
بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
تاریخ معاصر را که میخوانیم یکی از مهمترین دلایل جنگها انرژی و در صدر آن نفت عنوان شده است، ماده زندگیبخشی که تقریبا جهان نوین را ساخته و کشورهای در حال توسعه تمام توسعه خود را مدیون این ماده حیاتی هستند. اما حالا عنصر حیاتبخشی دیگر دلیل اصلی مناقشات کنونی و نبردهای آینده خواهد شد.
آب، حیاتیترین عنصر زندگی حالا به جایگاه اصلی خود برگشته و تمامی کشورهایی که منابع عظیم نفت دارند بهویژه کشورهای خاورمیانه بیش از پیش به اهمیت آب حیاتبخش پی بردهاند.
همه میداینم که آب از مرزهای سیاسی تبعیت نمیکند اما کشورهایی که مرزهای مشترک آبی دارند نمیتوانند از هم منفک شوند و این قدرت آب است که میان آنها چه بخواهند و چه نخواهند پیوندی ناگسستنی ایجاد میکند. چگونگی استفاده و مدیریت این منابع آبی محدود اهمیت زیادی دارد، اما در بسیاری از نقاط جهان، این انسان است که به بزرگترین تهدید در استفاده از منابع آبی تبدیل شده است. از همه بدتر اینکه انسان هر زمان که احساس نیاز کند از منابع آبی مشترک به عنوان اسلحهای برای تسلط سیاسی، اقتصادی، ژئوپولتیک و سرکوب نظامی استفاده میکند. برخی معتقدند که هیچ نقطهای در دنیا وجود ندارد که همچون آسیا مستعد درگیری بر سر منابع باشد.
سرانه دسترسی به آب شیرین در بخشهایی از آسیا از جمله در خاورمیانه ۱۰ برابر کمتر از میانگین جهانی است. علاوه بر این افزایش دمای هوا موجب شده که فصل رشد در خاورمیانه ۱۸ روز کمتر از گذشته باشد. پیشبینی میشود در پایان این قرن تولید محصولات کشاورزی در این منطقه ۲۷ تا ۵۵ درصد کمتر شود. بنا بر اعلام آژانس راهبردی ملل متحد در زمینه خوار و بار و کشاورزی، تا پایان سال ۲۰۵۰ منابع آبی خاورمیانه ۵۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. برای حمایت از جمعیت جهان که تا سال ۲۰۵۰ به ۹.۷ میلیارد نفر خواهد رسید، لازم است تولید غذا ۶۰ درصد و تقاضای آب ۵۵ درصد افزایش پیدا کند. اما وضعیت در آسیا بدتر است، براساس چشمانداز توسعه آبی آسیا ۳.۴ میلیارد نفر جمعیت ساکن در این قاره به ۱۰۰ درصد غذای بیشتری نیاز خواهند داشت که باید از منابع در حال نقصان و غیرقابل جایگزین فعلی تامین شود. بر اساس گزارش توسعه جهانی آب که از سوی سازمان ملل منتشر شده، بیش از ۱.۴ میلیارد نفر یا ۴۲ درصد از کل نیروی کار فعال جهان خصوصا در نواحی از آسیا که شغل اغلب مردم کشاورزی است، شدیدا به آب وابستهاند.
با کاهش بارانهای موسمی نامنظم که بیش از نیمی از کشاورزی آسیا وابسته به آن است، بسیاری از کشاورزان برای آبیاری محصولاتشان به آبهای زیرزمینی متوسل میشوند که استخراج آن به ندرت پایش میشود. بنابر اعلام سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد 70 درصد از استخراج آبهای زیرزمینی جهان در آسیا روی میدهد که رقم قابل توجهی است. هند، چین و پاکستان بزرگترین مصرفکنندگان این آبهای با ارزش هستند.
