
بامدادجنوب- علی تنگستانی:
۳۰ اکتبر از سوی فیفا بهعنوان روز مربی نامگذاری شده تا همه ما یادمان باشد ستارههای دوست داشتنی دنیای فوتبال از کریس رونالدو و لیونل مسی تا سردار آزمون، رضا قوچاننژاد، مهدی طارمی، حسین ماهینی و... محصول زحمت و تلاش مربیان هستند. مربیانی که عاشقانه در زمین سبز فوتبال کار میکنند. در این روز دیگر خبری از حیا کن و رها کن برای مربی وطنی نخواهد بود. اگر امروز تیم ملی ایران در صدر ردهبندی قاره آسیاست، اگر دو بار متوالی به جام جهانی رفتهایم نباید همه آن را به پای کیروش بنویسیم، مربیان عاشق و گمنام فوتبال ایران هم در این موفقیتهای ملی فوتبال سهیم هستند و نباید آنها را فراموش کنیم آن مربی که در دور افتادهترین نقاط کشور و با کمترین امکانات ستارههایی چون مهدی طارمی، مهدی قائدی و... میسازد.
در همین رابطه، امروز به سراغ یکی از مربیان خوشنام و صاحب سبک بوشهر، حمید کللیفر رفتیم که در این فصل با شاهین بوشهر توانسته نتایج خوبی بگیرد. مردی که نامش همیشه در ذهن هواداران شاهین و حتی مردم بوشهر میماند، چراکه او اولین مربی در استان بوشهر بود که توانست یک تیم از استان را به لیگ برتر برساند. در ادامه گفتوگو ما با این مربی را خواهید خواند.
ابتدا روز مربی را به شما تبریک میگویم. شما تجربه بالایی در عرصه مربیگری دارید و از مربیان صاحب سبک بوشهر هستید. چه نظری در این رابطه دارید؟
همانطور که گفتید سالهاست که در این عرصه فعالیت میکنم و شاگردان زیادی را تربیت کردهام. من علاوه بر مربیگری و کارهای فنی، کارهای اخلاقی و فنی هم در باشگاه انجام میدهم. من سالهای سال است که در این پست کار میکنم و همیشه مسائل «انضباطی» در اولویت من بوده است. هر مربی درواقع یک معلم است که علاوه بر نکات فنی، باید اخلاق و انضباط را به شاگردانش بیاموزد. من حتی در سالهایی که بازیکن بودم، سعی کردم از مربیان نکات زیادی را یاد بگیرم تا بتوانم در آینده این نکات را به شاگردانم آموزش دهم. در این سالها این مساله، بیشترین کار ما در این عرصه محسوب شده است. من در سالهای گذشته هر چه در توانم بود، به دانشآموزان و شاگردانم آموختهام تا بتوانند در آینده عملکرد مثبتی داشته باشند. البته در مسائل فنی، فراز و نشیبهای زیادی داشتهام و همیشه سعی کردهام که از حد وسط پایینتر نیایم و خدا را شکر تا به اینجا هم این اتفاق رخ نداده است و توانستهام تا آنجا که توان داشتهام کار کنم ولی به هر حال این مردم هستند که به عملکرد بنده امتیاز میدهند و آنها مشخص میکنند که عملکرد ما خوب بوده یا خیر. این چیزی است که ما در کار مربیگری یاد گرفتهایم و سعی میکنیم که این مسائل را به شاگردان و مربیان جوان بوشهر یاد بدهیم. به هر حال من این رسالت را قبول کردهام و باید به آن هم پایبند باشند.
