داود
علیزاده:
نشست غزل
پیشرو ایران؛ با درنگی بر شعر زندهیاد دکتر «حسین جلالپور» از سری برنامههای سومین
دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر یکشنبهشب، ۱۹ خردادماه با حضور دکترحسن صادقیپناه
شاعر و منتقد ملی در سالن اجتماعات تامین اجتماعی بوشهر برگزار شد.
مجید
اجرایی، دبیر بخش شعر سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر در این نشست گفت: «هر چند
در متن و بطن این دوره از جایزه شعر کلاسیک نبود؛ ولی برگزاری این نشست را فال نیک
میگیرم. برای شروع پرباری در حوزه شعر. بدون شک جایزه ادبی بوشهر بر تحرک، بالندگی
و ارتقای سطح کیفی ادبیات استان تاثیر بسزایی خواهد گذاشت. برای این نشست از
شاعرانی که در استان طبق معیار بخش شعر، سراینده غزل پیشرو بودند دعوت به عمل آمد.
برخی آمدند و برخی نیز خیر...»
وی در ادامه
با انتقاد از برخی رفتارهای توهینآمیز به برخی از مشاهیر ادبی استان بیان کرد: «نامدارهایی
چون چوبک، آتشی و بیابانی و خیلی از چهرههای مشعشع ادبی بوشهر حذف شدنی نیست، جای
تاسف دارد که در برخی از خبرگزاریهای مشخص بهجای اسم این عزیزان از واژههای مغضوبین،
سناتور و... استفادهشده است؛ اقدامی که جایگاه ادبی این بزرگان را تحت شعاع قرار داده
است.»
وی در ادامه
با تاکید بر اینکه: «در این چهار، پنج روز دوستان هم کم کملطفی نکردند و در واقع انتظار
این را نداشتیم که بهانهجویی کنند که چرا عکس فلانی نیست یا هست!» تصریح کرد: «به
گمانم بوشهر شهر مداراست و یکی از شهرهای مدرن و باتساهل ایران است که از دیرباز نقش
پررنگی را در تبادلات فرهنگی کشور ایفا کرده، از این رو اکنون نباید درگیر فضای مسموم
و کجاندیشیها شود و الان آنچه مرا بیش از همه متاسف کرده است، این است که بخشی از
این تنگنظریها را از سوی برخی از دوستان شاهد هستیم که توقع داریم انعطافپذیری بیشتری
را شاهد باشیم و درک گفتمانی و درک مفهومی عمیقتری از این موضوع ایجاد شود تا شاهد
شکلگیری فضای فرهنگی باثباتی در بوشهر باشیم. انتظار داریم که در این مدت فضای مدارایی
شهر بوشهر بیش از پیش خودش را نشان دهد.»
بخش
اصلی این نشست را سخنرانی دکترحسن صادقیپناه شاعر و مترجم تشکیل داد. صادقیپناه مهمان
ویژه این نشست بود تا درباره «غزل پیشرو» و درنگی بر اشعار زندهیاد حسین جلال پور به سخنرانی بپردازد. وی از
شاعرانی است که چند دهه با حسین جلالپور دوستی و مهروزی داشته است و شعرهای جلالپور
را نمونه ارجحی از غزل آوانگار برمیشمارد. وی معتقد است که حیات قالب غزل در گرو وجود
شاعرانی مانند جلالپور است.
همانطور
که انتظار میرفت، صادقیپور با نگاهی تخصصی در ابتدا به تعریف برخی مفاهیم و
اصطلاحات ادبی لازم همچون: «آثار کلاسیک، شعر کلاسیک، آوانگارد و...» پرداخت تا در
بستری مهیا به دو مقوله غزل پیشرو و اشعار جلالپور بپردازد. صادقیپناه در آغاز این
ویژهبرنامه با طرح این سوال «آیا شعر در قالب غزل مساوی با شعر کلاسیک است؟»
گفت: «من شخصاً با این نظر مخالف هستم، همانگونه که مرحوم جلالپور نیز با این نظر
مخالف بود.»
