
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
امروزه بهدلیل پیشرفت روزافزون تکنولوژی و ترویج زندگی شهرنشینی و مدرن بسیاری از سنتها و رسوم کهن سرزمینها در سایه فراموشی فرو رفتهاند. سنتهایی که پیش از این زندگیهای بیآلایش و صمیمی را برای افراد به ارمغان میآورد و رسومی که پابهپای زمانه شبها و روزها را پشت سر گذاشت تا فرهنگ مادری سرزمینها را حفظ کند اما همین سنتها و رسوم در مقابل تجملات و زرق و برقهای زندگیهای مدرن فعلی به حاشیه کشیده شدهاند. فقدان این سنتها و باورها امروزه به شکل برجستهای خود را به رخ میکشد. این سنتها و آداب و رسوم امروزه تنها به کمک هنر و بیشتر به شکل نمادین در فرهنگ جامعه جریان دارند. حال افزون بر فراموشی بسیاری از این سنتها، آیینها و افسانهها، جاذبههای طبیعی و محیط زیست بسیاری از شهرها نیز تحت تاثیر تاسیسات صنایع نفت و گاز و بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله و... در حال نابودی است. از آنجایی که دولت هم برای حفظ میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور بهتنهایی نمیتواند موثر واقع شود، دست به دامن بخشهای خصوصی نظیر موسسات و انجمنهای مردمنهاد شده است. این انجمنها برای تاثیرگذاری بیشتر در رفع چالشها، مشکلات و دغدغههای اجتماعی و محیط زیستی به هنر گرایش یافتهاند، چراکه به این حقیقت رسیدهاند که تنها ابزاری که میتواند آنها را در این مسیر یاری کند، هنر است. در استان بوشهر هم خوشبختانه سازمانها و موسسات مردمنهادی در حال فعالیت هستند که برای تحقق اهداف و وظایف اجتماعی خود از رشتههای هنری زیادی بهره میگیرند.
این روزها شاهد برگزاری یک جشنواره بومی فرهنگی به همت انجمن سوکای دیّر و با همکاری مجتمع گاز پارس جنوبی (پالایشگاه اول) و ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان دیّر در شهر جم هستیم. در این جشنواره کوشش شده افزون بر سنتها، آیینها، رسوم، پوشش، غذاها، جاذبههای طبیعی و گردشگری این شهر که دنیایی از زیبایی و شگفتی را در خود جای داده است، معرفی شود. همچنین در این جشنواره بومی فرهنگی تلاش شده عوامل آسیبرسان و مخرب محیط زیست این شهر دیرینه چه در حوزه دریا و چه در حوزه خشکی به نمایش گذاشته شود. در این زمینه گفتوگوی مفصلی را با محسن خیراندیش، مسوول برگزاری این جشنواره صورت دادیم که در ادامه میآید.
به نظر شما انجمنهای مردمنهاد چگونه میتوانند به کمک فرهنگ و هنر موضوعات مربوط به محیط زیست و اکوتوریسم و... را مطرح کنند؟
خب مسالهای که الان وجود دارد، این است که تا الان انجمنها همه به یک سمت و سو نگاه کردند و همه دارند از هم ایده میگیرند که این فعالیتها به یک فرایند فرسایشی تبدیل شده است. هرچند در بعضی از فعالیتها موافق چنین حرکتها و پویشهایی هستم ولی کلیت داستان این است که وقتی یک مجموعه یا گروه یا انجمن بهاتفاق دست روی یک موضوع میگذارند ولی ایدهای جدید برای رسیدن به نتیجه مطلوب در خصوص آن موضوع ندارند، فکر میکنم که در اینجا به یک فرهنگ فرسایشی دامن زدهایم و جواب مطلوبی هم نمیگیریم اما انجمن ما با در اختیار داشتن افراد هنرمند و صاحبذوق و ایدههای بکری که این افراد دارند، توانسته تا به امروز در مدتی کوتاه کارهای متفاوت و عملیاتی زیادی انجام دهد و آنها را میان جوامع محلی و پیرامونی خود مطرح کند. این انجمن با شناسایی گروههای هدف و با انتخاب روشهای صحیح انتقال علوم پایه و زیرساختهای زیستمحیطی به محیط زیست منطقه هم کمک کند. اما در این میان، ابزار فرهنگ و هنر میتواند زودتر از کلام، نصیحت، گوشزد و ... فرد یا جامعه را با یک آسیب یا بحران و ... روبهرو کند. حالا این میتواند در قالب یک طرح و نقش، نمایش یک فیلم یا عکس و یا ایجاد بستری برای شناساندن فرهنگ بومی، آداب و سنن یک منطقه از طریق جشنواره غذا، پوشش و لباسهای محلی با خلاقیت و ایدههای نو همراه شود تا بتوان به بهترین شکل ممکن اهداف خود را در جامعه دنبال کرد.
