
بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:ی
کمبود امکانات تفریحی در استان بوشهر از یک طرف، اعتماد به نفس پایین قشر نوجوان و جوان از سوی دیگر، در دسترس بودن قلیان در خانهها و موارد اینچنینی سبب شده تا گرایش به مصرف قلیان بالا باشد و این امر زمانی به مساله بدل میشود که سن مصرفکنندگان آن پایین آمده و نوجوانان چه در منزل و چه در کافهها و قهوهخانهها مشغول خوشگذرانی و تفریح با قلیان هستند و گاهی مسابقه بهترین دود حلقهای هم برگزار میکنند و هر کسی دود بیشتری با حلقههای زیباتری ایجاد کند، پیروز میدان و قهرمان تلقی میشود. این در حالی است که در سال 94 استان بوشهر رتبه نخست مصرف قلیان در کشور را از آنِ خود کرد. با وجود هشدار پزشکان و متخصصان در خصوص بیماریهای ناشی از مصرف قلیان اما گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف قلیان به یک معضل خاموش ولی خطرناک در استان بدل شده است. به گفته شهروندان عالیشهری، در سطح شهر برای انواع قلیان تبلیغات علنی میشود و خبری از نیروی انتظامی، شهرداری و بهداشت هم نیست! از همین رو، برای بررسی معضلی به نام «قلیان» که در استان بوشهر جزء لاینفک خانههاست با اسماعیل حساممقدم، دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات- دفتر استان بوشهر گفتوگو کردیم که در ادامه خلاصه این گفتوگو را میخوانید.
- با وجود تاکید کارشناسان و برخی مسوولان مبنی بر اقدامات فرهنگی و آموزشی در راستای جلوگیری از شیوع مصرف قلیان اما اغلب این تاکیدات در سطح شعار باقی مانده، به نظر شما چه راهکاری برای کاهش این معضل وجود دارد تا فراتر از شعار ظاهر شود و بهراستی اتفاقی در این زمینه رخ بدهد؟
- در شناخت هر مساله اجتماعی و فرهنگی با دو وجه روبهرو هستیم؛ یک وجه ذهنی (سوبژکتیویته) و یک وجه عینی (ابژکتیویته). درباره مساله قلیان به طور خاص و مصرف مواد تخدیری به طور عام با هر دو این وجه در میان مصرف کنندگان که غالبا جوانان و نوجوانان هستند، مواجهیم. در ساحت ذهنی، جوانان و نوجوانان با الگوها و نمادهایی در ذهنشان همراه شدهاند که متاسفانه قلیان را مبدل به وسیلهای برای احساس بزرگپنداری و بلوغ کردهاند. این ذهنیت را مثلا در فیلمها و سریالها و داستانهای عامیانه میتوان دنبال کرد و به آنها هم رسید، به عبارت دیگر این مساله نشاتگرفته از فرهنگپذیری جوانان و نوجوانان این استان است که متاثر از داستانها و روایتهایی هستند که از گذشته موجود بوده و در ذهنشان چیزی شکل گرفته و آنان را به طور ناخودآگاه به سمت قلیان میکشد و سوق میدهد. علاوه بر قلیان در این خصوص میتوان گرایش نوجوانان و جوانان برازجانی به موتورسیکلت را مثال زد.
در ساعت عینی ماجرا نیز در اغلب خانهها و مراکز تجمعی جوانان و نوجوانان دسترسی به قلیان به شدت ساده و در عیان است. جوانان و نوجوانانی که نهادهای اجتماعی مانند مدرسه، مسجد، بازار، دولت، صنعت، تشکلهای غیر دولتی و... توانایی سرگرم کردن آنها و پر کردن اوقات خالی آنان را ندارند، بیشک این جوانان و نوجوانان به سمت وسایل و ابزارهای ارزانقیمت فراغتی هدایت میشوند. بدیهی است، در شهرهایی که جوانان و نوجوانان در برنامههای شغلی و فراغتی نهادهای اجتماعی، فرایند اجتماعپذیری را پشت سر بگذارند، به سمت استعمال این موارد نخواهند رفت، بنابراین در جمعبندی کلی میتوانم بگویم یک برنامه کوتاهمدت از طرف نهادهای اجتماعی میتواند شکل بگیرد و اوقات فراغت و بیکاری نوجوانان و جوانان استان را پر کند و در یک برنامهریزی میانمدت و بلندمدت در ساختارهای فرهنگی باید تغییراتی در فرایند فرهنگپذیری جوانان و نوجوانان رخ دهد تا در ذهنشان ابزارهایی مانند قلیان بیاهمیت شود.
- به نظرتان برنامه ویژهای در این زمینه باید تدارک دیده شود؟
- به طور کلی باید یک برنامه جامع در حوزه گسترش «فرهنگ تندرستی» یا «فرهنگ بهداشت بدن و روان» در دستور کار قرار گیرد؛ برنامه جامعی که در سه دوره کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت سیاستگذاری شود و برای هر کدام از این دورهها عملکردهای مشخصی تعریف شود. متاسفانه مساله اعتیاد به قلیان و هر نوع مواد مخدری در لحظه کنونی، با ایجاد برنامههای ضربتی و آنی نه تنها هیچ نتیجه مثبتی به همراه ندارد بلکه آسیبرسان است و در حد همان شعار باقی میماند.
- وظیفه نیروی انتظامی و شهرداریها در این راستا چیست؟
- بیشک این دو نهاد در همان فرایند اجتماعپذیری جوانان و نوجوانان میتوانند نقش ایفا کنند، البته در کوتاهمدت با تدوین سیاستهای تشویقی و ترغیبی برای اوقات فراغت جوانان و نوجوانان. به عبارت دیگر این دو نهاد باید بتوانند جایگزینهایی برای اوقات بیکاری و فراغت این قشر شناسایی کنند و در اجرای آنها در شهرها کوشا باشند. تا کنون همه برنامهریزیهای سلبی با شکست مواجه شده و باید به سمت برنامههای ایجابی در حوزه اوقات فراغت حرکت کرد.
- آموزش تا چه میزان میتواند در کاهش این معضل تاثیرگذار باشد؟
- اگر به آموزش به منزله یک فرایند بنگریم، میتواند بسیار موثر باشد و در تغییر ذهنیتها و ساختارهای فرهنگپذیری در این حوزه کمک کند اما اگر آموزش یک واکنش مقطعی باشد، جز از بین بردن منابع و اعتماد، حاصلی به بار نخواهد آورد، از همین رو آموزش فرایندی میانمدت میتوان محسوب کرد.
تحقیقات نشان داده است که گسترش روزافزون مصرف قلیان و دخانیات در جامعه سبب افزایش چشمگیر بیماریهای قلبی و سرطانها در کشور شده است اما در استان بوشهر «قلیان» میهمان همیشگی خانههاست که بهای زیادی هم به آن داده میشود و به عبارتی جایش روی سر میزبان است. روز چهارشنبه 18 مردادماه انجمن همیاران جوان دشتستان نشستی را با عنوان «قلیان؛ فاجعه فرهنگی» راس ساعت 10-12 واقع در چهارراه حسینیه اعظم طبقه چهارم هایپرمارکت نارنج برگزار میشود و اینجاست که نقش سازمانهای مردمنهاد و نحوه فعالیت و مشارکت آنها در راستای اطلاعرسانی و فرهنگسازی در جامعه نمایان میشود. از همین رو، همراهی سمنها و تلاش جدی نیروی انتظامی، شهرداریها و دیگر نهادها دوشادوش خانوادهها میتواند ما را از فاجعه فرهنگی به نام «قلیان» نجات دهد.