بوشهر در این طرح مشتاق و بابرنامه حضور دارد
کد خبر: ۷۸۴۲
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۹ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶
داور طرح «پایتخت کتاب ایران» در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

بوشهر در این طرح مشتاق و بابرنامه حضور دارد

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ آیا شده تاکنون از خود بپرسیم که چرا کتاب در اولویت زندگی‌مان قرار ندارد؟ آیا کتاب در سعادت فردی و اجتماعی افراد نقش دارد؟ آیا برگزاری نمایشگاه‌های متعدد و متنوع کتاب در سراسر کشور با استقبال روبه‌رو می‌شود؟ چرا ما ایرانی‌ها با وجود این‌که فرهنگ غنی و نویسندگان، شاعران، مترجمان چیره‌دست و صاحب نظری داریم، این‌گونه با کتاب احساس غربت می‌کنیم؟
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ آیا شده تاکنون از خود بپرسیم که چرا کتاب در اولویت زندگی‌مان قرار ندارد؟ آیا کتاب در سعادت فردی و اجتماعی افراد نقش دارد؟ آیا برگزاری نمایشگاه‌های متعدد و متنوع کتاب در سراسر کشور با استقبال روبه‌رو می‌شود؟ چرا ما ایرانی‌ها با وجود این‌که فرهنگ غنی و نویسندگان، شاعران، مترجمان چیره‌دست و صاحب نظری داریم، این‌گونه با کتاب احساس غربت می‌کنیم؟ چرا به هم کتاب هدیه نمی‌دهیم؟ چرا کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های ما مانند کشورهای توسعه‌یافته پر رفت‌وآمد نیست؟ چرا کمتر شاهد افراد کتابخوان و کتاب‌‌به‌دست در فضاهای سبز و پارک‌ها هستیم؟ و هزاران سوال دیگر که برای رسیدن به پاسخ‌شان نیاز است صدها کتاب خواند و گفت‌وگوها کرد.

همگان اطلاع دارید که کتاب ابزاری است برای دانستن و ارتقای آگاهی افراد و همچون چشمه‌ای است که روح تشنه ما را در بسیاری از حوزه‌ها سیراب می‌کند. کتاب خودِ دانایی است البته نه هر کتابی!!! متاسفانه گاه به‌دلیل نظارت نشدن بر حوزه چاپ و نشر شاهد انتشار نوشته‌هایی هستیم که کمترین شباهت را به کتاب دارند. باید برای نجات حوزه کتابخوانی و رهایی افراد جامعه از جهل و ندانستن، انتشار کتاب‌هایی را مدنظر قرار بدهیم که درست زندگی کردن را به ما بیاموزد و تجربیات دیگران را در اختیارمان قرار بدهد؛ کتاب‌هایی که لبریز از پیام و درس و آموختن باشند. متاسفانه جامعه ایران با وجود غنای فرهنگی خود سال‌هاست که با کتاب قهر کرده است، مساله‌ای که امروز به‌صورت یک دغدغه اساسی درآمده است و یکی از برنامه‌های که در دولت تدبیر و امید برای آشتی مردم با کتاب اندیشیده شد، اجرای طرحی به‌نام «پایتخت کتاب ایران» است. شهر بوشهر هم با توجه به سابقه درخشان فرهنگی و ظرفیت بالایی که در حوزه نویسندگی دارد، از همان سال نخست در این طرح حضور یافت و توانست در هر سه‌سال جزء سه شهر برتر این طرح باشد و در آخرین دوره هم که پایتخت کتاب ایران شد. این شهر تلاش کرده تا با اجرائی کردن برنامه‌های متنوع کتابخوانی در سطح شهر، هم سرانه مطالعه را بالا ببرد و هم با آشتی مردم با کتاب، از میزان آسیب‌ها و نابهنجاری‌ اجتماعی بکاهد. این شهر در دوره سوم بسیار مصمم‌تر ظاهر شد و دبیرخانه این طرح بارها بوشهر را به‌دلیل پیگیری‌های مجدانه و مصرانه‌اش به‌عنوان شهر بابرنامه و مشتاق به حوزه کتابخوانی معرفی کرده است. یکی از افرادی که در انتخاب بوشهر به‌عنوان پایتخت کتاب ایران نقش داشت، محسن حاج‌زین‌العابدینی، عضو هیات علمی گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران است. با وی در خصوص پایتخت کتاب شدن بوشهر، وضعیت کتابخوانی جامعه و... گفت‌وگویی صورت دادیم که در ادامه می‌آید.