ما در استان بوشهر مربیان جوان و با انگیزهای داریم ولی به آنها بها داده نمیشود. چرا باید به این شکل سرمایهسوزی شود؟
همانطور که گفتید، در استان بوشهر مربیان با انگیزه و با دانشی داریم که در این شغل حرفهای برای گفتن دارند اما یک مساله هست که متاسفانه باید آن را بپذیریم. در استان ما خیلی به بچهها بها داده نمیشود و ما باید بیشتر از اینها به این مربیان جوان بها بدهیم تا بتوانند جانشین مناسبی برای مربیان بزرگ استان شوند. تیمها باید از این مربیان استفاده کنند، چراکه هر یک از این جوانان برای خود سبکی دارند که میتواند آینده فوتبال بوشهر را تامین کند. مسوولان باید با دادن پستهای مهم و درست، این مربیان را برای آموزش بیشتر تشویق کنند تا بتوانند دانش خود را به بالاترین سطح برسانند. مساله دیگری که در اینجا مهم است این است که داشتن تجربه یکی از ارکان مهم مربیگری است که میتواند به دانش یک مربی کمک کند. حتی بزرگان ما میگویند که تجربه بالاتر علم است و این مساله میتواند کمک زیادی برای مربیان جوان ما باشد. آنها حتی میتوانند در این راه مشاورههای خوبی بگیرند، آن هم از کسانی که در این فوتبال سالها فعالیت میکنند. من از این مربیان جوان میخواهم که هیچ وقت در این راه ناامید نشوند و همیشه تلاش کنند تا به حق خود برسند و برای رسیدن به هدف خود نباید از هیچ تلاشی دریغ کنند.
بهعنوان سوال پایانی، همانطور که گفتید به مربیان ما بها داده نمیشود. فکر میکنید فدراسیون فوتبال کشور در این مساله چه نقشی دارد؟
متاسفانه، مسوولان ورزش ما اکثرا نگاه مثبتی به مربیان ایرانی ندارند. برای مثال به تیمهای پایه توجه کنید. من اعتقاد دارم که در تیمهای پایه باید بهترین مربیان خود را بگذاریم تا بازیکنان پایه بتوانند بهخوبی نکات فنی و اخلاقی را از مربیان خود یاد بگیرند و بتوانند جایگزین بزرگان ما در فوتبال شوند. مطمئن باشید هر وقت تیمهای پایه ما قوی باشند، میتوانیم تیم بزرگسال خوبی داشته باشیم ولی متاسفانه این مساله در تیمهای ملی پایه رعایت نمیشود. البته این مسائل برای تیمهای پایه باشگاهها هم وجود دارد. اگر تیمهای پایه باشگاه در این عرصه بتوانند با قدرت کار خود را پیش ببروند، در آینده دیگر به سراغ بازیکنان تیمهای دیگر نمیروند. همه این مسائل زمانی محقق میشوند که مدیران هر باشگاه، نگاه ویژهای به تیمهای پایه داشته باشند و در این راستا باید هزینه کنند. باز هم میگویم، باشگاهها باید مربیان توانمند را در تیمهای پایه خود بگذارند تا این تیمها از پایه قوی شوند. متاسفانه در فوتبال ما چنین اتفاقی هنوز زخ نداده است. البته ما در این سال، در ردههای مختلف پایه عملکرد نسبتا خوبی داشتیم که این یک نکته مثبت برای فوتبال ما محسوب میشود. امیدوارم نگاهها به مربیان جوان و با انگیزه در فوتبال ما تغییر پیدا کند.
بهعنوان سوال پایانی، الگوی شما در عرصه مربیگری کیست؟
در سالهای گذشته من تحت نظر مربیان خوبی کار کردهام مثل آقای گشوری که یکی از مربیان با تجربه محسوب میشد و چیزهای زیادی از او یاد گرفتهام. همچنین در تیم ملوان هم زیر نظر آقای بهمن صالحنیا کار میکردم که از مربیان خوب ایران بود. البته من زیر نظر مربیان زیادی کار کردهام ولی این دو نفر تاثیر زیادی در پیشرفت بنده داشتهاند و الگوی بنده در عرصه مربیگری هستند.
فوتبال مدیون مربیان است، مردانی که با دانش و ذهن خود تلاش میکنند در فوتبال نقش ماندگاری رقم بزنند. مردانی که مربیگری را عشق میدانند نه تجارت! مربیانی مانند حمید کللیفر هم بی شک در این لیست قرار خواهند گرفت، چراکه همیشه بهدنبال بردن نام باشگاه و استان خود بودهاند و هیچگاه بهخاطر پول به یک باشگاه نرفتهاند.