
بامدادجنوب- محمد مظفری:
«تعزیه» یک هنر کاملا ایرانی و انسانی است که بهعنوان میراث ماندگار فرهنگی ایران بزرگ خودنمایی کرده و مایه مباهات همه ایرانیهاست. هرچند امروزه ما تعزیه را با شبیهخوانی مذهبی میشناسیم و مجالسی که در بزرگداشت نهضت عاشورا اجرا میشود ولی تعزیه و تعزیهخوانی قدمتی به درازای تمدن بزرگ ایران دارد. هرچند تاریخچه دقیقی از بروز و پیدایش تعزیه در ایران در دست نیست ولی محققین خاستگاه تعزیه را در آیین سوک سیاوش جستوجو میکنند؛ یعنی همانجایی که مردم قدردان ایران آیین سوکی را هرساله در سالکوچ قهرمان سرزمین خود و جوان رعنای ایرانی (سیاوش) برپا میکردند.
بدین ترتیب در سالروز مرگ سیاوش مردم تابوتی را بهعنوان تشییع او و نمادهای دیگر در کوی و برزن میگرداندند تا یاد و نام و حماسه او را گرامی بدارند. البته برخی پژوهشگران نیز پیشینه تعزیه را به آیین مصائب میترا و یادگار زریران منتسب میکنند. بههرحال نقطه پیدایش آیین نمایشی تعزیه هر چه باشد، امروز بهعنوان یادگار بزرگ فرهنگ و تمدن ایرانی نیاز به توجه بیشتری دارد تا با طرحی نو به حیات خود ادامه دهد. تعزیه را اگر بخواهیم در مقاطع زمانی مختلف بررسی کنیم دوره بعد از اسلام در ایران را باید زمان گسترش این هنر بزرگ ایرانی بدانیم. با ورود اسلام به ایران و با قرابت و نزدیکی تمدن بزرگ ایرانی با دین کامل اسلام به تعزیه نیز توجه بیشتری شد، این توجه بهخصوص با روی کار آمدن دولتهای شیعی پررنگتر شد. بر اساس مستندات موجود در دوره آلبویه تعزیه علاوه بر اینکه بهعنوان هنری مردمی جایگاه خود را تثبیت کرد، از طرف حاکمیت نیز پذیرفته شد. این آیین نمایشی بهعنوان رسانهای تبلیغی که میتوانست در خدمت تبلیغ دین و مذهب باشد، از سوی مذهبیون نیز مورد حمایت قرار میگرفت. همین اتفاق نظر بر گسترش تعزیه باعث ثبات این هنر نمایشی بعد از دوره آلبویه شد و در سلسله صفویه به ثبات رسید. بعد از آن در دوره قاجاریه به اوج پختگی و کمال خود رسید. وجود تکیهگاههای متعدد در تهران و بقیه شهرهای کوچک و بزرگ ایران و نسخههای باقیمانده از این دوره گواه این مدعاست. در دوره پهلوی اول تعزیه با مخالفت رضاشاه ممنوع شد و تعدادی از تکیههای معروف از جمله تکیه دولت در تهران به دستور وی تخریب شد ولی با پیروزی انقلاب اسلامی توجه به تعزیه بیشتر و در همه نقاط ایران با شور دنبال شد.
تعزیه در استان بوشهر
تعزیه در بوشهر همچون بیشتر نقاط سرزمین بزرگ ایران ریشه در اعتقادات مذهبی و رویکردهای فرهنگی مردم دارد. تعزیه بهعنوان رسانهای مردمی پیامرسان درس مردانگی و رشادت الگوهای بزرگ دینی و ملی ماست. از این روست که با فرارسیدن محرم و صفر هر کوچه و معبری میشود، صحنه ارادت به پیشوایان دینی در قالب هنری مردمی. در استان بوشهر که به لحاظ بافت جمعیتی و قومی از جمله استانهای مذهبی و معتقد به اصول مذهبی است، تعزیه ریشههای دیرینی دارد و بر اساس اسناد معتبر خاستگاه تعزیه در ایران است.
