بامداد جنوب- جواد شکریان:
روزهای گذشته دو گزارش درخصوص اتفاقات عجیب اتاق بازرگانی و شرکت نمایشگاههای بینالمللی بوشهر نوشتیم و اینکه چگونه در این نهادها با سرمایههای مردم بازی شده و بدون حساب و کتاب از این سرمایهها بذل و بخشش شده است. در این گزارشها که حاوی صحبتهای رئیس سابق اتاق بازرگانی بوشهر در خصوص موارد متعدد تخلف اتاقیها بود، نوشتیم که نبود نظارت بر این نهادهای اقتصادی، مهمترین دلیل برای تبدیل شدن آنها به مکانی برای اختلاس و ریخت و پاشهای بیاندازه است.
گزارش حاضر، بخش سوم این مصاحبه است که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
بهنظر شما علت ایجاد فساد در اتاق بازرگانی بوشهر چیست؟
متاسفانه اتاق بازرگانی جزء نهادهایی است که هیچ دستگاه نظارتی بر روی آن نظارت ندارد، هیچ کجا حسابرسی نمیشود و به هیچ نهاد یا ارگانی پاسخگو نیست. این یکی از بزرگترین ضعفهای اتاقهای بازرگانی است. اگر اتاق بازرگانی هم نهاد نظارتی بر آن نظارت میکرد هیچ احدی به خودش جرات نمیداد که از موقعیت خود در اتاق بازرگانی سوءاستفاده کند و این ضعف اتاق است که باید مرتفع شود.
همیشه به من خرده میگرفتند که چرا به برخی از اعضای هیات نمایندگان جواب پس میدهی و چرا به حسابدار دستور دادهای که اطلاعات مالی و درآمد و هزینه اتاق را در اختیار ایشان قرار دهد؟ بنده میگفتم آقای دهقانی و دیگر اعضای هیات نمایندگان حق دارند که بدانند در اتاق چه میگذرد و با پولهایی که آنها به اتاق میدهند چه سرمایهگذاریهایی صورت میگیرد. آنها به ما مشروعیت میدهند و ما را انتخاب میکنند، بنابراین باید به آنها جواب پس بدهیم. مگر فراموش کردهاید که آنها ما را انتخاب کردهاند.
اتاق ایران را هم در جریان اتفاقات قرار دادید؟
پس از اینکه از سمت خود استعفا دادم، از اتاق ایران با من تماس گرفتند و علت را جویا شدند. به آنها گفتم که چه اتفاقاتی افتاده است. از من خواستند به تهران بروم که به آنها گفتم به تهران میآیم اما من دیگر استعفا دادهام و با وجود این هیاترئیسه امکان ندارد به اتاق بوشهر برگردم. بنده در این یکسال سختیهای روحی روانی زیادی تحمل کردم و حتی کارم به بیمارستان کشید.
بنده منتظر جانشین بودم تا ریاست را به او تحویل دهم. هیچگاه با این وضعیت برنخواهم گشت و حتی عضو هیات نمایندگان هم نخواهم شد، زیرا هیچچیز جای سلامتی را نمیگیرد. زمانی که شخصی ریگی به کفش نداشته باشد، شفاف برخورد میکند و از بررسی مدارک و اسناد هیچ ابایی ندارد. زمانی که بنده برخی اسناد درآمد و هزینههای اتاق را در اختیار هیات نمایندگان قرار دادم، آقایان احساس خطر کردند.
از فسادهای اتفاق افتاده در اتاق برایمان بگویید. چه اتفاقاتی افتاده بود که دیگر نتوانستید تحمل کنید؟
آقایان آنقدر بیخیال مسائل مالی بودند که بیحساب و کتاب پول جابهجا میکردند و چند ده میلیون تومان برایشان پول خورد بود. برای مثال یکی از افرادی که هماکنون نائبرئیس اتاق است و در زمان گذشته کارمند اتاق بوده، در زمان خودش 19 میلیون تومان مالیات حقوق را پرداخت نکرده بود. بعد از چهار سال اتاق را جریمه کردند که بهصورت پنهانی جریمه را پرداخت کرده بودند. تقاضای بخشودگی هم کرده بودند اما از سوی اداره مالیاتی مورد قبول واقع نشده بود. زمانی که بنده در جریان قرار گرفتم، دستور دادم لیست کارمندان را مشخص کنند و میزان بدهی مالیاتی را از حقوقشان کم کنند. مسوول مالی یک میلیون و 100 هزار تومان بدهکار شد، آقای قاسمی 900 هزار تومان بدهکار شد و... .
دستور دادم که این افراد باید پولها را پرداخت کنند اما آقای باباخانی گفت که این مساله مربوط به سال 90 هست و اتاق هم پول دارد؛ بگذارید پرداخت کنیم اما من قبول نکردم و گفتم که مسوول مالی هم حتی باید جریمه شود. این ابتداییترین وظیفه حسابدار است که مالیات حقوق را از حقوق کم کرده و به اداره مالیاتی پرداخت کند. این یک مورد بسیار کوچک است. در سالهای بعد هم مطمئنا بههمین منوال بوده و بعدا مشخص خواهد شد، هرچند احتمالا بی سروصدا جریمهاش را پرداخت میکنند و هیچکس هم خبردار نمیشود، زیرا سیستم نظارتی وجود ندارد.
یک مشت آدم بیکار از صبح میروند دور هم مینشینند، چایی و قهوه میل میکنند؛ میوه و خرما و... میخورند. ظهر هم که میشود بهازای هر نفر چند نوع غذا و انواع سالاد و دسر از رستورانهای گرانقیمت سفارش میدهند به حساب اتاق بازرگانی آنجا که اتاق بازرگانی نیست، قهوهخانه مشقنبر است که عدهای فقط میخورند و میروند....
یکبار دیدم که پنج نفر از اعضای هیاتمدیره، 15 دست غذا سفارش داده بودند که وقتی علتش را جویا شدم، گفتند میخواهند چند غذا میل کنند. بعضا هم غذاهای اضافی را با خودشان میبردند.
مجموعه این عوامل سبب شد تا کار من به بیمارستان بکشد و در نهایت ترجیح دهم با این مجموعه همکاری نکنم.