
بامدادجنوب- علی تنگستانی:
این روزها رسانههای استانی و کشوری از درخشش پدیده تیم ملی نوجوانان کشور، محمد شریفی حرف میزنند. بازیکنیام از او بهعنوان آینده فوتبال بوشهر و ایران یاد میشود. همانطور که در روزهای گذشته در این صفحه خواندید، شریفی توانست بهعنوان اولین بوشهری در تورمنت جام جهانی شرکت کند و بهعلاوه توانست عنوان اولین گلزن بوشهری را در این مسابقات را به نام خود کند. محمد شریفی همچنین با بازی برای استقلال خوزستان در فصل گذشته عنوان جوانترین بازیکن لیگ برتر ایران را به دست آورد. او هفته گذشته از سوی گاردین، در بین 60 استعداد برتر فوتبال در آینده قرار گرفت. گاردین در مورد این بازیکن بوشهری نوشت: این هافبک دوران حرفهای خود را در استقلال خوزستان با حضور در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا آغاز کرده است. او همچنین در تیم ملی نوجوانان ایران یکی از بازیکنان موثر این تیم در نایب قهرمانی مسابقات زیر 16 سال آسیا در سال 2016 بوده است.
علی دایی افسانهای، نقش چشمگیری در پیشرفت او داشته است. محدوده دید و قدرت پاس این بازیکن بسیار خوب است و او را کاپیتان آینده تیم ملی ایران میشناسند. باشگاههایی از آلمان و ایتالیا شرایط او را زیر نظر دارند. اتفاقی که البته دور از ذهن نیست و با انگیزه و پشتکاری که این جوان دارد، او خیلی زود میتواند یکی ارکانهای اصلی تیم ملی در سالهای آینده باشد.
در دنیای امروز که به سرعت به سوی مدرنیزه شدن و جهانی شدن گام برمیدارد، به شما یک توصیه میکنیم و آن اینکه هرگز به پای صحبتهای پدربزرگها و یا مادر بزرگهای خود و خاطرات آنها از زمانهای گذشته ننشینید و علت آنهم به اینجا برمیگردد که آنها از موضوعاتی صحبت میکنند که در زمان خودشان وجود داشته است و در زمان شما فقط حرف آنها باقیمانده است و هرچه دنبالشان بگردید کمتر آنها را پیدا میکنید. موضوعاتی مثل نزدیکی بیشتر دلها، دوستیهای صادقانه و واقعی، اتحاد همهجانبه یک مجموعه و...که امروز نمونه آنها را در هیچ کجای دنیا نمیتوانید پیدا کنید.
مسلما اگر از سالخوردهها که نیم نگاهی به ورزش و فوتبال داشتهاند، سوال کنید که در آنزمان چگونه یک بازیکن میتوانست مراحل موفقیت را مثلا در همین فوتبال طی کند به شما از تمرینات طاقتفرسای این بازیکن میگفت که حتی بیشتر از آنکه به فکر غذای شب خود باشد، به فکر این بود که چگونه خود را آماده کند تا به عشق خود که فلان تیم فوتبال بود، برسد، سپس از مصائب این بازیکن میگفت که زمانی پای خود را داخل این تیم میگذاشت تا تست دهد و شاید بتواند پیراهن آن تیم را بر تن کند، اینکه چه سختیهایی را به چشم میدید و چندبار یک مربی او را جواب میکرد و او دوباره سماجت به خرج میداد تا بازهم در دل مربی جای خود را باز کند و سرانجام زمانی که آن مربی را کلافه میکرد و به این مهم میرسید، چگونه با تعصب برای آن تیم جان میداد و پیراهنی را که بر تن داشت مقدس میدانست تا ناخواسته با خود یک جریان مهم را به فوتبال بکشد و آن جریانی به نام تعصب بود. این چیزی است که اگر از همه فوتبالیستهای دهه 30 یا 40 و حتی 50 سوال شود از آن سخن خواهند گفت.
خب... در این دنیای وارونه زمانیکه یک بازیکن میبیند به این شکل به هرآنچه که میخواهد برسد، دیگر نیازی به آن عرق ریختنها در تمرین ندارد از این فرصت را به دلال میدهد که بهجای او عرق بریزد. اگر به این فکر کنیم که اگر در زمینهای مسابقه به جای استفاده از دلالها، بازیکنان با لیاقتهای خود به تیمها میرسیدند، شاید تماشاگران، امروز نتیجه بهتری را میدیدند!!!
