عروسی در جزیره هفت شبانه‌روز برگزار می‌شد
کد خبر: ۷۷۸۰
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۹ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶
گزارشی از برگزاری آیین عروسی در گذشته در جزیره خارگ؛

عروسی در جزیره هفت شبانه‌روز برگزار می‌شد

این روزها سراسر شهر را آذین بسته‌اند و مردم شاد هستند، چراکه در اعیاد شعبانیه به‌سر می‌بریم، ایامی که عموما فرصتی مناسب برای شادی کردن و برگزاری آیین عروسی است. عروسی یکی از فرخنده‌ترین آیین‌هایی است که در زندگی شاهد آن هستیم و در تمام ادیان الهی به‌ویژه اسلام به آن تاکید شده است
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
این روزها سراسر شهر را آذین بسته‌اند و مردم شاد هستند، چراکه در اعیاد شعبانیه به‌سر می‌بریم، ایامی که عموما فرصتی مناسب برای شادی کردن و برگزاری آیین عروسی است. عروسی یکی از فرخنده‌ترین آیین‌هایی است که در زندگی شاهد آن هستیم و در تمام ادیان الهی به‌ویژه اسلام به آن تاکید شده است، به‌طوری که حضرت محمد (ص)، آخرین فرستاده خداوند نیز پیروانش را به این سنت حسنه سفارش کرده و فرموده است: «اذا تزوج الرجل احرز نصف دينه؛ کسى که ازدواج کند، نصف دينش را حفظ کرده است». 
عروسی از دیرباز در میان ایرانیان از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخودار بوده است، به‌گونه‌ای که آیین‌های متنوع و جذابی برای این مراسم فرخنده وجود داشته و عموما افراد با توجه به توان مالی خود اقدام به برگزاری آن می‌کردند اما نکته حائز اهمیت در برگزاری این مراسم در گذشته، این بود که عروسی‌ها در گذشته در نهایت سادگی و احترام به ارزش‌ها برگزار می‌شد و مردم ورای زرق و برق‌ها به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و دختران با توکل به‌خدا و انتخاب یک زندگی ساده در کنار خانواده داماد زندگی زناشویی را لبیک می‌گفتند و جالب این‌که بیشتر آنها هم احساس خوشبختی می‌کردند و عاشقانه در کنار همسرشان و در یک اتاق کوچک چند بچه قد و نیم‌قد را بزرگ می‌کردند... .

مردمان استان بوشهر که از دیرباز زندگی خود را بر اساس آیین‌ها و سنت‌های متعدد و اصیلی پایه‌ریزی کرده‌اند، برای مراسم عروسی هم آیین‌ها و رسوم متنوع و گوناگونی داشتند، هرچند شوربختانه بسیاری از این آیین‌ها امروزه در سایه تجملاتی که مشخص نیست از کجا وارد فرهنگ غنی بومی این منطقه شده است، قرار گرفته‌اند و از بسیاری از آنها تنها نامی باقی مانده است؛ آیین‌هایی که جای خالی‌شان به‌شدت در عروسی‌های مدرن امروزی که کمترین اشتراکی با ریشه و فرهنگ اصیل ما دارد، احساس می‌شود. ما به‌منظور زنده‌ نگهداشتن و یادآوری آیین‌های کهن عروسی که روزی از اصالت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند و اینک اسیر غبار زندگی مدرنیته شده‌اند، به‌تشریح این آیین‌ها در شهرهای دور و نزدیک می‌پردازیم. نخستین جایی را هم که برای این منظور انتخاب کردیم، جایی جز جزیره مرجانی خارگ نیست؛ جزیره‌ای که روزهای تلخ جنگ را با تمام وجود لمس کرد و بارها و بارها هدف موشک‌‌های دشمن بعثی قرار گرفت و اهالی این جزیره که امروزه در آب‌های نیلگون خلیج همیشه فارس به‌عنوان نماد پایداری و استقامت شناخته می‌شود، دلی دریایی دارند و آیین‌هایی از جنس عشق و امید. یکی از آنها، آیین «زار» است که تلاش می‌کنیم در گزارشی مفصل به آن بپردازیم؛ آیینی که با مردمان جنوب و دریا پیوندی ناگسستنی دارد. اما خیلی دور نرویم و به آیین عروسی و رسوم متعلق به آن که در جزیره مرجانی در سال‌هایی که بسیار دور هم نیستند، به‌مناسبت آن برگزار می‌شده است، ‌می‌پردازیم و تلاش کردیم از زمان خواستگاری تا عروسی را به‌صورت فشرده در خارگ قدیم به‌تصویر بکشیم. 
سیدمحمد اسدی‌زاده در خصوص مراسم خواستگاری به بامداد جنوب گفت: در سال‌های دور، در جزیره پس از انتخاب دختر مورد نظر، دو نفر از بزرگ‌ترها به همراه پدر داماد به منزل دختر برای کی‌خدایی (خواستگاری) می‌رفتند. اگر نظر خانواده عروس مساعد بود، می‌گفتند تشریف بیاورید. بعد خانواده داماد می‌رفتند برای عروس شرطی (همان نشانی که معمولا شامل یک‌دست لباس برای عروس بود) می‌آوردند. سپس یک یا دو هفته بعد پدر داماد به‌همراه چند ریش سفید محل به خانه عروس می‌رفتند و به‌اصطلاح می‌گفتند که «حقشان را ببُرند» که همان مهریه امروزی است که آن زمان به آن «پشت‌قواله» می‌گفتند. 

