کریم جعفری:
قرار بود بارزانی در عوض گرفتن برخی امتیازات مانند باقی ماندن دوساله در سمت ریاست غصبی اقلیم شمال عراق دست از خیره سریها و رفتارهایش برداشته و رفراندوم استقلال را فراموش کند، اما بهنظر میرسد طرفهای منطقهای و بینالمللی آن اندازه به او اطمینان دادهاند که نظرش را عوض نکرده و همچنان در این مسیر گام بر میدارد، مسیری که بر اساس تحلیل همه کارشناسان بدون بازگشت بوده و میتواند خلل جدی در آینده و زندگی مردم شمال عراق و تحولات سیاسی آن ایجاد کند.
شاید نخستین دولتی که بارزانی را تشویق به تشویش داخل عراق از طریق ادعای استقلال کرد و اعتماد به نفس به او داد، ترکیه بود. دولت اردوغان در طول سالهای گذشته روابط گستردهای با اقلیم برقرار کرد و توصیههای جدی برای دوری از تهران و بغداد به سران اربیل داشت، با این حال این روزها که حساب و کتاب به دست آنها آمده، به این صرافت افتادهاند که استقلال شمال عراق، چاه ویلی است که ابتدا خود ترکها در آن خواهند افتاد.
روز گذشته نخستوزیر ترکیه در همین رابطه گفت که «گامهای ترکیه در پاسخ به رفراندوم استقلال کردستان عراق در حوزههای دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و امنیتی خواهد بود.» بنعالی ییلدریم مدعی شد که «ما به عنوان کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت و ۷۸۰ هزار کیلومتر مساحت سرزمینی نمیتوانیم اجازه دهیم که چنین ماجراجویی، امنیت و رفاه کشور را به خطر بیندازد. بارزانی به دام رویای استقلال خود افتاده است. ما به وی اعلام کردهایم که این اقدام آنها را به نابودی خواهد کشاند. در حال حاضر مردم این منطقه در دوستی و برادری در کنار یکدیگر زندگی میکنند اما بارزانی حرف گوش نمیکند اما ما نیز میدانیم که چگونه با زبانی صحبت کنیم که او بدان آشنایی دارد.»
با این حال مشخص نیست که واقعا عقیده و باور مقامات ترک در این مورد تا چه اندازه است، اما امریکا، انگلیس، سعودیها و مهمتر از همه رژیم صهیونیستی در این زمینه پیش قراول بوده و نقطهنظرات خود را داشته و منافقانه عمل میکنند. سفر زلمای خلیلزاد به عراق و دیدار وی با هوشیار زیباری در همین راستا میگنجد و اینکه او حامل چه پیامی به دایی بارزانی بوده است.
البته این استقلالطلبی بارزانی مخالفانی هم داخل خود اقلیم دارد، یکی از مسوولان حزب گوران در این رابطه مواردی را برمیشمرد که ناشی از دیدگاه واقعبینانه وی است: اول: دولت مرکزی عراق جدایی این منطقه مهم با منابع عظیم زیرزمینی، انسانی و طبیعی را برنمیتابد و احتمال لشکرکشی به منظور ممانعت از آن را هر لحظه وارد میداند. اگر این کار صورت پذیرد خانمانسوز و ویرانگر خواهد بود و سبب میشود همه دستاوردهای 25 ساله اقلیم در اثر یک تصمیم نابجا و در عرض چند روز به باد رفته و نابود شود.
دوم: کشورهای منطقه، مساله کردستان مستقل را تهدیدی برای امنیت ملی و تمامیت ارضی خود تلقی میکنند و احتمال دارد در این مساله با دولت مرکزی عراق توافق کرده و مشکلات جدی برای دولت جدید احتمالی ایجاد کنند. از جمله مرزهای خود را بسته و از مبادلات تجاری و اقتصادی جلوگیری نمایند.
سوم: مشکلات اقتصادی و سیاسی زیاد داخل منطقه کردستان، حاکی از آن است که بعد از اعلام استقلال، مردم آن سامان به درگیریهای حزبی و سیاسی جدی و شاید درگیریهای شدیدتر از دهه نود قرن گذشته دچار خواهند شد و این مساله در حقیقت جای نگرانی شدید برای آینده کُرد خواهد داشت.
چهارم: منادیان استقلال کردستان هیچ ضمانت منطقهای و بینالمللی برای موفقیت آن در دست نداشته و در برگزار کردن همهپرسی، فقط ضمانت دولتی غاصب که خودش نیز زیر سوال بوده و دولتی نامشروع معرفی شده است را دارند.
با این تفاصیل باید گفت که مسعود بارزانی قدم در راه بدون بازگشتی گذاشته که به این سادگی نمیتواند آن را ترمیم کند.