این است حکایت یک بازیکن در فوتبال در دنیای امروز به خصوص در کشورهایی که نام در حال توسعه بر آنها گذاشته شده است و کشور ما هم جزء آن محسوب میشود حالا آیا در استان ما یعنی؛ بوشهر خودمان هم این امر ریشه دوانده است...؟!
ما در استان بوشهر جوانهای زیادی مانند شریفی داریم که میتوانند در آینده به فوتبال بوشهر و ایران کمک شایانی کنند اما متاسفانه در سالهای اخیر بسیاری از بازیکنان جوان و مستعد بوشهر بدون تجربه کافی انتخابهایی داشتند که کاملا بهضرر آنها تمام شد. بازیکنانی که روزی آرزوی پوشیدن لباسهای تیم استقلال و پرسپولیس را داشتند، حالا در لیگهای استانی و حتی شهرستانی شرکت میکنند با آرزوهایی که به باد رفتهاند اما مشکل این بازیکنان چه بود؟ بسیاری در جواب میگویند پول بود ولی مگر امثال شریفی و قائدی با پول به اینجا رسیدهاند؟ آنها پشتکار داشتند و هدفشان خدمت کردن به تیمشان بود. آنها میخواستند در کمال آرامش به پیشرفت خود ادامه دهند نه اینکه راه صد ساله را در یک شب بروند و طرز تفکر اشتباه بسیاری از فوتبالیستهای بوشهری باعث شده دوره فوتبال آنها طولانی نباشد.
حال به مهمترین مشکل در فوتبال بوشهر میپردازیم. در فوتبال ما، مدارس فوتبال نقش زیادی ایفا نمیکنند و این یک نکته منفی برای فوتبال ماست. البته در چند سال اخیر تعداد مدارس فوتبال در بوشهر افزایش یافتهاند اما این مدارس فقط تا 12 یا 13 سالگی یک بچه، او را تحت نظر دارند. البته مساله مهمتری که در اینجا مطرح است، این است که خانوادهها هم در این زمان، سعی میکنند با پول همهچیز را پیش ببرند که این تفکر بیهوده و بسیار خطرناک است. وقتی یکی بازیکن از مدارس فوتبال خارج میشود، امید دارد که خیلی زود به یک تیم بپیوندد ولی اینگونه نیست. برخی از باشگاههای بوشهر هنوز هم میخواهند با پول همهچیز را پیش ببرند که این اصلا بهسود فوتبال بوشهر نیست. در نهایت این مسال باعث ورود افراد سودجو و اخاذی آنها از بازیکنان نوجوان و خانودههای آنهاست. همانطور که در روز گذشته و امروز در این صفحه خواندید، چندین بازیکن جوان و خانوادهیشان مورد اخاذی قرار گرفتهاند آن هم فقط برای بردن بچههایشان به یک تیم بزرگ. متاسفانه در سالهای اخیر موارد زیادی در مورد حضور افراد سودجو در بوشهر شنیده شده یا حتی دیده شده ولی متاسفانه حتی هیات فوتبال بوشهر هم تا به امروز نتوانسته در این رابطه کارهای جدی انجام دهد البته که هیات فوتبال تنها مقصر این ماجرا نیست، بلکه خانودادههای فوتبالیستی که مورد اخاذی قرار میگیرند هم بهنوعی در این ماجرا مقصر هستند. آنها یا بیاطلاعی یا از اتفاقات گذشته هستند از تجربیات گذشته درس نمیگیرند و پول خود را در اختیار این افراد قرار میدهند.
رسانهها در موشکافی این مسائل نقش زیادی را ایفا میکنند ولی باید قبول کرد که در این رابطه آنها کمکاریهایی کردهاند و بهنوعی شاید مقصر نیز باشند.
متاسفانه وضعیت امروز فوتبالمان با وجود درخشش بازیکنانش در لیگ برتر و لیگ یک، خیلی خوب نیست و اگر تعداد افراد سودجو در این استان فوتبالخیز افزایش یابد، معلوم نیست که چه بر سر این فوتبال خواهد آمد. تنها کسانی که در این ماجرا ضرر میکنند، نوجوانان فوتبالدوست هستند که اسیر یک سری وعده وعیده شدهاند. به همین دلیل از همه مسوولان ورزش استان خواهشمندیم که در این راستا تا آنجا که میتوانند فعالیت کنند. سودجویان تهدید خطرناکی برای آینده فوتبال بوشهر هستند و باید برای بیرون کردن آنها از فوتبال بوشهر چارهای اندیشید، چراکه در غیر این صورت باید منتظر روزی باشیم که نوجوانان فوتبالدوست و البته بیتجربه بوشهر به حاشیه رفته و فوتبال را کنار بگذارند.