چه ویژگی‌هایی باعث شد که بوشهر به‌عنوان پایتخت ایران در دوره سوم این طرح انتخاب شود؟
بوشهر استانی است که از ظرفیت مناسبی در حوزه کتابخوانی برخوردار است و دارای سابقه تاریخی خوبی در زمینه ایجاد کتابخانه‌ها و مراکز علمی است که ممکن است در زمینه انتخاب این شهر به‌عنوان پایتخت کتاب ایران تاثیرگذار باشد اما این مساله تاثیرش به‌اندازه برنامه‌ها و انسجام طرح‌های این شهر نیست، زیرا در میان شهرهایی که طرح‌های خود را ارائه می‌کردند، طرح‌های خوبی دیده می‌شد اما چون یکی از ویژگی‌های طرح‌های بوشهر خلاقانه بودن آنها بود که در این میان می‌توان به استفاده از فضاها و امکانات محیطی مرتبط با اقیلم خود نظیر دریا، قایق و... برای فعالیت‌های کتابخوانی اشاره کرد. ضمن این‌که انسجام برنامه‌ها و پیگیری و جدیت این شهر در برنامه‌های کتابخوانی خود و حمایت‌های مسوولان شهر از این طرح در انتخاب بوشهر تاثیرگذار بود، چراکه بسیاری از شهرها برنامه‌های متعددی داشتند اما انگار دارند صرفا یک کاری را انجام می‌دهند اما بوشهر با شور و اشتیاق این طرح را دنبال می‌کرد که هم در تعیین و پیشنهاد برنامه‌ها انسجام داشت و هم در پیگیری و به‌ثمر نشاندن آنها. ما در ارزیابی‌های خود در طرح پایتخت کتاب ایران دقت می‌کنیم که برنامه‌هایی که شهرها ارائه می‌دهند تا چه میزان قابلیت اجرائی شدن دارند، اصلا برنامه‌های تئوریک هستند یا نه قابلیت اجرا و پیاده شدن را دارند و در این دو سالی که زمان دارد، می‌تواند فرهنگ کتابخوانی در شهر خود و استان‌های همجوار گسترش دهد؟!

 آیا طرح پایتخت کتاب ایران می‌تواند در کتابخوان کردن افراد جامعه تاثیرگذا باشد؟
ببینید ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که با یک طرح می‌توانیم حوزه کتاب و کتابخوانی را رونق بدهیم اما می‌توانیم دامن بزنیم به این‌که توجه‌ها را بیشتر معطوف به این حوزه کنیم و وقتی چیزی تکرار می‌شود و برای مقوله‌ای در سطح کلان در رسانه‌ها و... تبلیغ می‌شود، ناخودآگاه همه تحت تاثیر قرار می‌گیرند که آنها هم به این سمت بروند و آن را تجربه کنند. از آنجایی که نمی‌خواهم رادیکالی نگاه کنم و همه چیز را «کن‌‌ فیکون» کنم ولی می‌خواهم این را بگویم همین که این طرح‌ها ذهن را متوجه حوزه کتابخوانی می‌کند و رقابتی در خصوص کتاب که شیء مقدسی است در جامعه به‌وجود می‌آید، این خود خیلی ارزشمند است و می‌تواند اثربخشی لازم را داشته باشد و در بلندمدت  کمک کند که به آگاهی مردم افزوده شود و از کتاب اقبال بیشتری نشان دهند.

آیا کتابخوان شدن جامعه در کاهش‌های آسیب‌های جامعه تاثیر دارد؟
صد درصد، این رابطه کاملا مشخص است، چون هر چقدر میزان آگاهی مردم بیشتر باشد، نگاهشان به زندگی نگاه سالم‌تر و زیباتری است و وقتی این نگاه همراه با دانش و آگاهی باشد، به‌طور قطع احترام به خود و احترام به دیگران در صدر زندگی افراد قرار می‌گیرد. در حقیقت، جرم و جنایت و آسیب‌های اجتماعی از اینجا نشأت می‌گیرد که ما در وهله نخست به خودمان احترام نمی‌گذاریم و در وهله دوم حرمت دیگران را نادیده می‌گیریم. بنابراین ما وقتی خودمان را دوست نداشته باشیم کاری می‌کنیم که به ما آسیب می‌زند، به عنوان مثال اعتیاد پیشه می‌کنیم و... اما وقتی ما خودمان را دوست داشته باشیم، دوست نداریم که به خودمان صدمه وارد کنیم. کتاب به ما کمک می‌کند که بیشتر خودمان را بشناسیم، به خودمان علاقه‌مند شویم، در نتیجه وقتی ما خودمان را دوست بداریم، مردم را هم دوست خواهیم داشت و آن دسته آسیب‌هایی که به آنها صدمه وارد می‌کند، مثل دزدی و... را انجام نمی‌دهیم.

