کریم جعفری:
شاید این روزها در منطقه آسیای جنوب غربی و در کشورهای همسایه ما، آنچه خودنمایی میکند، قطع روابط قطر با برخی از کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی است و تحلیل این مساله که چگونه میتوان از این مساله نهایت بهرهبرداری را کرد. اما در این میان دو مساله مهم ذهن دیگر کشورهای جهان را بهخود مشغول داشته است. اروپاییها از یکسو فردا منتظر انتخابات داخلی در بریتانیا هستند که پس از خروج از اتحادیه اروپا سرنوشتساز است و میتواند انگلیس خارج از اتحادیه را بهعنوان یک شریک تجاری و اقتصادی در کنار خود داشته باشد یا اینکه مستاجر خانه شماره 10 با آمدن جیمی کوربین به سمت و سوی دیگری هدایت خواهد شد.
اما آنچه مهمتر از این مساله اروپاییها و برخی از کشورهای امریکایی و حتی آسیای شرقی و جنوبشرقی را در بهت فرو برده است، مخالفت امریکا با توافق زیستمحیطی پاریس است. مخالفتی که سرزنشهای بسیاری را از طبقه روشنفکر و نئولیبرال جامعه این کشور در پی داشت و بهنظر میرسد روند این انتقادات طی روزهای آینده شدیدتر هم شود.
روحیه تاجرمآبانه ترامپ از همان روزهای نخست تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری خود را نشان داد و بخشی از وعدههای وی به خروج از پیمان آب و هوایی پاریس اختصاص یافت چرا که به باور وی، این پیمان برای آمریکا هزینهبر بوده است. رییسجمهوری آمریکا معتقد است که اجرای پیمان پاریس تا سال 2025 علاوه بر لطمه سه تریلیون دلاری به تولید داخلی آمریکا، نزدیک به 2 میلیون 700 هزار شغل را در این کشور از بین خواهد برد.
پیش از تصمیم جمعه دوازدهم خردادماه رییسجمهوری آمریکا مبنی بر خروج از این پیمان، نشانههای آن در نشست سران هفت کشور صنعتی جهان معروف به «جی 7» در سیسیل ایتالیا (پنجم و ششم خرداد) آشکار شد. ترامپ در آن نشست آب پاکی را روی دستان دیگر همپیمانان خود ریخت و نظر نهایی خود را به روزهای بعد موکول کرد. همان لحظه بود که همگان دریافتند به احتمال زیاد واشنگتن از پیمان پاریس خارج میشود و عدم اظهار نظر ترامپ در این نشست به منزله پشت پا زدن دولت آمریکا به پیمان آب و هوایی پاریس تلقی شد.
اما چرا نئولیبرالها با این اقدام ترامپ مخالف هستند؟ چرا آنها حتی با روی کار آمدن خود ترامپ هم مخالف بودند و میخواستند هیلاری کلینتون دمکرات راهی کاخ سفید شود. پاسخ به این سوال را در نوشتههایی که کم و بیش در همین ستون راجع به امریکا نوشتهام، بیان کرده و هنوز هم بر این باورم که نئولیبرالها با اندیشه سلطه بر جهان دست به هر اقدامی میزنند و سعی میکنند از طریق مشارکتهای عمومی، جهان را به کنترل خود درآورند. اینکه نیمی از بودجه سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن را امریکا پرداخت میکند، در همین مقوله میگنجد. در حالی که دونالد ترامپ چهره واقعی و اصیل امریکا را به جهان با باورهای قلبی آنها نشان میدهد، نئولیبرالها در تلاش بوده و هستند تا چهره بزک کردهای را به جهانیان نشان دهند که ترامپ مانع از ادامه چنین رویکردی شد.
به باور نئولیبرالها، خروج از هر پیمان جمعی، کمیسیون و اتحادیهای برای امریکا زیانبار است، چرا که امریکا باید با تداوم مشارکت قدرت خود را اثبات کند و خروج از توافق زیستمحیطی پاریس باعث خواهد شد که دیگر امریکا در هیچ سازوکاری دخالت داده نشود و تصمیمات بدون حضور سیاستمداران امریکایی اتخاذ شود. حالا ترامپ باید میان آن سه تریلیون دلاری که در طول هفت سال آینده به راحتی از مالیاتدهندگان امریکایی دریافت میشد و البته باعث بسط نفوذ امریکا در میان کشورهای پیشرفته و توسعهیافته و حتی در حال توسعه میشد یکی را انتخاب کند.
نئولیبرالها بدون شک در آیندهای نزدیک پاپوشی سنگین برای ترامپ تدارک خواهند دید، پاپوشی که میتواند حتی موجبات سرنگونی ترامپ را هم فراهم کند. در دوران عبور از لیبرالیسم به نئولیبرالیسم، امریکاییها هزینه جنگهای بیشماری را دادهاند و این سه تریلیون دلار عددی در برابر آن بهشمار نمیرود.