صلابت زنانه را به صحنه آوردم
کد خبر: ۹۰۷۳
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۲ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۶
کارگردان «جاسوسی در خانه ژنرال» در گفت‎وگو با بامداد جنوب:

صلابت زنانه را به صحنه آوردم

مدتی است که بحث حضور زنان در عرصه اجتماع نقل محفل‎های سیاسی و اجتماعی شده است؛ موضوعی که می‏تواند آبستن پیامدهای مثبت و منفی باشد، چراکه اگر صرفا به حضور زنان برای تصدی پست‎های کلیدی بدون در نظر گرفتن تخصص و قابلیت‎های این قشر تاکید داشته باشیم، بدون‎شک ضربه مهلکی به زنان وارد کرده‎ایم.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
مدتی است که بحث حضور زنان در عرصه اجتماع نقل محفل‎های سیاسی و اجتماعی شده است؛ موضوعی که می‏تواند آبستن پیامدهای مثبت و منفی باشد، چراکه اگر صرفا به حضور زنان برای تصدی پست‎های کلیدی بدون در نظر گرفتن تخصص و قابلیت‎های این قشر تاکید داشته باشیم، بدون‎شک ضربه مهلکی به زنان وارد کرده‎ایم. هرچند که در این دوره روزنه‎ای برای حضور بیش از پیش زنان در عرصه مدیریتی و اجتماعی باز شده ولی باز هم شاهد نگاه‎های جنسیتی و مردسالارانه به این قشر هستیم، البته ناگفته نماند که در این میان باید به تخصص و توانمندی آنها در این عرصه نگریسته شود، چراکه انتصاب‎های اشتباه ممکن است تجربیات ناموفقی را برای این قشر در دوره‎های بعد رقم بزند و نگاه بدبینانه‎ای که نسبت به مدیریت زنان در جامعه وجود دارد، تشدید کند. 

هنر به‎خصوص تئاتر همواره قالب مناسبی برای فرهنگ‎سازی و آگاهی‎بخشی در سطح جامعه بوده است. برخی از هنرمندان این عرصه با انتخاب آگاهانه در پی این هستند که نگاه مردسالارانه‏ای که نسبت به زنان در جامعه وجود دارد، بشوید و زنان را از حقوق و جایگاه حقیقی خود آگاه کند. زنانی که امروز هم دارای تخصص هستند و هم تجربیات گوهرباری را کسب کرده‎اند. هادی ارشدپور، بازیگر و کارگردان بوشهری از جمله هنرمندانی است که نگاه ویژه‎ای به حوزه زنان دارد و کوشیده است در این سال‎ها با ترسیم زنان «مقتدر» جایگاه آنها را در جامعه‏ ایرانی-اسلامی یادآوری کند؛ قشری که همچنان در زیر سلطه مردان قرار دارند اما در اینجا نباید یک واقعیت را فراموش کنیم که شوربختانه گاه خود زنان بزرگ‎ترین خیانت را در حق خود روا می‏دارند، چراکه آنها در جامعه برای این‎که به درجه برابری با مردان برسند، گاه غافل از ارزش وجودی خود اسیر بازی‎هایی می‎شوند که ساخته مردان است. 