این هنرمند در ادامه با بیان این‌که پس از بردن شرطی و تعیین مهریه، مراسم عروسی را برپا می‌کردند، افزود: برای برگزاری مراسم عروسی هم آیین‌های متفاوتی وجود داشته است. پیش از عروسی برای بستن حجله (در جزیره به آذین‌بندی فضا و جایگاهی که عروسی و داماد در آن قرار می‌گرفتند، بنگسار می‌گویند، در حالی که مردم شهرهای دیگر استان به آن حجله می‌گویند) -که به گویش خارگی می‌شود، طلبون شی که امشو اسکامو بنگسار بنی- از جوانان دعوت می‌کردند. معمولا برای این کار چند جوان هم‌محله‌ای می‌آمدند و بنگسار را برای اجرای مراسم حنابندان و عروسی می‌بستند. 

وی در خصوص روز عروسی در این جزیره هم توضیح داد: روز پنجشنبه هم که مراسم عروسی برگزار می‌شد، عروس را در منزل می‌آراستند و لباس عروس را بر تن او می‌کردند. در این روز در خانه عروس ناهار و شام هم می‌دادند. عروسی در گذشته در جزیره خارگ هم مثل سایر شهرهای دیگر استان بوشهر در هفت شب و هفت روز برگزار می‌شده است. با این تفاوت که در جزیره دو بار آیین حنابندان بر پا می‌شده، یک‌بار زمانی که صیغه عقد میان پسر و دختر جاری می‌شد و بار دیگر هم همزمان با عروسی. در این هفت شب و روز که عروسی برگزار می‌شد، آیین‌های متفاوتی که گاه با شهرهای دیگر استان مشترک بود و گاه با کشورهای خلیجی، برگزار می‌شد، به‌عنوان مثال، در یک روز آیین‌های نمایشی اجرا می‌کردند، در روز دیگر مراسمی که خاص این جزیره بوده، اجرا می‌شده است. در این چند روز همین‌طور برنامه داشتند تا شب حنابندان.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خارگ هم در پاسخ به این سوال که مراسم حنابندان در جزیره به چه شکل برگزار می‌شده است، گفت: در جزیره ابتدا برای حناترکنان از مردم دعوت می‌کردند به این‌شکل که روز قبل از حنابندان که معمولا سه‌شنبه بوده، با نقل و شرینی مردم را دعوت و روز چهارشنبه حنا را تر می‌کردند برای شب که مراسم حنابندان برگزار می‌شد. سپس در این شب جوانان به‌دور داماد جمع می‌شدند و دست و پای او را در میان سرورخوانی و کل و هلهله حنا می‌بستند. همچنین از آغاز شب به دوت (پایکوبی) می‌پرداختند و همین‌طور برای شب حنابندان گرده (نوعی نان محلی) و حلوا برنجی هم می‌پختند و میان مهمانان تقسیم می‌کردند. معمولا مراسم حنابندان در این جزیره تا صبح ادامه پیدا می‌کرد. 

این هنرمند با بیان این‌که بعد از شب حنابندان، در روز بعد مراسم «سرتراشون» برگزار می‌شد، افزود: به این شکل که داماد را به محلی به‌نام «لیل لنگ» (کنار ساختمان دانشگاه فعلی) می‌بردند و در آنجا شخصی که عموما به آنها «دلاک» گفته می‌شد، سر داماد را اصلاح می‌کرد و بعد از آن وی را به حمام (او دمه هشته) می‌برد، همزمان هم حاضران با خواندن اشعار فارسی و عربی نظیر «الفصلات یا صلات و صلات یا رسول‌الله محمد» یا «بر جمالش، بر کمالش، بر دین محمد صلوات» به یزله و دستمال‌بازی و هلهله می‌پرداختند. بعد کل (نوعی صوت کشیده است که در جنوب در مراسم شادی به‌کار برده می‌شود) می‌کشیدند و دست می‌زدند. زن‌ها هم در این مراسم به سرورخوانی (خواندن یک‌سری اشعار محلی است) می‌پرداختند. بعد از پایان این مراسم همه به خانه پدر عروس می‌رفتند و شام می‌خوردند، بعد از شام داماد را به خانه عروس می‌آوردند و همان کسی که داماد را حمام داده، او را کنار عروس می‌نشانده است. در شب عروسی مردان لباس عربی (دشداشه) به تن می‌کردند و یک خنجر هم به کمر می‌بستند و به یزله می‌پرداختند. زنان هم لباس محلی می‌پوشیدند. 

اسدی در پایان با بیان این‌که پس از پایان مراسم، زمانی که عروس را به خانه داماد می‌‌آوردند، یک سپک (تویزه) جلوی در می‌گذاشتند و در آن مقداری برنج یا گندم می‌ریختند و حتما عروس باید پایش را در آن می‌گذاشت و وارد می‌شد، خاطرنشان کرد: البته قبل از این‌که عروس وارد خانه شود، ظرفی روغن (به‌عنوان شیرینی) به او می‌دادند و یک گوسفند هم قربانی می‌کردند، بعد وارد خانه می‌شد. در این شب داماد به عروس هدیه‌ای معمولا پول بوده می‌داده است که «روکشونه» نامیده می‌شد. سه روز بعد از عروسی، عروس را به میرمحمد یا علمدار می‌بردند و تا زمانی که عروس را به خانه بیاورند، به پایکوبی و کل زدن می‌پرداختند و شیرینی و شربت و آجیل پخش می‌کردند. بعد از گذشت سه شب، مادر عروس افرادی را دعوت می‌کرد تا به خانه داماد بروند و در این میان افرادی که دعوت می‌شدند با خود هدیه می‌آوردند و به عروس و داماد می‌دادند.

نظرات بینندگان