این نمایش مبتنی بر حرکت و موسیقی است
کد خبر: ۸۲۲۰
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۲۳ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۶
کارگردان نمایش «فنس» در گفت‎وگو با بامداد جنوب:

این نمایش مبتنی بر حرکت و موسیقی است

«فنس» نمایشی است که این روزها در پلاتوی ایرج صغیری تئاتر شهر بوشهر به روی صحنه می‌رود. این نمایش که بدون دیالوگ و متکی به حرکت است، هر شب ساعت 21:30 تا 23 خردادماه روی صحنه می‎رود. مجید میرزایی که «نمایش فنس» را طراحی و کارگردانی کرده است،
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«فنس» نمایشی است که این روزها در پلاتوی ایرج صغیری تئاتر شهر بوشهر به روی صحنه می‌رود. این نمایش که بدون دیالوگ و متکی به حرکت است، هر شب ساعت 21:30 تا 23 خردادماه روی صحنه می‎رود. مجید میرزایی که «نمایش فنس» را طراحی و کارگردانی کرده است، در خصوص داستان این اثر می‎‌گوید: «این نمایشی درام موزیکال بر پایه حرکت و فرم است و زندگی دختری را روایت می‌کند که ساز ویولن را عاشقانه دوست دارد و در رویای خودش، شب هنگام در خواب با تمام ذهنیت‌هایی که دارد، وارد جدال و کشمکش شده و با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود که در نهایت به کمک انرژی مثبت درونی‎اش به اوج و نقطه والای نواختن ساز ویولن می‌رسد و بالاخره آن را به بهترین شکل می‌نوازد». در این نمایش، عسل میرزایی، شیوا تاجمیری، زیبا جمالی، شیوا جمالی، مهسا نبات‌خور، فریما جعفرزاده، تبسم جبری‌نصاری، مسعود مومن‌زاده، مهران شیروانی و مهران امیری به ایفای نقش می‎پردازند. دیگر عوامل نمایش فنس هم عبارتند از: شیوا جمالی (گریم)، بنفشه مهرپرور (لباس) و مجید میرزایی (موسیقی دکور و نور‌). در این خصوص گفت‎وگویی را با مجید میرزایی، کارگردان اثر صورت دادیم که در ادامه می‌آید. 

این نمایش یک نمایش صامت و بدون دیالوگ است، چرا فقط حرکت را برای این اثر انتخاب کردید؟
بنا به تجربه خودم هر نوع سبک تئاتری را تجربه می‌کنم و از تجربه‌هایم درس‌هایی می‌گیرم. نمایش «فنس» یک نمایش صامت مطلق نیست، درون اثر تک دیالوگ‌هایی هست که بازیگر اصلی در مسیر نمایش بیان می‌کند و همین‌طور پنج بازیگر فرم نیز دیالوگ‌هایی مبهم و به زبانی غیر از زبان فارسی ادا می‌کنند که یک جورایی این زبان هویتی ندارد. بنا به محتوا تصمیم گرفته شد که این اثر فرمیک و فیزیکال ساخته شود، چون این نمایش پر از انرژی است و از نظر من انرژی را از طریق بدن می‌توان بهتر نشان داد و این‌گونه شد که نمایش شکلی متفاوت و مبتنی بر حرکت به خود گرفت ولی به همراه آن در نمایش تک‌دیالوگ‌های پیشبردی هم خلق شد.

آیا نمایش «فنس» توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و پیام خود را به او منتقل کند؟
به‌نظر من انتقال پیام و مطلب در نمایش‌های بدون دیالوگ از طریق حرکت کار دشواری است و بیینده حتما باید از اندیشه و قدرت آزاداندیشی بالایی برخوردار باشد تا بتواند به درک خوبی از اثر دست یابد، در غیر این صورت با دیدن چنین آثاری با کلی سوال و با افکاری مبهم از سالن بیرون می‌رود. بنابرلین مناسب‎تر این است که این سوال از مخاطبان پرسید. البته در خصوص درک پیام اثر، در پایان برخی از اجراها سوالاتی را از چندین مخاطب پرسیدم که پاسخ‏های آنها نشان‌دهنده این بود که هم ارتباط و هم برداشتی صحیح را از اجرا و اثر با خود حمل می‌کردند.

