
کریم جعفری:
چند روز پیش که به دهاتمان، روستای خلیفه رفته بودم، در جوار حضرت پدر در مورد همه مسائل صحبت میکردیم و نکته میآموختیم. بهعنوان یک روزنامهنگار تاکنون حتی یک خبر هم از مشکلات و نارساییهای این روستا در نشریه منتشر نکردهام که از این بابت مورد انتقاد اهالی هم هستم، روستایی که در آخرین نقطه دشتستان با نزدیک به دو هزار نفر جمعیت چندان مورد عنایتِ فرماندار دشتستان نیست و چون هیچفردی را در مرکز استان ندارد، تنها به همت اهالی روی پای خود ایستاده است. با این حال، در این یک روزی که در روستا بودم نه تنها وضعیت ورودی آن در شان و منزلت مردم آن نبود، بلکه همه کوچهها را هم ساکنان خیر روستا نصف و نیمه آباد کردهاند و میگویند دولتیها هیچ توجهی ندارند.
اما جناب پدر تعریفهای جالبی در مورد نامزدهای شورای روستا و چند روستای بغلی داشت که هر چه به آن فکر میکنم، یادم به حال و روز تعدادی از نامزدهای انتخابات شوراهای شهر بندر بوشهر و چند شهر دیگر افتاد که در گعدههای خود چه ها که نمیخواهند کنند. در روستای ما، یکی از افرادی که نامزد انتخابات است وعده داده که یک بار بهصورت کامل آسفالت موجود را برداشته و با طرح جدیدی آسفالت میریزد، یکی دیگر هم که 20 سالی است ساکن بوشهر است، به تلافی آنهایی که برای حضور در شورای شهر بوشهر از شهرستانها به بوشهر آمدهاند، ایدههای وحشتناکی دارد که با پول شهرداری عسلویه هم نمیتوان آن را اجرایی کرد. حالا نوبت به برخی از نامزدهای انتخابات در شورای شهر بوشهر است.
بهعنوان روزنامهنگار نمیتوانیم از کسی حمایت مستقیم کنیم و ساز و کار همکاری را همواره اعلام کردهایم. با این اوصاف، وقتی میشنویم که بنده خدایی بیش از یک میلیارد تومان پول برای ورود به شورای شهر بوشهر گذاشته و در روز ثبتنامش یک کرور آدم دنبالش راه میافتند و همزمان به 50 نفر در فلان رستوران گرانقیمت بوشهری شام میدهد، وحشت تمام وجودمان را میگیرد که واقعا قرار است چه اتفاقی بیفتد و مردم به چه کسانی میخواهند رای دهند؟
چند روز پیش شایعهای شنیدم که امیدوارم صحت نداشته باشد که در صورت صحت، بدون شک تمام و کمال آن را با مخاطبان در میان خواهم گذاشت. خبر این بود که یکی از همین آقایان چند میلیاردی در حال خرید رای از قشر پایین جامعه است و استدلالش هم این است که با 600 میلیون تومان میتوانم 12هزار رای 50هزار تومانی خریده و خودم هم سه هزار رای دارم و به این ترتیب جایم در شورا است. امیدوارم آنچه که شنیدهایم همان شایعه باشد و از جایی بهگوش نگارنده نرسد.
با این اوصاف، برای آنهایی که میخواهند در شورای شهر و روستا رای دهند، به طرف مقابل، مدرک تحصیلی، توانایی اجرایی، اندیشه، تخصص و حتی خانوادهاش نگاه کنند و بعد نامنویسی کنند. سابقه نشان داده که اگر «گدا معتبر شود» اوضاع خیلی مفتضح خواهد شد. به فرد یا افرادی رای دهید که دستکم سابقه چند سال کار اجرایی در سطح خوب و مناسب را داشته باشید. به کسی رای ندهید که خطش مربوط به فرد دیگری، فکرش متعلق به گروهی دیگر و پولش را هم گروهی دیگر داده باشند، نه مانند آن نامزد شورای دهات ما که نمیداند فرماندار حاضر نیست یک پول سیاه هم در زادگاهش هزینه کند و میگوید که میخواهم همه آسفالت موجود را برداشته و آسفالت جدید بریزم، در حالی که همین امروز در ورودی روستا لندرور به زور حرکت میکند و من نمیدانم زارع و نماینده دشتستان روزی که آمدند مسابقه سوارکاری را در نوروز دیدند، از کدام مسیر آمدند که این ورودی خراب را ندیدند، شاید هم ماشین خارجی فرماندار که هنوز هم نام خریدارش فاش نشده، کمک فنرهای نرم آنچنانی داشته که از این مسیر 380 متری خراب عبور کرده و احساس بدی هم نداشته است.
آنچه مسلم است، شورای شهر بوشهر، برازجان، گناوه، کنگان، خارگ و 32 شهر و صدها روستای دیگر استان نباید دستخوش مناسباتی شوند که ما در طول چهار سال گذشته در برخی موارد شاهد آن بودیم. اتفاقاتی که در شورای شهر برازجان، گناوه، خارگ و نخلتقی روی داد و یا آنچه که در دهیاری بوالخیر تنگستان شاهد آن بودیم که تحت فشار اصحاب قدرت، اعضای شورا تقریبا هیچکاره شدند و پروژه آسفالت 400 میلیونی با آنها بیش از یک میلیاردتومان آب خورد و صدایی از کسی هم در نیامد و فقط گلایهها بر سر بامداد جنوب خراب شد که چرا دزدی در روز روشن را افشا کردهایم.
این روزها شنیدن اخباری مبنی بر آنکه فلان فرد پشت سر فلان آقا یا خانم نامزد انتخابات است بسیار دردآور است. اینکه عدهای ناتوان از رو در رو شدن با مردم، پشت پرده بازی کرده و بهنوعی کلاهبرداری کنند. باز هم تاکید میکنیم، برای رای دادن حتی فامیل بازی را هم کنار بگذارید... نه مانند فلان عضو فعلی شورای فلان شهر باشد که پس از چهار سال حضور نتوانست تائیدیه بگیرد... در این مورد در روزهای آینده بیشتر خواهیم نوشت.