کشورهایی که درگیر جنگهای آبی خونین شدهاند
از گذشته چین، هند، پاکستان و بنگلادش جنگهای ارضی بین خودشان داشتهاند و چشمانداز روابط بین آنها بسیار محتاطانه است. تاریخ این منطقه پر است از درگیریهای ارضی و مذهب و اختلافات قومی و نژادی که به بیثباتی منطقه دامن میزنند. سپتامبر سال گذشته نخست وزیر هندوستان تصمیم گرفت معاهده آبی با پاکستان را مورد بازبینی قرار دهد. نقض این تفاهمنامه میتواند دولت پاکستان را زمینگیر و هند را بدون توپ و تانک برنده جنگی نامرئی بین دوکشور کند و این برای پاکستان یک هشدار جدی است. این تصمیم در واقع پاسخی بود به حملات تروریستی پاکستان به پایگاه ارتش هند در کشمیر که طی آن ۱۸ سرباز هندی کشته شدند.
در همان زمان چین در قالب بخشی از پروژه آبی ۷۴۰ میلیون دلاری لالهو در حوزه خودمختار تبت، یکی از انشعابات رودخانه یانگتسه را مسدود کرد. رودخانه یانگتسه از رشته کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرد و بخش بالادستی براهماپوترا در هند را تشکیل میدهد و پس از آن وارد بنگلادش میشود. اقدام چین در واقع هشداری به هند بود. برخی تحلیلگران بر این باورند که پکن سعی داشت داکا را تشویف کند بر سر آبهای مشترک براهماپوترا بر ضد هند موقعیت دفاعی در پیش بگیرد، در نتیجه اتحاد بین بنگلادش و هند دچار تنش شود. چین به این ترتیب میتواند از آبهای رودخانه به عنوان ابزاری درمذاکرات سیاسی بهره ببرد. هم هند و هم چین ساخت نیروگاههای آبی عظیم را در برنامه کاری خود قرار دادهاند. چین برای صنعتی شدن و هند برای تامین نیازهای جمعیت رو به رشدش.
سدها مزایای زیادی دارند، اما بدون وجود معاهدات جامع و فراگیر در خصوص اشتراک سهم آب، ایالتهای وابسته به رودخانه که در پاییندست مستقرند، ضرر میکنند و این میتواند در آینده به بحرانها دامن بزند. معاهداتی در زمینه اشتراک آب بین هند و پاکستان و بنگلادش وجود دارد، اما به جز همکاری در زمینه به اشتراکگذاری دادههای هیدرولوژیکی، هیچ معاهدهای با چین بسته نشده است. منابع آب شیرین قابل تجدید پاکستان به ازای هر نفر تنها ۲۹۷ مترمکعب است. این رقم در بنگلادش ۶۶۰، در هند ۱۱۱۶ و در چین ۲۰۶۲ مترمکعب است. وقتی دسترسی سالانه به آب به کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب به ازا هر نفر برسد، ناحیه تحت تنش آبی است و وقتی این رقم ۱۰۰۰ مترمعکب باشد، به این معنی است که منطقه وارد بحران کمآبی شده است.
یکی دیگر از حوزههای پرمناقشه درخاورمیانه، حوزه دو رود دجله و فرات است. سرچشمه هر دو رود جنوب ترکیه است. با ورود به عراق این دو رودخانه به یکدیگر پیوسته و در نهایت راهی خلیج فارس میشود. سدسازی صورت گرفته در چهار دهه اخیر در سوریه، عراق و به ویژه طرح GAP در ترکیه موجب بروز بحرانهای جدیدی در این منطقه شده است. «پروژه آناتولی جنوب شرقی» یا GAP یکی از بزرگترین پروژههای آبی جهان و بزرگترین پروژه توسعهای ترکیه است. طبق این پروژه قرار است تا سال ۲۰۲۳ میلادی ۲۲ سد روی دجله و فرات ساخته شود. تنها یکی از آنها سد آتاتورک است که حدود ۴۹ میلیارد متر مکعب گنجایش دارد که برابر است با گنجایش ۶۵۰ سد ایران. طبق معاهده سال ۱۹۸۰ ترکیه پذیرفت که حداقل دبی ۵۰۰ متر مکعب بر ثانیه از آب فرات را برای عراق و سوریه تامین کند، اما این امر در عمل تحقق نیافت و در مواردی تا ۲۵۰ متر مکعب نیز کاهش یافت. با بسته شدن سرشاخهها، اراضی کشاورزی سوریه با مشکلات زیادی روبهرو شد و خشکسالی روستاها را خالی از سکنه کرد.