شما برای نقش اول نمایش دو بازیگر انتخاب کردید که یک شب در میان هر کدام از اینها به ایفای نقش می‌پردازند، آیا مخاطب می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند؟
خب نخست برای نقش اول قرار نبود که بازیگر دوم و زاپاس هم مطرح شود که ما بخواهیم نمایش را با دو موضوع پیش ببریم، چون که این‌گونه نمایش با مدت زمان بالا برای یک بازیگر دختر 9 ساله بسیار سنگین بود. این تصمیم را گرفتیم که بازیگر جایگزینی کنار او بازی کند و در طول مسیر به این نتیجه رسیدم که رنج بازی آنها را نیز هم یک مقدار تغییر دهیم که نمایش از سمت حالت رفتاری بازیگر اصلی تنها فرق داشته باشد ولی در داستان تاثیر آن چنانی نمی‌گذارد و میزان سن‌ها به همان شکل اتفاق می‌افتد.

چرا نام نمایش را «فنس» گذاشتید؟ آیا این نام با موضوع آن هماهنگی دارد؟
سوال خوبی کردید، ما به‌عمد کلمه انگلیسی نمایش را در پوسترها، بنرها و حتی بروشور کار نوشتیم. این «FANCE» به معنی حصار نیست، بلکه ترکیبی از دو کلمه «FAN» (به معنی هوادار و طرفدار) و «CE» (به معنی اولین حرکت موسیقیایی یک شخص در زمینه آموزش پایه‌سازی) است. این نام با داستان نمایش فنس هماهنگ است که دخترک به ویلون علاقه شدیدی دارد ولی نواختن را بلد نیست و هر انسانی وقتی سازی یا موسیقی یا فیلمی می‌بیند همیشه یک هنرمند را برای خود اسپی‌شال میکند و طرفدارش می‌شود که به اصطلاح به او FAN یا طرفدار می‌گویند. در این اثر دختر از عهده اولین حرکت موسیقیایی خود که شامل ژست نواختن، حس و تمام پوزیشن‌هایی که یک شخص برای نواختن سازی (CE) می‌گیرد، به خوبی برمی‎آید.

کمی در مورد فضای نمایش توضیح بدهید؟
نمایش در ابتدا به این شکل نبود، بلکه فضای نمایش در یک استادیوم ورزشی اتفاق می‌افتاد که تماشاگران با احساسات درونی خود نمایش را مدیریت می‌کردند ولی بعد‌ها طرح کاملا عوض شد. نمایش فنس داستان زندگی دخترکی است که به ویلون علاقه بسیار دارد ولی ویلونی ندارد تا این که شبی ویلونی را می‌جوید و با ویلون به سفری پرتلاتم در رویای شبانه خود در هنگام خواب می‌رود که با ذهنیت‌های منفی و یک‌سری موانع از سمت درون خود روبه‌رو می‌شود. در پایان دخترک با تمام وجودش ویلون رو به‌دست آورده و به یقیق خود و باور خود که روزی بهترین نوازنده ویلونی می‌شود، ویلون را می‌نوازد.

این اثر در چه ژانری است و چرا این ژانر را انتخاب کردید؟
ژانر نمایش سوررئال و در قالب موسیقی و حرکت است، حال دلیل این‎که چرا این نوع ژانر انتخاب شد، این بود که مردم با این گونه سبک نمایش‌ها آشنا شوند، چون این‌گونه نمایش‌ها به تعمق و برداشت آزاد نیاز دارند و تماشاگر را درگیر خود می‌کنند، به‌خصوص در نتیجه‌گیری داستان. امیدوارم که توانسته باشم به شکل صحیحی این ژانر را به نمایش بگذارم.

آیا فنس توانسته مخاطبان بوشهری را به خود جذب کند؟
افرادی که این نمایش را دیده‌اند نظرشان مثبت بوده و داشتیم که تماشاگرانی برای ثبت برداشت خود از این کار و لذت تصویری را که می‌بینند چند بار به تماشای این اثر نشسته باشند و وقتی که از زبان آنها جمله «واقعا لذت بردم» را می‌شنوم بسیار حس خوبی به من دست می‎دهد اما با توجه به تبلیغات انبوه مجازی و محیطی ما تقریبا نتوانسته‌ایم مخاطبان را آن‎گونه که باید و شاید جذب کنیم که این مشکل فقط به مدت‌زمان اجرا ما برمی‎گردد، چون اجرای نمایش در ماه مبارک رمضان و ساعت اجرای آن موجب شده که تماشاگران ریزش داشته باشند ولی ناگفته نماند که با وجود این، ما باز هم مخاطبان خودمان را داریم و هر شب هم استقبال بهتر می‎شود.

