شبی با طعم ساز، حماسه و عشق
کد خبر: ۸۶۶۱
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۷ - ۲۴ تير ۱۳۹۶
به بهانه برگزاری همایش «شبی با گروه شاهنامه‌‏خوانی دستان»؛

شبی با طعم ساز، حماسه و عشق

فرهنگسراها در کنار سایر دستگاه‎های فرهنگی نقش بی‎بدیلی را در ترویج فرهنگ و آموزش هنر ایفا می‏کنند. این موسسات فرهنگی همچنین در ارتقای سطح کیفی فرهنگ و هنر در جامعه بسیار نقش‎آفرین هستند.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
فرهنگسراها در کنار سایر دستگاه‎های فرهنگی نقش بی‎بدیلی را در ترویج فرهنگ و آموزش هنر ایفا می‏کنند. این موسسات فرهنگی همچنین در ارتقای سطح کیفی فرهنگ و هنر در جامعه بسیار نقش‎آفرین هستند. فرهنگسرای رمضان امیری (هنرمند فقید بوشهر) یکی از آن فرهنگسراهایی است که از بدو تاسیس خود توانسته گام‎های استواری را در پویایی فضای فرهنگی استان بوشهر بردارد. در این موسسه در کنار آموزش سایر رشته‎‏های هنری، به شاهنامه‏خوانی نیز پرداخته می‎شود.

سه سال پیش بود که با نگار مکاریان، جوان‎ترین بانوی نقال استان آشنا شدم که فقط و فقط با عشق و اعتماد به توانایی و علاقه خود توانسته بود در کوتاه‏ترین زمان هنر نقالی را بیاموزد. منتها این بانو با تمام پشتکار و جدیتی که در کار خود داشت از کمترین حمایت در این زمینه برخوردار بود. گفت‏وگویی مفصل با وی صورت دادیم و آن زمان با شنیدن توضیحات وی، مطمئن بودیم که این هنرمند جوان خیلی زود راه خود را می‌یابد تا این‎‏که از سوی نی‌نا غریب‎زاده و فرهنگسرای رمضان امیری به سرپرستی پریسا امیری (دختر مرحوم رمضان امیری) مورد حمایت قرار گرفت و مکاریان فعالیت خود را در این فرهنگسرا با آموزش کودکان و نوجوانان به‎صورت جدی آغاز کرد. او خیلی زود توانست پله‏‌های ترقی را طی کند و اینک سرپرستی گروه شاهنامه‎خوانی «ققنوس» (در رده بزرگسال با همکاری گروه موسیقی «راستین») و «دستان» (در رده کودک و نوجوان) را برعهده دارد. البته به‎غیر از نگار مکاریان، طوبی شیرکانی دیگر بانوی نقال استان هم به ترویج و آموزش نقالی در این منطقه (به‎ویژه شهرستان دشتی) مشغول است.

