این همان «تش‌ باد» است
کد خبر: ۸۲۵۵
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۵ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۶

این همان «تش‌ باد» است

سال 1393 بود که معاون وزیر امور خارجه قطر در راس یک هیات امنیتی تجاری راهی بوشهر شد تا در نصف روز حضورش در این استان با ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بوشهر برای صادرات نیازهای این کشور کوچک اما ثروتمند آشنا شود.
کریم جعفری:
سال 1393 بود که معاون وزیر امور خارجه قطر در راس یک هیات امنیتی تجاری راهی بوشهر شد تا در نصف روز حضورش در این استان با ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بوشهر برای صادرات نیازهای این کشور کوچک اما ثروتمند آشنا شود. آن هیات که به ایران آمد و رفت، خیلی‌ها دلشان را خوش کردند که حتما طرف قطری 500 میلیون دلار ناقابل خواهد آورد و منطقه آزاد هم تصویب خواهد شد و از قِبَلِ آن ده‌ها اتفاق دیگر روی می‌دهد و نیازی نیست که کاری کرد. تازه، بخش عمده کار هم بر عهده بوشهری‌ها نبود، بلکه جناب آقای سعیدی‌کیا از طرف دولت وظیفه پیگیری این طرح را بر عهده داشت.
همان روزها چند نکته باعث شد تا به این نتیجه برسم که قطری‌ها فعلا به بوشهر برنخواهند گشت. در آن روز گرم که اگر اشتباه نکنم در همین ماه فصل گرم بود و تازه زردآلو نوبرانه به دست آمده بود، در پاویون فروگاه و هنگام استقبال آنچه که بیش از همه توجه قطری‌ها را جلب کرد، همین زردآلوی خوش‌ آب و رنگی بود که با تعجب به هم نشان می‌داده و به قول معروف فقط در کمتر از 10 دقیقه همه را خوردند.

بعد هم که آمدند و همه چیز را دیدند و وقت نهار شد، هیچ وزنه تجار بوشهری برای مبادله با قطری‌ها برابری نمی‌کرد. بماند از آنکه هواپیمای کوچولوی ایرباس 319 قطری‌ها به دلیل نو بودن چشم همه را گرفت. نه قیمت مرغ در بوشهر با قیمت جهانی برابری می‌کرد و نه ما گوشت کافی داشتیم که بخواهیم به این کشور صادر کنیم. طرفه آنکه طرف قطری در آن جلسه تجار حاضر در جلسه نهار را برای تجارت گسترده قابل ندانست. وقت رفتن هم نفری یک جعبه زردآلو و کلی هدیه دیگر با خود به‌سوغات به قطر بردند. 
حالا اگر داستان رفتن هیات ایرانی به قطر را خدمتتان عرض کنم و اینکه چه برخوردی با آنها شد، خنده‌اتان می‌گیرد. از برخورد گذشته، به‌عنوان هدیه به هر یک از اعضای هیات ایرانی یک بسته نیم‌کیلویی چای اسب و پرچم داده بودند که قیمت خرده‌فروشی آن هم‌اکنون در بوشهر 13هزار تومان است. همان روز بهای یک کیلو زردآلویی که حضرات با خود به دوحه بردند، دستکم کیلویی 20هزار تومان می‌شد. پس از بازگشت و شنیدن داستان برخورد، برای نگارنده قطعی شد که قطری‌ها دور بوشهر را خط کشیده‌اند.
در این بازه زمانی هم به دلیل رفتارها و برخوردهای خاصی که در استان صورت گرفت، علی‌رغم اصرار مسوولان دولتی، نشست‌های گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی هم بجز چند جلسه صوری تشکیل نشد تا به امروز که قطری‌ها ناگهان از طرف دوستان و برادران! عرب خود در محاصره شدید اقتصادی قرار گرفته و یادشان به همسایه شرقی خود افتاده است. به همان میزان که آنها یادشان به همسایه شرقی افتاده، در بوشهر هم حضراتی که پنبه در گوششان کرده بودند، یادشان به اتاق بازرگانی و بخش خصوصی افتاده و دنبال تشکیل جلسه هستند، البته به همان کیفیت پیشین. 

خلاصه آنکه از بوشهر برای قطری‌ها آبی گرم نخواهد شد. فردا روز خواهیم دید که چگونه استان‌های دیگر که مدیریت بهتری در طول این سال‌ها داشته و عملا بخش تجاری و بازرگانی را با خود همراه کرده‌اند، گوی را از بوشهری‌ها می‌ربایند. کار به این نداشته باشید که مدیرکل صنعت و معدن و تجارت می‌گوید 20درصد صادرات ایران به قطر از بوشهر صورت می‌گیرد، خوب به شما چه؟ چند درصد آن محصول بوشهر است؟ به‌نظر شما طرف قطری هندوانه و طالبی و شمام بوشهری را اگر برد به آزمایشگاه اجازه مصرفش را خواهد داد؟ یا می‌خواهید کالاهای تولیدی از منطقه ویژه اقتصادی خدابیامرز را صادر کنید؟ 
طرف دیگر هم آقای معاون است که هر از چندگاهی سخنی نغز می‌گوید، بیش از 60درصد ظرفیت تخلیه و بارگیری بنادر بوشهر خالی است، دست شما درد نکند، حتما قرار است خبرنگاران روزنامه بامداد جنوب این 60درصد را پر کنند، شما که رفته‌اید و حقوق می‌گیرید آن میان چه کاره هستید که این آمار چشم‌نواز را می‌دهید. خلاصه آنکه زیاد دلتان را به قطر خوش نکنید. این همان «تش‌ بادی» است که داغی‌اش برای ماست...

نظرات بینندگان