برخی کارشناسان بر این باورند که علت اصلی آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ بهار عربی نبود بلکه بحران آب بود. آنها معتقدند جنگ آب در خاورمیانه از هم اکنون شروع شده و ترکشهای این جنگ است که به تن سوریه اصابت میکند. علاوه بر این داعش نیز پیوسته تلاش کرده در جنگ علیه دولت عراق از آب به عنوان یک سلاح استفاده کند. تروریستهای داعش دریچه سدهای تحت کنترل خود را میبستند تا آبی که از غرب وارد دجله و فرات میشود، کاهش پیدا کند. ترکیه، سوریه و عراق تنها کشورهای درگیر حوضه آبریز دجله و فرات نیستند، بلکه ایران هم متاثر از آن است. بینالنهرین با مجموعه تالابهای هورالعظیم و هورالهویزه یکی از نخستین سرچشمههای تمدن بشری بوده که در حال حاضر تبدیل به بزرگترین کانون گرد و غبار در منطقه شده است.
با وجود پیوندهای تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی بین ایران، ترکمنستان و افغانستان، همکاری آنها بر سر آب محدود است. سد دوستی یک نمونه از همکاریهای بین ایران و ترکمنستان است که به دلیل در نظر نگرفتن طرف سوم یعنی افغانستان در حال حاضر با مشکلاتی روبهرو شده است. کشور افغانستان با توجه به ثبات نسبی و نیاز شدیدش به آب ساخت دو سد بر روی رودخانه هریرود را آغاز کرده است. ساخت این سدها، رواناب ورودی به سد دوستی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. با این شرایط، استفاده از آب سد دوستی برای تامین آب شرب شهر مشهد عملا بیفایده است و مشکل کمآبی این شهر را برطرف نمیکند. قراردادهای آبی بین ایران و افغانستان از ۱۳۰ سال پیش تا کنون معطوف به آبهای سطحی به ویژه استفاده از آب هیرمند بوده و سهم ایران در هر قرارداد در مقایسه با قبل کمتر شده است. افغانستان با استفاده از مزیت بالادست بودن، ایران را به انفعال کشانده است.
دانشمندان میگویند خاور میانه و شمال آفریقا تا چند دهه آینده به سرزمینهای غیر قابل سکونت تبدیل خواهند شد، چرا که در طول ۴۰ سال اخیر سطح آبهای شیرین قابل دسترس در این مناطق به دو سوم کاهش پیدا کرده است. بر اساس گزارش موسسه مشاوره نظامی جهانی در خصوص تغییر اقلیم وقتی نتوان رقابت بر سر منابع طبیعی کمیاب را با همکاری حل کرد، تهدیدهای امنیتی ظاهر میشوند و جنگهای خشونتآمیز رخ میدهند. از سوی دیگر برخی معتقدند که بیشتر روابط بینالمللی مرتبط با آب، مشارکتی هستند و آب میتواند ابزاری برای افزایش مشارکت بین دولتها باشد. برای نمونه در فاصله سالهای ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۵، تنها ۲۸ درصد از کل وقایع بینالمللی مرتبط با آب تنشزا بوده است. در پنجاه سال اخیر ۱۸۳۱ رویداد در زمینه آب در جهان رخ داده که ۱۲۲۸ مورد مشارکت و ۵۰۷ مورد اتفاقات تنشمحور بوده است. آنها بر این باورند که منابع مشترک آبی نه تنها تضاد و تنش بین کشورها را کاهش میدهد، بلکه به بهبود روابط و افزایش سطح مشارکت و همکاریهای بینالمللی کمک میکند.