اما نگار مکاریان که در این سال‏ها ثابت کرده در حوزه شاهنامه‏خوانی دغدغه و برنامه دارد، برای تشویق شاهنامه‎آموزان خود و معرفی هنر آنها به دیگران دو سال پیاپی است که با حمایت فرهنگسرای رمضان امیری اقدام به برگزاری همایش شاهنامه‎خوانی می‎کند. وی موفق شد دومین همایش شاهنامه‏خوانی را با عنوان «شبی با گروه شاهنامه‎خوانان دستان» 21 تیرماه در کانون فرهنگی-تربیتی امام خمینی (ره) برگزار کند که خوشبختانه این همایش با استقبال خوبی روبه‎رو شد. در این برنامه آناهیتا کاردانی، کیانا عسکری، پریا عسکری، فاطمه نظری، حسین صمصامی، درسا فولادی، سام کرم‌پور، رها بادفر، سبیکا پالیزدان، یاسمن پورجماد، لاله بردبارمقدم، یکتاسادات مکی، ستایش کرمی، معصومه پرویزی، امین پرویزی و زهراعباسی به نقل داستان‏هایی از شاهنامه شامل داستان «رستم وتهمینه» (پرده‎خوانی)، پادشاهی «هوشنگ» (شاهنامه‏خوانی)، پادشاهی «ضحاک» (پرده‏خوانی)، «نبرد رستم و کاموس کشانی» و «بیژن و منیژه» (نمایش و نقل) پرداختند. در این همایش گروه موسیقی «راستین» به سرپرستی مهران قاسم‎خوانی شامل ماهان فرخنده، سمیه رنجبر، پردیس فرهمند، زهرا خدادادی، راضیه ابراهیمی و نسترن ملاح‌زاده و نوازندگانی چون مسعود فرخنده، محمدپاکاری، محمد کرمی و عباس قاسمی‌زاده این شاهنامه‏خوانان کودک و نوجوان را همراهی کردند. شب خاطره‎انگیزی بود؛ تلفیق عشق، حماسه و موسیقی شوری در سالن آفرید و این کودکان و نوجوانان چقدر خوب از پس نقل و روایت شاهنامه برآمدند. در حاشیه این همایش با نگار مکاریان که همچون مادری نگران چشم به دهان کودکانش دوخته بود و با عشق آنها را برای اجرایشان آماده می‎کرد، گفت‎وگویی صورت دادیم که در ادامه می‎آید.

چقدر توانستید در این دو سه سال کودکان را به شاهنامه جذب کنید؟
بعد از سه سال تلاش بالاخره تا حدودی موفق شد‎ه‎ام و خوشحالم که علاوه بر گروه «دستان»، گروه دوم هم در حال شکل‎گیری است اما برای این‏که شاهنامه‎خوانی همه‎گیر شود و اتفاقات مثبت بیشتری را در زمینه شاهنامه در میان کودکان شاهد باشیم نیاز به زمان بیشتری داریم و البته به نظرم نیمی از اهدافمان را طی کرده‎ایم و امید دارم به روزی برسیم که شاهنامه‏خوانی در میان کودکان ما نهادینه شده باشد.

آیا آموختن شاهنامه به کودکان شیرین است و در حال حال‌حاضر کوچک‎ترین شاهنامه‎آموز شما چند سال دارد؟
بله، کارکردن با بچه‌ها واقعا شیرین است اما سختی‌های خودش را هم دارد. گه‌گاهی آموزش شاهنامه آنقدر سخت است که از همه چیز خسته می‏‌شوی اما بچه‎ها آنقدر شیرین و دوست‎داشتنی هستند که همه چیز را می‏توان به‏‌خاطر آنها تحمل کرد. در حال حاضر کوچک‎ترین شاهنامه‎خوان کلاس‎های من، آناهیتای شش ساله است.

کمی در خصوص گروه شاهنامه‎خوانی کودک و نوجوان «دستان» توضیح بدهید؟
تشکیل دادن گروه شاهنامه‌‏خوانی کودک و نوجوان همواره جزء رویاهای زندگی من بود. در ابتدا بچه‌ها به‎صورت گروهی به شاهنامه‎خوانی و نقالی می‎پرداختند اما کم‎کم با پیشرفت آنها درصدد برآمدیم که فعالیت آنها را منسجم‎تر کنیم و آنها را در قالب یک گروه به‎نام «دستان» گردآوریم و به اجراهای آنها با حضور اعضای ثابت رسمیت بدهیم.

همایش «شبی با گروه شاهنامه‎خوانان دستان» با چه هدفی برگزار شد و آیا در این همایش کودکان و نوجوانان توانستند توانمندی‎های خود را به نمایش بگذارند؟
۱۸تیرماه مصادف با روز ملی «ادبیات کودک و نوجوان» بود. بنابراین قرار بود همزمان با این روز این همایش برگزار شود که بنا به دلایلی برگزاری آن به ۲۱ تیرماه موکول شد. به نظرم بله آنها توانستند به خوبی اجرای خود را به نمایش بگذارند. قبل از آغاز برنامه به بچه‌ها گفتم: «این صحنه شماست، پس سربلندم کنید». وقتی اجرا تمام شد، آمدند به من گفتند خانم ما تلاشمان را کردیم.

