
بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:
اشتغال و توسعه دو دستاویز و ابزار محکم برای مدیران است تا با پنهان شدن پشت آن، طرح و برنامههایشان را اجرائی کنند. در نگاه نخست ممکن است نیت سوئی پشت چنین دستاویزهایی نباشد و به راستی دغدغه «بیکاری جوانان» -که امروزه براساس یک تعریف علمی و دقیق از اشتغال آمار بالایی از قشر جوانان تقریبا به «بیگاری» مشغولند-، مد نظر باشد اما یک مصاحبه عجولانه و بدون تامل و ارائه توضیحات مکفی میتواند بهانهای به دست اخلالگران و سودجویان از طبیعت بدهد تا هر چه بیشتر با دخالتهای انسانی منابع طبیعی را نابود کنند.
روز گذشته مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان از واگذاری پنج هزار هکتار اراضی ملی استان بوشهر به شرکتهای صنعتی!!! خبر داد. سهیل مهاجری با بیان اینکه از ۱۵ سال پیش تا کنون بیش از پنج هزار هکتار اراضی ملی و دولتی استان را به شرکتهای صنعتی استان برای اشتغالزایی و تولید واگذار کردهایم، تصریح کرد: اراضی ملی و دولتی واگذاری شده به شرکت صنعتی استان بوشهر در شش شهرستان دیلم، کنگان، تنگستان، دیر، دشتی و دشتستان بوده است که دو شهرستان دیلم و تنگستان بیشترین آمار را به خود اختصاص دادهاند.
به گفته وی، با توجه به نامگذاری سال ۱۳۹۶ به نام سال «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال»، انتظار داریم واگذاری اراضی به مراکز تولیدی به تقویت اشتغال استان کمک کند.
برداشت از شعار «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» آگاهانه یا ناآگاهانه از سوی مدیران در حالی صورت میگیرد که روز گذشته مدیرکل محیط زیست خوزستان 60 درصد آلودگیهای خوزستان را ناشی از فلرها میداند و ما در استان بوشهر تلاش داریم آلودگی ناشی از فلرها و شرکتهای آلاینده را پنهان کنیم تا مبادا مانع توسعه شویم!!
خبر واگذاری اراضی ملی به شرکتهای صنعتی در حالی منتشر شده که هنوز بحث اعتراضها در خصوص احداث پتروشیمی دشتستان آن هم تنها بهعلت جانمایی نامناسب و درخواست فعالان اجتماعی برای جابهجایی مکان مورد نظر، مطرح است و این بار سهیل مهاجری از واگذاری بیش از پنج هزار هکتار اراضی ملی به شرکتهای صنعتی خبر میدهد و این خبر را در صفحه اینستاگرام خود نشر میدهد و چند ساعتی پس از نشر این خبر، پاسخی را در قالب اطلاعرسانی و شفافیت خبر یادشده خطاب به دوستداران طبیعت منتشر میکند که در ادامه میآید:
«با سلام
دغدغههای زیستمحیطی هماستانیهای عزیز و بهخصوص تشکلهای محيط زيستي همیشه برای من قابل اعتنا بوده است. در مورد خبر واگذاری اراضی ملی به بخشهای تولیدی کشاورزی و صنعتی قابل توجه است که:
1- میزان مساحت ذکر شده این اراضی در طول ۱۵ سال گذشته تا کنون بسیار ناچیز بوده است.
2- برابر قانون کلیه الزامات زیستمحیطی در واگذاری اراضی به بخش صنعت مد نظر قرار میگیرد و در نهایت با مجوز رسمی سازمان محیط زیست مجوز صادر میشود.
3- عزیزان، شما خوب میدانید که همه ما همراستا با این دغدغههای زیستمحیطی باید به چالش و آسیب اشتغال استان و بیکاری جوانان نیز عمیقتر تامل کنیم. اراضی لمیزرع و بدون هر گونه پوشش گیاهی تا کیلومترها پیرامون، اگر تبدیل به صنایعی شود که با نظارت محیط زیست کمترین آلایندگی را به دنبال داشته باشد کار بسیار ارزشمندی محسوب میشود».
در خصوص پاسخ مدیرکل منابع طبیعی استان آنچه به ذهن نگارنده به عنوان یک شهروند میرسد آن است که 1- قرار است در طول 15 سال چند هزار هکتار از اراضی ملی به شرکتهای صنعتی واگذار شود که به نظر مدیرکل محترم ناچیز جلوه کرده آن هم با قید بسیار!! پنج هزار هکتار را مقابل 15 سال بگذارید، میزان آلایندگی، بیماری و آلودگی و ... را بسنجید تا بهتر بتوانید میزان ناچیز بودن این واگذاریها را ارزیابی کنید.
2- چگونه است که برابر قانون بایست همه الزامات زیستمحیطی مد نظر باشد اما در استان بوشهر هیچ نهادی برای ساخت و سازهایش مجوز زیستمحیطی ندارد! و در چنین شرایطی نهادهایی همچون محیط زیست و خود منابع طبیعی استان چه اقداماتی برابر اینگونه تخلفات توانستهاند انجام بدهند که این بار برابر قانون قرار است همه الزامات زیستمحیطی رعایت شود. علاوه بر این، مسوولان در عسلویه از نبود امکانات و تجهیزات بهمنظور کنترل و کاهش آلایندگیها میگویند، اگر در خصوص واگذاری اراضی ملی به شرکتها تجهیزات و امکانات مدرنی در راستای کاهش آلایندگیها اختصاص داده شده، آنها را هم به اطلاع شهروندان برسانید.
3. در خصوص بیکاری و اشتغال جوانان نیز فعالان اجتماعی و متخصصان جاذبههای گردشگری و طبیعی استان را به صورت مداوم به مسوولان و متولیان گوشزد میکنند اما گویا گوش کسی بدهکار نیست که نیست. با جاذبههایی همچون کلوتها، جنگلهای حرا، چشمهها، سواحل زیبا، نخلستانهای سرسبز، گنبدهای نمکی و بافت تاریخی در کنار ظرفیتهای گردشگری و اقتصادی که دریا دارد، نیازی به افزایش شرکتهای صنعتی و انبوه دود و غبارها نیست اما همچنان تفکر و باور بر این است که ما تنها با افزایش شرکتهای صنعتی به اشتغال دست مییابیم و مشکل جوانان نیز از همین طریق حل میشود، در صورتی که با رشد شرکتهای صنعتی بیشتر به سمت مهاجرپذیری رفتهایم و از غیر بومیها استقبال کردهایم.
4- و در آخر اشارهای داشته باشیم به سومین نکته جناب مهاجری که گفته است: « اراضی لمیزرع و بدون هر گونه پوشش گیاهی تا کیلومترها پیرامون آن ... » لطفا مشخص کند تقریبا کجای منابع طبیعی واگذرا شده تا کیلومترها لمیزرع و بدون پوشش گیاهی بوده است؟ اصلا چنین مکانی وجود دارد؟ در نزدیکی چنین مکانهایی اصولا مراکز جمعیتی حضور ندارد و هیچ سرمایهگذار عاقلی هم نمیرود در بیابان برهوت که جاده هم ندارد سرمایهگذاری کند!