ارشدپور تاکنون تمام‎قد کوشیده است که به کمک هنر تئاتر، زن را با «مقام والا» و «حقوق» خود آگاه کند. این کارگردان از 18 تا 24 مردادماه نمایش «جاسوسی در خانه ژنرال» نوشته ژوزفینا نیگلی (نویسنده مکزیکی) را با بازی مریم شهریاری، محمد عبدالشاهی، مسلم عادل‎پور، هانیه آقایی و هادی ارشدپور در مجموعه تئاترشهر پلاتوی ایرج صغیری به روی صحنه برد. وی در این اثر چهره یک زن مقتدر را به تصویر کشید که در یک جامعه اشرافی میان عشق و آرمان‏هایش، مسیری را انتخاب می‏کند که آینده خوشایندی را برایش در پی ندارد. این اثر ماجرای ژنرال بلندپایه ارتش را روایت می‏کند که اسیر انقلابیون شده که تصمیم می‎گیرد به‌جای اعدام شدن با انقلابیون معامله کند. براساس این تصمیم، دو نفر از انقلابیون که در پی کسب اطلاعاتی سری هستند، به خانه ژنرال ماسیاس می‏روند و با ارائه انگشتری از جانب ژنرال از همسر وی می‏خواهند که به آنها پناه دهد. «راکوئل» همسر ژنرال ماسیاس که زنی به‌شدت آرمان‌گرا و طرفدار ارتش فدرال است و اعتقادات خاصی دارد که به‌خاطر آن، جنگ و کشتار را مجاز می‌شمارد. از همین‌جا چالش بین این زن و انقلابیون آغاز می‌شود که پایان خوشی هم ندارد... . هادی ارشد‎پور که افزون بر کارگردانی تئاترهایی نظیر «لاموزیکا» (نوشته مارگارت دوراس)، «خرده جنایت‌های زناشویی» (اثر اریک امانوئل اشمیت) و ... در برخی از نمایش‎های بومی و فیلم‏های سینمایی نظیر فیلم «بالابان» به کارگردانی سیدرضا صافی به ایفای نقش پرداخته است. این هنرمند همچنین حضور در فیلم‎های کارگردانانی چون احسان عبدی‎پور، علیرضا رئیسی، سیدمجید حسینی و... را تجربه کرده است. در خصوص نمایش «جاسوسی در خانه ژنرال» گفت‎وگویی را با وی صورت دادیم که در ادامه می‎آید. 

نمایش «جاسوسی در خانه ژنرال» یک متن خارجی است و شما عموما متن‎های خارجی را برای اجراهای عموم خود انتخاب می‎کنید، چرا؟
من در پروسه اجراهای عموم خودم توجه ویژه‏ای به آثار خارجی و البته تراز اول جهان دارم، چون سلیقه و روحیه من به این متون نزدیک‏تر است. در اینجا لازم است که اشاره کنم از همان دوران دانشگاه به نمایشنامه‏های خارجی بسیار علاقه‎مند بودم و آثاری زیادی را با موضوعات متفاوت خواندم که بیشتر آنها برای من از جذابیت خاصی برخوردار بودند. البته به نمایشنامه‎های ایرانی هم بی‏رغبت نیستم اما از سال 80 به دلیل ساختار محکم و دیالوگ‎های قوی متون خارجی برای تولید اثر، بیشتر جذب این نمایشنامه‏ها شدم و عموما متن‏هایی را انتخاب می‏کنم که قصه آنها جهانی است و اجرای آن در هر کشوری می‏تواند برای مخاطب تئاتر جذابیت داشته باشد، چراکه محتوا و ارزش‎هایی که در این نمایشنامه‏ها به آنها پرداخته شده، برای هر ملتی قابل لمس است و مخاطب می‏تواند با آن همذات‎پنداری کند. 

نام اصلی این نمایشنامه «انگشتری ژنرال ماسیاس» است که انقلاب مکزیک را که معروف به «جنگ زمین» است، در دهه ابتدایی قرن بیستم روایت می‏کند اما شما نام اثر را به «جاسوسی در خانه ژنرال» تغییر دادید، آیا این کار شما هدفدار بوده است؟ 
بله، با این کار سعی کردم تا اندکی نگاه مخاطب را به گیشه جذب کنم و البته با توجه به تغییرات محسوسی که در فضای نمایشنامه ایجاد کردم، تصمیم گرفتم نام آن را به «جاسوسی در خانه ژنرال» تغییر دهم.