آموزش شاهنامه چه تاثیری بر تربیت و شخصیت کودکان و نوجوان می‎گذارد؟  
به‎جرات می‎توانم بگویم با شاهنامه‎خوانی اعتماد به‎نفس و عزت نفس بچه‎ها افزایش می‎یابد. قدرت و شجاعت بیشتری پیدا می‎کنند و یاد می‌گیرند برای اهدافشان تلاش کنند. آنها بدون‎شک با شاهنامه بزرگ می‎شوند اتفاقی که برای خودم افتاد.

کودکان بوشهری چقدر از آموزش شاهنامه استقبال می‎کنند؟
تا به اینجا استقبال خوبی داشته‎اند و فکر می‎کنم الان حدود ۲۰ درصد از کودکان بوشهری شاهنامه را می‎شناسند که این میزان باید افزایش پیدا کند.

کمی در خصوص شاهنانه‏‌خوانی، پرده‌‏خوانی و نقالی توضیح بدهید؟
شاهنامه‎خوانی یعنی خواندن ابیات شاهنامه یا با صوت یا به‎صورت ساده و دکلمه‎ای. پرده‏خوانی همان‎طور که از اسمش پیداست وابسته به پرده‎ای است که صحنه‏های داستان روی آن نقش بسته و پرده‎خوان از روی آن داستان را نقل می‎کند و نقالی هم قدیمی‎ترین نمایش تک‏نفره ایرانی به‎شمار می‎رود. ما در این همایش پرده‎خوانی و شاهنامه‎خوانی داشتیم اما نقالی را با نمایش تلفیق کردیم.

آیا توجه به شاهنامه در عصر حاضر می‎تواند هویت ملی ما را بازسازی کند؟
بله. شاهنامه هویت ماست. در حقیقت هرچه را که می‎خواهیم درباره ایران و ایرانی بدانیم، باید در شاهنامه جست‎وجو کنیم. آرزوی من این است که هویت فراموش شده‌مان را بازیابیم.

دغدغه حال حاضر نگار مکاریان در آموزش شاهنامه چیست؟
ایرانی بودن. بچه‌ها بابد بدانند ایران کجاست و ایرانی کیست؟! زیرا زمانی که ما گذشته‌مان را شناختیم، برای آینده گام‎های استوار‎تری بر می‎داریم.

در این مسیر آیا دستگاه‌‏های دولتی هم شما را حمایت کردند؟
خیر، دستگاهای دولتی و فرهنگی تاکنون حمایتی از من نداشتند و تنها حامی من فرهنگسرای رمضان امیری با مدیریت پریسا امیری است که بدون‎شک نقش بسزایی را در شکل‌گیری این گروه داشته و دارند.

آیا روزی می‎رسد که به نقل افسانه‌‏های جنوبی بپردازید؟
بدون‌اغراق دوست دارم بیشتر نقال و ‌شاهنامه‌خوان شناخته شوم اما امسال سمت یک پروژه جنوبی هم رفتم که البته کار بسیار سختی است اما امیدوازم روزی بتوانم این پروژه جنوبی را نیز اجرا کنم.

سخن پایانی؟
از تمام کسانی که در این راه همراهم بودند تشکر می‎کنم، همچنین از گروه دف‎نوازان «راستین» به سرپرستی مهران حسین‎خانی بی‎نهایت سپاسگزارم. «چو ايران نباشد تن من مباد/ بدين بوم و بر زنده يک تن مباد».

 

 

 
نظرات بینندگان