دیرینهترین سند تعزیه در بوشهر
بوشهر بهعنوان یکی از خاستگاههای آیین و مراسم در ایران در حوزه تعزیه نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشته است. بهطوری که قدیمیترین سندی که هماکنون در خصوص اجرای تعزیه در ایران در دست است، مربوط به اجرای تعزیه در جزیره خارگ است. سندی که برگرفته از سفرنامه یک جهانگرد آلمانی است و او کسی نیست جز «کارستون نیبور» که در سال 1765 میلادی در سفر به ایران بعد از دیدن نقاط دیدنی ایران از جمله تخت جمشید وقتی برای خروج از ایران از طریق دریا (بندرریگ) به جزیره خارگ میرود. آنجا با اجرای تعزیه و شبیهخوانی و شبیهگردانی روبهرو میشود و نتیجه مشاهداتش را در سفرنامه میآورد تا با گذشت سالها اکنون بهعنوان سندی مهم در تاریخ تعزیه ایران محسوب شود.
ویژگیهای تعزیه بوشهر
تعزیه بوشهر به لحاظ شکل، فرم و محتوا ضمن احترام به تعزیهخوانی در ایران خود دارای سبک اجرائی خاص است که همین ویژگیهای خاص تعزیه بوشهر را برجسته کرده است.
شبیهخوانی و شبیهگردانی
اگر بخواهیم تعزیه در استان بوشهر را به لحاظ شکل و محتوا تقسیمبندی کنیم؛ میتوانیم دو شیوه «شبیهگردانی» و «شبیهخوانی» را عنوان کنیم. در شبیهگردانی که در مکانهای مختلف استان بوشهر نامهای مختلفی دارد؛ مثلا در گناوه و بندرریگ «نعش و کتل» و در شهر بوشهر «کتلی» نامیده میشود؛ تعزیه شامل حضور دسته عزادار با علم، کتل، تابوت، حجله قاسم، مختک علیاصغر همراه با ذولجناح و... است که به همراه دسته سینهزن در کوچهها میچرخند و عزاداری میکنند. شیوهای که در حال حاضر نیز در گناوه و بندرریگ رایج است و نعش و کتل روز عاشورای بندرریگ یکی از عظیمترین مجلس تعزیه است.
در شیوه دیگر شبیهخوانی مثل دیگر نقاط ایران مجلس تعزیه بر اساس نسخ اصلی آن اجرا میشود که از جمله مهمترین این نسخهها میتوان به مجلس عاشورا، مجلس تاسوعا، مجلس حربن یزید ریاحی، مجلس علیاکبر، مجلس قانیان و بنیاسد اشاره کرد.
اجرای میدانی تعزیه در استان بوشهر
از آنجا که تعزیه هنری نمایشی بوده و معمولا برای آثار نمایشی فضاهای خاصی در نظر گرفته میشود، مشاهده شده است که مجالس تعزیه در بیشتر مناطق خاص در تکایای مساجد و حسینیهها و محلهای محصور اجرا میشوند ولی تعزیه بوشهر با اتکا به ویژگیهای خاص خود بهصورت کاملا میدانی و در فضاهای باز و با حضور همه اقشار مردم برگزار میشده است. بهخاطر همین در سالهای پیش از این در بیشتر شهرها و روستاهای استان بوشهر میدانهای وسیع و بزرگی وجود داشت که علاوه بر انجام مراسم ایام عاشورا و تاسوعا محل مناسبی برای برگزاری مجالس تعزیه بود. اجرای میدانی تعزیه ضمن اینکه بستر مناسب را برای حضور تعداد زیادی از مردم فراهم میکرد خصوصیتهای دیگری نیز برای اجراکنندگان تعزیه در برداشت که از جمله آنها میتوان به این نکات اشاره کرد:
فضاسازی مناسب: شاید یکی از دلایل مهم اجرای تعزیه در فضاهای باز و میدانی فضاسازی مناسب برای اجرای تعزیه است. وجود نخلستانها، برکهها و جغرافیای نزدیک به صحنه عاشورا در استان بوشهر این موقعیت را برای اجراکنندگان تعزیه فراهم بیاورد تا تعزیه را اجرا کنند.