به‌نظر شما مخاطبان بوشهری بیشتر با چه کاری ارتباط برقرار می‌کنند؟
با کارهایی که طنز باشد بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند، مردم دوست دارند بخندند. مشکلات برای همه هست و تنها راه دور شدن از مشکلات اوقات فراقت و تفریح است و نمایش طنز این دو مقوله را برای لحظاتی مهیا می‌سازد. من نمایش قبلی‌ام به نام «میرزا موشیر» که یک طنز قجری بود، بسیار پرمخاطب ظاهر شد ولی نمایش «فنس» به خاطر زمان برگزاری در زمینه جذب مخاطب کمرنگ‏تر ظاهر شد نه این‌که «فنس» نتوانسته ارتباط برقرار کند فقط انتظار می‎رفت، همچون کار قبلی استقبال خوبی از آن صورت بگیرد اما زمان اجرای کار این ضربه را به این نمایش وارد کرده است البته ما همچنان منتظر دوستانی هستیم که به زبان تمایل دارند کار را ببیند ولی به هر دلیلی هنوز به تماشای کار ننشسته‎اند.

راهکار شما برای جذب مخاطب چیست؟ چون الان یکی از دغدغه‌های تئاتر بوشهر جذب مخاطب است که البته در این یکی دو سال اخیر مخاطبان آن افزایش یافته ولی هنوز باید بیشتر تلاش شود؟
جذب مخاطب در مرحله اول به نوع و سبک نمایشی که دارد اجرا می‌شود، بر می‎گردد ولی مرحله اصلی آن این است که مسولان مربوط کمک کنند و فضای تبلیغاتی را که هزینه‏بردار هم نباشد، فراهم کنند و با ارسال دعوت‎نامه‌ دیگر ادارجات و مسوولان را نیز به صحنه تئاتر و دنیای تئاتر بکشانند تا زمینه آشنایی آنها را فراهم آورند و این هنر را بهتر معرفی کنند و بشناسانند.

فنس کمی نمایش متفاوتی است و عموما در ابتدا ممکن است مخاطب را در درک پیام به چالش بکشاند، تا چه میزان سعی کردی در ادامه اثر کار را روان‌تر پیش ببری؟
نمایش «فنس» کمی متفاوت نیست، بلکه بسیار متفاوت است، به این دلیل که در بوشهر تقریبا کسی این‌چنین سبکی را کار نمی‌کند همه یا بومی کار می‌کنند یا رئال. البته من تلاشی هم برای روان‌تر کردن اثرم نکردم، چون که هر کسی که مخاطب بوده، ارتباط را با اثر برقرار کرده و با توجه به این‌که من می‌خواستم از کاراکترها برداشت آزاد داشته باشند، شرایطی در اثر خلق کردم تا مخاطبان با توجه به قدرت تفکر و اندیشه خود پیام را دریافت کند اما در این میان، یک چیز برایم جالب بود و آن هم این بود که دوستی کار را دیده و برداشتی را در دنیای مجازی از این کار منتشر کرده است البته من اصولا با نقد مشکلی ندارم ولی با برداشت‌های شگفت‌انگیر و لقمه دور سر خود تاب دادن مشکل دارم.

آیا به تولید آثار بومی هم فکر می‌کنید؟
بله، فکر کردم ولی نه تئاتر بومی که شامل نخل و دریا و ماهیگیری و موضوعات کلیشه‌ای باشد، چون که اصولا من متن‌های نمایشی خودم را خودم می‌نویسم. الان هم برای یک تئاتر بومی به‌دنبال موضوع و ایده نویی هستم که هنوز متاسفانه فرصت نشده تمرکز کافی بر این موضوع داشته باشم.

سخن پایانی؟
سخن که بسیار است. فقط از مسوولان می‌خواهم که هنرمند را بیشتر درک کنند. الحمدالله اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همیشه همکاری کرده و من از همین‌جا از تک تک مسوولان و عزیزانی که تلاش و کمک می‌کنند تا یک اثر به روی صحنه برود، به طور ویژه تشکر می‎کنم که همیشه این لطف، شامل حال من شده است. من از ادارجات دیگر تقاضا دارم که به هنرمند به چشم یک بیگانه نگاه نکنند، بلکه هنر تئاتر را به شکل موثرتری مورد حمایت قرار بدهند.  

نظرات بینندگان