در این جشنواره بومی فرهنگی سعی کردید از کدام هنرها کمک بگیرید و بیشتر به چه موضوعاتی توجه کردید؟
بندر دیّر از دیرباز خاستگاه هنر و ذوق و سلیقه بوده است که این هم مدیون محیط بکر و نحوه زندگی و فرهنگ مردم منطقه است که خداوند به ما عطا کرده است. بنابراین سبک زندگی سالم و نحوه برخورد با طبیعت منطقه (ساحلنشینی و دریانوردی) و ارتزاق از طریق دریا علیالقائده به فرهنگ مردمان دیّر زیبایی خاصی بخشیده است. یکی از اهداف کلیدی ما در این جشنواره نگاه دقیق به تاریخ و عقبه و اصالت فرهنگی شهرستان است که ما در اینباره سعی کردیم گوشهای از این فرهنگ را به دیگر شهرستانهای همجوار و افراد غیربومی منطقه به نمایش بگذاریم. در بخش غذاهای محلی، نحوه پخت مواد مصرفی سالم که از دل طبیعت همین منطقه تهیه شدهاند و ارگانیک بودن این غذاها و ذائقه متفاوتی که تلاش کردیم همه اینها را از طریق صنعت اکوتوریسم همزمان با حفظ طبیعت و نگاه صحیح به توسعه پایدار به نمایش بگذاریم. در بخش صنایع دستی خاص منطقه که از طریق بازآفرینی، محصولات بسیار زیبایی در دسترس علاقهمندان قرار دادیم که از جمله آنها میتوان به حصیربافی، سفره و سبدهایی که از شاخه و برگ نخلهای منطقه بافته میشود و دستساختههای هنری که با صدفهای زیبای تولید شدهاند، اشاره کرد. همچنین در این جشنواره عکس و فیلمهای متعددی از مناطق حفاظت شده، جزایر، کوهها و کلوتهای منطقه دیّر و...به نمایش گذاشتهایم. در کل هدف از برگزاری این جشنواره جذب مردم به مقوله محیط زیست از طریق گردشگری و جاذبههای توریستی با شعار حفظ و نگهداری از طبیعت خداوندی است که همه اینها در کنار هم میتواند توسعه پایدار محیط زیستی را شکل بدهد.
جزیره نخیلیو و دیگر جاذبههای طبیعی دیّر را به کمک کدام هنر در این جشنواره معرفی کردید؟ آیا هنر این قابلیت را دارد که در اهداف متعالی اجتماعی و انسانی شما را یاری کند؟
هنر عکاسی یکی از هنرهایی است که توانسته به طبیعت بیشترین خدمت را کند و جزیره نخیلو هم از این بابت مستثنی نیست. هنرمندان عکاسی که در انجمنهای زیست محیطی و انجمن عکاسی شهرستان فعال هستند، با نگاه زیبای خودشان توانستهاند گوشهای از زیباییهای خلقت و موهبتی را که امروز ما در شهرستان دیّر داریم، به رخ طبیعتدوستان و گردشگران بکشانند. در این تصاویر گونههای مختلف جانوری، پرندگان جزیره، لاکپشت پوزه عقابی خاص جزیره نخیلو، دلفینهای گوژپشت بسیار زیبای منطقه که هر بینندهای را به حیرت واداشته ثبت شدهاند که شاید اگر از بیرون به این عکسها و فیلمها نگاه کنید، تصور نخواهید کرد که این همه نعمت یکجا و در یک مکان در جایی از این سرزمین جمع شده باشد. هدف انجمن ما و سایر انجمنهای منطقه هم پاسداشت و حراست و نگهداری از همین موهبتهای زیبای خداوندی است و بس.