تم این نمایش چه بود؟
تم نمایش «جاسوسی در خانه ژنرال» عشق است. در حقیقت متن‎های خارجی را با نگاهی فمنیستی انتخاب می‏‎کنم، در کل خودم مردی هستم که برخلاف ظاهر مردسالارانه‏ام نگاهم فمنیستی است و عموما برای کارهایم تم‏های عاشقانه را انتخاب می‏کنم که در آن بحث عشق و خیانت مطرح است. در نمایش‎های پیشین نظیر «خرده جنایت زناشویی» یا «لاموزیکا» هم عشق را به همراه خیانت به نمایش گذاشتم؛ عشقی شکست‏خورده. هدفم هم از انتخاب این متن‎ها، این است که شوربختانه در جامعه ما قومیت و قبیله‏گرایی حرف نخست را می‏زند و همین نگاه طایفه‎گرایی باعث شده که زنان در زیر سیطره قدرت مردان قرار بگیرند. اگر خوب دقت کنید حتی در خانواده‏های روشنفکر نیز آن آزادی که از آن دم می‎زنند، برای زنان وجود ندارد و همچنان زنان با اجازه مردان به فعالیت و زندگی می‏پردازند، حتی زنان شاغل جامعه مجوز لازم را برای استقلال فکری و مالی خود ندارند. من با انتخاب آثار زن‎محور در تلاش هستم تا زنان برای «اقتدار» و «مقام والای» خود تلاش کنند و بتوانند آگاهانه از حقوق خود در جامعه دفاع کنند. عموما در نمایش‏هایم زنانی را به نمایش می‏گذارم که در عشق‎هایشان شکست می‏خورند و به خیانت‎ روی می‎آورند. شخصیت‏هایی که عشق‎های آنها بیشتر یا متاثر از شرایط بد مالی و اقتصادی یا در اثر مسائل اجتماعی یا به‏خاطر رفتارهای اشتباه به هرز می‏رود و تمام تلاشم این است که فشارهای روانی که به دلیل خیانت متحمل می‏شوند، برای مخاطب نشان بدهم.

نقش اول زن این نمایش به‏نام «راکوئل» چه شخصیتی را به نمایش گذاشت؟
راکوئل یک زن عاشق است؛ از آنجایی که عشق در امریکای لاتین از جایگاه والایی برخوردار است و در حقیقت مردم آن سرزمین عشق را می‏پرستند، راکوئل هم یک زن عاشق و البته آرمان‎گرا و مقتدر است که عشقش نسبت به همسرش (ژنرال ماسیاس) عمیق است و در این نمایش به‎دلیل شرایطی که بر آن حاکم می‎شود، بحث وراثت در آن شکل می‎گیرد، بنابراین او برای اثبات اقتدار طبقه اشرافی در مقابل طبقه کارگری جامعه تصمیم می‏گیرد جاسوسان را بکشد تا عشق به ژنرال و همچنین اقتدار و صلابت زنانه‏اش را حفظ کند. در این اثر البته خیانت در مقایسه با عشق نمود کمرنگ‏تری دارد.

استقبال از این نمایش با توجه به این‎که متن آن خارجی بود، چگونه بود؟
استقبال در شب‎های نخست شاید به‌دلیل شرجی نفسگیر هوا چندان خوب نبود اما در شب‎های پایانی رضایت‌بخش بود، البته من از آن دسته کارگردان‎هایی هستم که به‎دلیل شگرد خاصی که در این مقوله دارم، مخاطب خاص خود را یافته‏ام اما در بحث مخاطب عام هم این کار مانند کار قبلی‏ام به‎نام «شکار گرگ» با استقبال خوبی روبه‎رو شد. 

وضعیت مخاطبان تئاتر بوشهر را در سال‎های اخیر چگونه ارزیابی می‏کنید؟
مخاطبان تئاتر متکی به نوع و کیفیت آثار تولیدی و تبلیغات است. بنابراین اگر در تولید اثر، متن با مطالعه انتخاب و تحلیل و در اجرای آن از تکنیک‎های جدید استفاده نشود، بدون شک اثری که به‎روی صحنه می‎رود، نمی‏تواند مخاطب‎پسند باشد. این تصور که صرفا اگر اثری بومی باشد می‏تواند مخاطب بیشتری را به تئاتر جذب کند، اشتباه است، چراکه گاه کارهای نازل موجب می‏شود که مخاطب نسبت به نمایش بی‏رغبت شود. به نظر من انجمن هنرهای نمایشی استان برای ارتقای کیفیت آثار تولیدی که به جذب مخاطب منجر می‎شود، باید صلاحیت فنی و علمی کارگردانان تئاتر را بسنجد و تائید کند، چراکه صرفا داشتن مدرک دانشگاهی برای یک کارگردان کافی نیست، بلکه او باید هم به علم تئاتر و هم به علم مخاطب‎شناسی احاطه کافی داشته باشد تا بتواند با تولید آثار پرمحتوا پاسخگوی ذائقه مخاطب باشد. متاسفانه امروز در جامعه تئاتری بوشهر شاهد فعالیت هنرمندانی هستیم که از تخصص کافی برای تولید و اجرای نمایش برخوردار نیستند، حتی در برخی از تمرین‏ها می‎بینیم که حتی کارگردان به‏دلیل ناآشنایی با مقوله فن بیان نمی‏تواند دیالوگ‎های قوی و منسجم را به بازیگر تحویل بدهد و... . بنابراین چنین کارگردان‌هایی بدون‎شک نمی‎توانند اثر تاثیرگذار و جذابی را خلق کنند و در نهایت خروجی کار این کارگردان‏ها موجب ریزش مخاطب می‏شود. همان‎طور که اطلاع دارید بوشهر یک شهر تفریحی و گردشگری است که در طول سال میزبان افراد زیادی از سراسر کشور است، افرادی که با اهداف خاص قدم به این شهر می‏گذارند و خیلی پیش آمده که در مدت اقامت خود به تماشای تئاتر می‏نشینند، پس تولید آثار باکیفیت و برگرفته از متون خارجی یا ایرانی درجه‏یک می‏تواند در جذب مخاطب بسیار تاثیرگذار ظاهر شود.