خالق مجموعه
شعر «و چای دغدغه عاشقانه خوبیست» در ادامه با بیان اینکه تعریف شعر کلاسیک از نگاه
سیستم آکادمیک ایرانعبارت است از: «شعری که در یکی از قالبهای کهن سروده شود»
بر دو نکته نقد داشت. ابتدا تعریف شعر کلاسیک در ادبیات فارسی ایران و دوم قرار
دادن غزل در محدوده کلاسیک و منقضی دانستن این قالب شعری! وی تصریح کرد: «ما لفظ کلاسیک
را از غرب گرفتهایم، از اینرو متون بسیاری را مطالعه کردم تا مطمئن شوم که آیا فرم
بیرونی از مشخصههای کلاسیسم است که چیزی دراینباره یافت نکردم؛ بنابراین میتوان
گفت قالب شعری نمیتواند ملاکی برای شعر کلاسیک باشد.»
به گفته
وی، شعر کلاسیک در غرب چهار مشخصه دارد که عبارتاند از: «تلفیق کردن احساس با اندیشه،
تمرکزگرایی در شعر کلاسیک، کنایه و وابستگی شدید به تشبیه و استعاره.»
سپس تشریح کرد: «مشخصه اول تلفیق کردن احساس با اندیشه
است که بدیهی است وقتی احساس به اوج میرسد عقل آن را آنالیز و متعادل میکند تا ساحت
ادب حفظ شود و بتواند قابلیت این را پیدا کند که در جامعه مطرح شود که ما میبینیم
غزل مدرن این ویژگی را پشت سر گذاشته است. دومین ویژگی شعر کلاسی تمرکزگرایی در شعر
کلاسیک است؛ یعنی در این شعر تمرکز و توجه بر نقطه مرکزی است مثل فراق. برخی از دوستان
معتقدند که دلیل تمرکز در شعر کلاسیک به خاطر وجود قافیه و ردیف است و قافیه و ردیف
هم روی موسیقی تمرکز دارد که شما میبینید در غزل مدرن قافیه میتواند شروع کننده موضوع
دیگری باشد و این دست خود شاعر است، در واقع شعر یک اپیزود است. حال این اختیار شاعر
است که از موضوع خود عبور کند یا در آن بماند. سومین ویژگی کنایه است که در گذشته بهدلیل
پارهای از ملاحظات یا رعایت لطافت کلام برخی از مفاهیم و مضامین را در قالب کنایه
یا در لفافه بیان کنند تا ساخت ادب هم رعایت شود؛ ولی این ویژگی امروز در غزل مدرن
جایی ندارد، چون غزل پیشرو امروز راحت حرف میزند. وابستگی شدید به تشبیه و استعاره
نیز چهارمین ویژگی شعر کلاسیک است که غزل مدرن از این ویژگی عبور کرده است. مثلاً در
شعر جلالپور میبینیم که او در استعمال استعاره فراتر رفته و در واقع از پکیج استعاره
استفاده کرده است.»
صادقیپناه
با تاکید بر اینکه با این اوصاف ما باید تلقی خود را از شعر کلاسیک تغییر دهیم و باید
بپذیریم که غزل ظرفیتی مستعد برای پذیرش معانی جدید است، گفت: «تا زمانی که غزلسرای
خوب و آوانگارد مانند حسین جلالپور داشته باشیم، غزل خوب را هم داریم که شعر زمان
خود باشد. غزل قالبی نامیراست که ظرفیت پذیرش شعر کلاسیک را داشته، ظرفیت پذیرش شعر
نئوکلاسیک را داشته و دارد. ظرفیت پذیرش شعر مدرن را دارد. ظرفیت پذیرش شعر پستمدرن
را دارد و خواهد داشت و هر جنبش ادبی که پسازاین پدید آید نیز در این قالب میتواند
گنجانده شود. این قابلیت و انعطافپذیری را این قالب در طول تاریخ از خود نشان داده
است.»
این شاعر،
مترجم و منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنان خود نیز به تعریف «آوانگاردیسم» پرداخت و
افزود: «آوانگاردیسم یک مکتب ادبی نیست، بلکه رفتارهای هنجارشکن علیه نرمهای دیگر
است. از این رو، در ادبیات فارسی شاعران آوانگارد بزرگی داشتیم که از جمله آنها میتوان
به سعدی، مولوی و... اشاره کرد.»