سوارکاری در تعزیه: در تعزیه میدانی تعزیهخوانان چه اولیاخوان و چه اشقیاخوان با استفاده از فضای وسیع موجود سوار بر اسب به سوارکاری پرداخته و بر اسب رجزخوانی میکردند.
طراحی صحنه و جلوههای ویژه: در تعزیه میدانی شرایط فراهم است تا موقعیت اشقیا و سپاه امام حسین (ع) در موقعیتی طبیعیتر نمایش داده شود. استفاده از سیاهیلشکر و تعداد زیادی بازیگر، برپایی خیمهها که در پایان خیمههای یاران امام (ع) از سوی اشقیا به آتش کشیده میشود، یکی از این ویژگیهاست.
زن در تعزیه استان بوشهر
نقشخوانی زنان بوشهری در تعزیه یکی از دلایل اصلی تمایز تعزیه استان بوشهر با دیگر نقاط ایران است. در تعزیه بهعلت اینکه آواز و موسیقی آوازی نقش مهمی را در اجرا ایفا میکند. برای شخصیتهای زن نیز مردها ایفای نقش میکردند و میکنند که به زنخوان معروف هستند و معمولا برای این نقشها از جوانان و نوجوانانی که صدای نازک داشته، استفاده میشده است. در بوشهر اما حضور زنان علاوه بر اینکه در بیشتر موقعیتهای تاریخی بهخصوص در نبرد با متجاوزان به مرزهای ایران و حراست از مرزُ بوم خاص و پررنگ بوده، در مراسم آیینی-مذهبی و بهخصوص تعزیه نیز از دیرباز رایج و عرف بوده و مراسم ویژه زنان در مراسم و آیینهای مذهبی بهصورت گستردهای برگزار میشده است، از جمله مراسم مذهبی زنانه که بهوسیله آنها مدیریت و اجرا میشده، میتوان به مختک علیاصغر، شووره و سینهزنی زنانه اشاره کرد. اجرای تعزیههای مختلط با حضور زنان و مردان تقریبا که از دوره قاجاریه در بوشهر متداول بوده و تاکنون نیز ادامه دارد، نکته ویژهای است که تعزیه بوشهر را خاص کرده است. انتخاب افراد تعزیهخوان زن البته تابع شرایط خاصی بوده که سیده بودن زنخوانان یکی از آنها بوده است. و سعی میشده از زنان سیده که در بین مردم احترام و منزلتی بیشتری داشتهاند، برای زنخوانان از جمله زینبخوان استفاده میشده است.
صحنهآرایی در تعزیه بوشهر
صحنهآرایی در تعزیه بوشهر به نسبت تعزیه دیگر مناطق ایران دارای ویژگیهای خاصی است. استفاده از میدانگاههای بزرگ و وسیع امکان استفاده بیشتری از اکسسوار مختلف را به اجراکنندگان تعزیه میدهد. استقرار اولیاخوانان و اشقیاخوانان در فواصل نسبتا واقعی، استفاده از اسب و اسبسواری از سوی هر دو طرف، چینش خاص خیمههای جنگی، تخت و بارگاه اشقیاخوانان و خیمههای اهل بیت در میدانگاه، ساختن نهر و کاشت نخل و بازسازی مکانهای مهم واقعه عاشورا مثل تل زینبیه از جمله صحنهآراییهایی است که در تعزیه بوشهر به آن توجه میشود. در بعضی از روستاهای بوشهر میدانگاه تعزیه در بین یا نزدیکی نخلستانها انتخاب میشود تا از وجود نخلها و حتی جوی آبهای کشاورزی برای صحنهآرایی استفاده شود. صحنهآرایی تعزیه در روستاهای استان بوشهر بهدلیل وسعت میدان سختتر است ولی در شهرهای استان بوشهر و کوچکتر بودن میدانگاهها از اکسسوار کمتری استفاده میشود.