جاذبههای گردشگری شهرستان دیّر کدام است و آیا به کمک هنرهایی چون عکاسی میتوانید به انعکاس و معرفی آنها بپردازید و از این طریق گردشگران را به این شهرستان جذب کنید؟
دیّر تنها شهرستانی است که بهتنهایی بیشترین جاذبههای طبیعی و گردشگری استان را در اختیار دارد. «گنبد نمکی جاشک» که همچون نگینی بر تارک این شهرستان در منطقه آبدان میدرخشد. منطقه حفاظتشده مند با پرندگانی همچون فلامینگو و آهوانی تیزپا که با بحران اخیر منطقه، امروز دیدن هر راس آن مثال رویایی است دستنیافتنی. پارک ملی نخیلو که بحق نام بهشت پرندگان را یدک میکشد، جاذبهای است که شاید کمتر کسانی فرصت دیدن این جزیره را پیدا کنند. عکاسان همین خطه و همین انجمن با تلاشهای خود توانستهاند گوشههایی از این تکاپو و اوج زیبایی را به کسانی که شاید بخت دیدن این جزیره را نداشتهاند، به نمایش بگذارند و چه بسا گردشگرانی که با دیدن تکتک این فریمها آرزوی دیدن نخیلو را در دل میپرورانند.
در خصوص مصائب و مشکلاتی که محیط زیست این شهرستان را تهدید میکند کدام هنر بیشتر به کمک شما آمده است؟
خب هنرها هرکدام بهنوبه خود کارساز و کارگشا هستند، چراکه ذات هنر قلب افراد را نشانه میگیرد و اینجا این مثل معروف «آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» صدق میکند اما تاثیر عکاسی و مستندسازی با تلفیق موسیقی و اشعار بومیمحلی این تاثیر را دوچندان میکند.
سازمانهای مردمنهاد چگونه میتوانند به دولت در رفع چالشها و مشکلات کمک کنند و مردم و دولت را به یکدیگر پیوند بدهند؟
سوال بسیار ظریفی است. اگرمسوولان و مدیران، ذات و نیت سمنها را قلبا درک کنند جایی برای توضیح و تفسیر باقی نمیماند. مشکل از جایی آغاز میشود که گاه مدیران و مسوولان سمنها را ابزاری دست و پاگیر قلمداد میکنند و تا زمانی که دولتمردان ما خود را موظف به شناخت نگرش، اهداف و رویکرد سمنها ندانند، هیچ نقطه مشترکی بین سمنها و دولتها پدیدار نخواهد شد و بالعکس ممکن است شاهد تنش و اتفاقاتی به مراتب بدتر از معضلات محیط زیستی هم باشیم. البته ناگفته نماند که انجمنهایی بهظاهر مردمنهاد یا بهاصطلاح «مردم نمادی» هم هستند که شاید باعث چنین طرز تفکری در مدیران و دولتمردان شده باشند ولی مسوولان بایست ذات اصلی سمنها را شناسایی کنند و تا زمانی که سمنها را در کنار خود بهعنوان حامی و پشتیبان مردمی نبینند، باید روزانه شاهد وقایعی بغرنجتر و دلخراشتر باشیم.
هنر موسیقی چگونه میتواند به شما در معرفی فرهنگ این منطقه کمک کند؟
موسیقی محلی و بومی همان زبان دوم منطقه است که در قالب ادبیاتی موسیقایی با رنج و درد، شادی و نشاط هجران و وصال همراه است که وقتی زبان از بیان قاصر است، نقشی به مراتب بهتر از هر زبان و سخنی را بازی خواهد کرد. موسیقی محلی اصالت زبان و فرهنگ یک منطقه را حفظ میکند و از جایگاه ویژهای برخوردار است. در واقع موسیقی مکملی است برای همه مواردی که در بالا به آنها اشاره کردم که با قرار گرفتن در فضای سنتی و بومی به فرهنگ جنوب، رنگ و لعاب خاصی میدهد و زیبایی چهره این کهنبوم را دوچندان میکند.
سخن پایانی؟
سخن آخر اینکه مدیران و عزیزان ما در بخش دولتی باید خود را همراستا با سمنها ببینند. سمنهایی که بدون هیچ چشمداشتی همیشه حاملان دغدغههای ارزشمندی هستند که بهدوش کشیدن این دردها و دغدغهها کمر هیچ دولتمردی را یارای کشیدن آن نیست. خود را از مردم ببینیم تا بتوانیم باری را از دوش شهرمان برداریم. منفعت عموم را به منفعت خود ترجیح دهیم. توسعه را بشناسیم و به شهروندانمان هم یاد دهیم. نگوییم ایجاد سنگ فرش بهجای بهترین ساحل ماسهای یعنی توسعه و نگوییم عامل عقبماندگی شهرمان سمنهایی هستند که در مقابل چنین توسعههایی ایستادهاند.