صادقیپناه
با تاکید بر اینکه در ادبیات معاصر نیما، شاملو و ... از جمله شاعران نوگرا و آوانگارد
بودند، افزود: البته من معتقدم که سنگ بنای غزل نئوکلاسیک را فروغ در ادبیات معاصر
ایران گذاشت؛ اما حرکت آوانگاردی غزل از دهه شصت شروع شد و سپس در دهه هفتاد شکل گرفت
که برخی از شاعرانی همچون سعید میرزایی داعیهدار آن شدند.
این شاعر در پایان با تاکید بر اینکه زندهیاد جلالپور
یکی از آوانگاردهای غزل مدرن بود که امروز جای خالیاش بهشدت احساس میشود، یادآور
شد: «غزل جلالپور در نسبت با غزل معاصرکه از جسارت و نوآوری بیشتری برخوردار بود و
میتواند غزل وی را در موقعیت و جایگاه متمایزی بنشاند، تمایز آرایه تشخیص در شعرهای
حسین جلالپور و سیالیت ذهنش در میان اشیا و اجزای جهان و مفاهیم شناور است. سیالیت
و جریان زمان در شعرهای حسین جلالپور که هم در مرگ سرودش هویداست و هم در کارهای پیشین
او دیده میشود.»
همچنین
وی افزود در کتاب «کلاغ بعد از باغ» شاخصههایی که آوانگارد بودن غزلیات جلالپور را
تائید میکنند، عبارتند از تمایز در استفاده از آرایه تشخیص (شاخصه منخصربهفرد شعر
حسین جلالپور بود)، ساختارشکنیها در فرم بیرونی، ساختارشکنیهای زبانی، بداعت در
آشناییزداییها (آمیخته به لحن و نحو بدیع) و سیالیت در فضا و زمان.
صادقیپناه
برای روشن کردن و توضیح بیشتر درباره این مشخصهها، به تعاریف مرسوم برخی اصطلاحات
ادبی همچون آرایه تشخیص و تشبیه و... گریزی زد در ادامه با شواهدی از غزلهای حسین
منزوی به غنای مبحث پرداخت.
ابیات
برگزیده از کتاب «کلاغ بعد از باغ» و شرح مشخصه و مولفههای مذکور بخشهای دیگر
این سخنرانی بود.
این
شاعر و منتقد متفاوت بودن ادبیات جلالپور را نتیجه درآمیختن و زیست او با کلمات
دانست که باعث میشد ظرفیت واژگان و عبارات را بهتر بشناسد. صادقیپناه در ادامه
تصریح کرد: «کارکردهای تازهای از کلمات و عبارات در شعر حسین جلالپور میبینیم که
بیهمتا هستند و نتیجه همین شناخت است. ازجمله تشخیصهای بیبدیلی که برای عبارات و
قیدها در غزلهایش دیده میشود، نتیجه همین شناخت از ظرفیت کلمات و عبارات است. همچنین
دایره واژگانی وسیع و دقیق از نتایج دیگر این ویژگی حسین جلالپور است که ریشه در مطالعات
و پژوهشهایش دارد.»
یادآوری
میشود، پخش دو نماهنگ از زندگی و شعرخوانی حسین جلالپور، شاعر، نویسنده، مصحح، منتقد
و پژوهشگر گناوهای که فروردین امسال در اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست داد،
اجرای موسیقی ایرانی با هنرنمایی بهرنگ حکیمی پور و کوروش زنگویی از بخشهای میانبرنامه
بود.
شعرخوانی تعدادی از شاعران هماستانی شامل «فاطمه
نواییلقب»، «رضا معتمد»، «محبوبه بصری»، «الهام مردانی»، «صاحبه نادرپور»، «خلیل شیخیانی»،
«عزت خلیفهزاده»، «عابد اسماعیلی»، «مهدی بیاتینسب»، «سیما نوذری»، «غلامرضا ابراهیمی»،
«علیرضا احمدیفرد»، «کمیل ایزدجو» از دیگر بخشهای این نشست تخصصی بود که در نخستین
روز سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر برگزار شد.
در
پایان با حضور «محمدصادق سعیدی»، رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر
بوشهر، «اسکندراحمدنیا» شاعر و «پویا دولابی» از اعضای شورای اسلامی شهر بوشهر از
حسن صادقی پناه به عنوان مهمان ویژه این نشست قدردانی به عمل آمد.