چه عواملی در این‌که ایرانیان از کتاب فاصله گرفته‌اند، نقش دارد؟
عواملی زیادی در این زمینه دخیل هستند اما یکی از مسائل اصلی که در این زمینه وجود دارد، سرخوردگی و بی‌هویت شدن افراد جامعه به‌ویژه نسل جوان است که یک بلاتکلیفی در هویت خود پیدا کرده‌اند. شاید این افراد با خود می‌پندارند که کتاب بخوانیم که چه بشود؟! در صورتی که این کتاب پاسخ همان سوالاتی است که اینها نتوانسته‌اند به جوابشان برسند. یک عامل تجربی هم در این خصوص وجود دارد که شایسته‌سالاری آن‌گونه که باید شایع نشده و کسانی که اهل علم و کتابخوانی هستند در جامعه مورد توجه قرار نگرفته‌اند و همچنین یک مساله فناورانه هم به این حوزه آسیب زده است که همان ورود تکنولوژی‌هایی مثل اینترنت و شبکه‌های مجازی در زندگی افراد است که اینها جایگزین سرگرمی‌های مفید آنها نظیر کتابخوانی و مطالعه شده است. در اینجا تاکید می‌کنم هیچ‌چیزی جای مطالعه را برای آگاهی افراد نمی‌گیرد.

آیا نشر هم در استقبال نکردن افراد به کتاب دخالت دارد؟
خوراک اصلی خواندن از طریق نشر تامین می‌شود. در واقع غذایی که باید به کتابخوان‌ها برسد، آن را ناشران تعیین می‌کنند، بنابراین کیفیت و کمیّت نشر و نوع نگاهی که به این حوزه می‌شود، تاثیر بسیاری بر کتابخوانی افراد دارد. همچنین محدودیت‌های غیرمنطقی که در این زمینه وجود دارد به صنعت نشر و چاپ کتاب آسیب می‌زند و با وجود این، دیگر به‌طور قطع ما نمی‌توانیم که آثار فاخر را راحت پیدا کنیم، در نتیجه آثار درجه دو یا سه و کم اهمیت رایج می‌شود و وقتی این نوع کتاب‌ها ترویج بیابد، ما ارزشمندی کتاب را از دست می‌دهیم. بنابراین نشر حلقه اساسی و مهم در حوزه کتابخوانی است.

فعالیت‌های کتابخوانی چه تاثیری می‌تواند در جذب قشرهای مختلف جامعه به کتاب داشته باشد؟
به‌طور اساسی کتابداری اجتماعی به این فعالیت می‌پردازد که همه گروه‌های مردمی در حوزه کتاب خواندن، رفتن به کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها و آگهی یافتن نقش داشته باشند. بنابراین هر فعالیتی که باعث شود ذهن مردم را نسبت به کتاب روشن‌تر و اهمیت آن را بیشتر بیان کنیم، می‌تواند به کتابخوان شدن جامعه کمک کند. ببینید یکی از مشکلات اساسی که در حال حاضر در میان قشرهای متوسط و سطح پایین جامعه وجود دارد، این است که مردم تصور می‌کنند مسائل اقتصادی مهم‌تر از اندیش‌ورزی و تفکر است و فکر می‌کنند عامل اصلی این بی‌هویتی، سردرگمی و گمگشتگی روحی و روانی که در جامعه دیده می‌شود، به‌خاطر مسائل اقتصادی است، در صورتی که نمی‌دانند که با آگاهی خیلی از این مشکلات را می‌توان از بین برد و کتاب کمک می‌کند که شما خود و نیازهایتان را بهتر بشناسید و پرسش‌های زیادی که در زندگی برایتان پیش آمده، از زبان صاحب‌نظران و اندیشمندان دنیا پاسخ بدهید و آرامش و سعادت بیشتری بیابید. بنابراین قشرهای پایین جامعه هم باید توجه داشته باشند که مشکلاتشان تنها با پول حل نمی‌شود، بلکه باید به‌صورت بنیادی و اساسی حل شوند.

به‌نظر شما جامعه دانشگاهی امروز چقدر راغب به کتاب و کتابخوانی هستند؟
ما به‌طور کلی نمی‌توانیم مدعی شویم که همه قشرهای دانشگاهی ما اهل کتاب هستند، چراکه هم در میان استادان و هم در بین دانشجوان و کارمندان دانشگاه هم کتابخوان خیلی خوب داریم و هم کتاب نخوان داریم و این مایه تاسف است که ما در دانشگاه با افرادی سرو کار داریم که با کتاب میانه‌ای ندارند و با آن عجین نیستند و مساله اصلی که در اینجا وجود دارد که باعث شده نشر ما صدمه ببیند و تیراژ چاپ کتاب و سرانه مطالعه پایین بیاید، این است که ما به این توهم رسیدیم که همه چیز را می‌دانیم و نیاز به دانستن بیشتر نداریم و همین مساله باعث شده که کمتر کسی به سوی کتاب برود و من با تاسف باید اعلام کنم که وضعیت کتاب در میان دانشگاهیان چندان مطلوب نیست.

سخن پایانی؟
بخوانیم تا بدانیم که چگونه با قلم‌موی آگاهی می‌توانیم رنگ بهتری بر زندگی خویش بپاشیم و چگونه می‌توانیم با آرامش و سعادت بیشتری زندگی آرام‌تری را تجربه کنیم.
نظرات بینندگان