تاکنون کدام کارهای بومی یا ایرانی را تولید کردید؟
در حوزه کارگردانی عموما به دنبال تولید کار بومی نمی‏روم اما در مقوله بازیگری تاکنون در کارهای بومی متفاوتی به ایفای نقش پرداختم که به‎عنوان نمونه می‏توان به ایفای نقش در نمایش «افسانه لیان» به کارگردانی رامتین بالف‎مرادی (که به‌دلیل بازی در نقش اول این نمایش مقام برتر بازیگری مرد را در جشنواره فجر کسب کردم) اشاره کنم، همچنین در نمایش «گرگو» به کارگردانی غلام احمدی در نقش اول این اثر بازی کردم که این نمایش هم در جشنواره تئاتر استانی بوشهر مقام اول را کسب کرد اما در بحث کارگردانی متن‏های ایرانی که کار کرده‏ام، عبارتند از: «دو مرد روی یک نیمکت» نوشته چیستا یثربی، «ببین چه برفی می‎آید» نوشته نادر برهانی‌مرند، «یک پازل غمناک» محمد چرمشیر، «هشتمین سفر سندباد» و «چهار صندوق» اثر بهرام بیضایی و... . البته یادآوری کنم که در انتخاب نمایش‎نامه‎ها به تعداد شخصیت‎ها خیلی اهمیت می‎دهم که بین دو یا پنج نفر باشد. 

سخن پایانی؟
در پایان باید یادآوری کنم برای کار بعدی خود در حال تجزیه و تحلیل سه متن خارجی هستم و البته در کار بعدی هم باز به زنان و مشکلات و مسائل آنها توجه ویژه دارم. قشری که متاسفانه از قوانین و حقوق خود مطلع نیستند و به همین دلیل دارند به خودشان خیانت می‏کنند، این در حالی است که نه تنها در متون ایرانی بلکه در کتاب‎های اسلامی به جایگاه والای زنان اشاره و تاکید شده است، من تمام تلاشم این است که با انتخاب متون پرمحتوا بتوانم اقتدار زنان، ارزش‎ها و جایگاه آنها را در جامعه یادآوری کنم. البته باز هم متنی را انتخاب خواهم کرد که تعداد شخصیت‏های آنها محدود باشد تا با توجه به تحلیل شخصیت‏‌ها بتوانم بازیگر مناسب را برای آنها بیابم. 
در پایان یادآوری می‎شود، تولید آثار هنری با موضوع زنان می‎تواند نقش بی‏بدیلی را در کمرنگ کردن نگاه مردسالارانه حاکم بر جامعه ایرانی ایفا کند اما زنان جامعه هم نباید فراموش کنند که برای رسیدن به جایگاه مطلوب، ارزش وجودی خود را تنزل بدهند، بلکه باید با اقتدار تخصص و توانمندی خود را به رخ بکشند تا مسیر را برای پیشرفت نسل آینده به شکل مناسبی فراهم کنند.

نظرات بینندگان