواهان بسیاری دارد. به صراحت می‌گویم، با این رفتارها، نه استان بوشهر به‌جایی می‌رسد و نه ایران قدرتی خواهد شد. 

نظرات بینندگان