موسیقی در تعزیه بوشهر
موسیقی در تعزیه بوشهر تقریبا فقیر است. این فقر البته بیشتر در تنوع استفاده از سازها و دستگاههای موسیقی و ردیفهای آوازهای ایرانی است. وگرنه استفاده از نغمات آیینی بوشهری در تعزیه مورد استفاده قرار میگیرد. در تعزیهخوانی بوشهری الزامی به استفاده از ردیفهای موسیقی وجود ندارد و بهخاطر همین خود دستاندرکاران تعزیه نیز برای آموزش ردیفهای موسیقی به تعزیهخوانان برنامه خاصی ندارند. در همین راستا، نثرخوانی بیشتر از نظمخوانی در تعزیه بوشهر رایج شده است. استفاده از طبل و نی بهعنوان سازهای مرسوم در تعزیه بوشهر کمک خوبی به اجرای تعزیه میکند و همراهی نی با نوای جانسوزی که به سبک شروه خوانده میشود، اشک را از دیدگان هر مخاطبی سرازیر میکند. سنج و دمام و بوق شاخی دیگر ابزارآلات موسیقی است که در گوشههای دیگری از تعزیه استفاده میشود.
طراحی لباس و رنگ در تعزیه بوشهر
مثل تمامی مجالس تعزیه در سراسر ایران طراحی لباس تابع روانشناسی رنگ است و جبهه اشقیا و اولیا با رنگها از هم متمایز میشوند. رنگ سبز نماد خیر و كاملترين رنگ است که نشانه زندگي، رشد، دوست داشتن، اميدواري، آرامش، خوشبختي و سلامتي است؛ رنگ سبز احساس صلح و دوستي و هماهنگ بودن را به انسان ميدهد. بهخاطر همین رنگ اولیاخوانها، امامخوانها و اهل بیتخوانها سبز است، در تعزیه عاشورا و تاسوعا ابوالفضل لباس سبز میپوشد. امام حسین با عمامه سبز معرفی میشود، روبنده حضرت زینب (س) سبزرنگ است و البته در لباس کودکان اهل بیت نیز از رنگ سبز استفاده میشود. در مقابل رنگ سبز رنگ قرمز قرار دارد. قرمز رنگ خطر است و جنگ و در تعزیه به نماد خشونت، خونریزی و شقاوت معروف است. بهخاطر همین اشقیاخوانها با رنگ قرمز معرفی میشوند. شمر سرتاسر قرمز میپوشد و در لباس سربازان اشقیاخوان از رنگ قرمز استفاده میشود. رنگ آبی نشان بهشت و آسمان است و آرامبخش بهخاطر همین در دسته رنگ اولی خوانها قرار میگیرد و در طراحی لباس یاران امام حسین (ع) در مجلس عاشورا از رنگ آبی استفاده میشود. لباس حضرت قاسم نیز آبی انتخاب میشود. رنگ زرد را اگر رنگ تردید بدانیم، آنوقت لباس حربن یزید ریاحی را زردرنگ انتخاب میکنیم؛ تردیدی که به عقلانیت میرسد و عشق تا به این نتیجه برسیم که رنگ زرد رنگ خلاقیت، اخلاق، عقلانیت و عشق است. رنگهای سیاه و سفید در لباسهای اشقیاخوان و اولیاخوان استفاده میشوند ولی سفید بیشتر در لباس اولیاخوانها دیده میشود.