|
داود علیزاده- الهام بهروزی
پنجشنبهشب 23 خردادماه، سالن همایش مجتمع فرهنگی هنری بوشهر میزبان اختتامیه سومین دوره جایزه ادبی بوشهر بود. در این آیین از چند دهه تلاش احمد آرام و علی قنبری به عنوان داستاننویس و شاعر بوشهر تقدیر بهعمل آمد. در این آیین که با حضور نویسندگان و منتقدان مطرح کشوری و علاقهمندان به ادبیات برگزار شد، برگزیدگان سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر نیز معرفی و تجلیل شدند.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر در این آیین که با حضور حسن میرعابدینی نویسنده و منتقد ادبی، طاهره شمشیری رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و بانوان شورای اسلامی شهر بوشهر و هیات داورات دو بخش شعر و داستان این جایزه و نویسندگان و شاعران ملی و استانی پنجشنبهشب ۲۳ خردادماه در مجتمع فرهنگی بوشهر برگزار شد، گفت: بندر بوشهر یکی از پایههای داستاننویسی و لنگرگاه مدرنیته در ادبیات ایران است. بندر بوشهر، شهر اولینهاست. مظاهر مدرنیته اولبار از این بندر وارد کشورمان شدهاند. از جمله این مظاهر ادبیات مدرن است؛ ادبیات به دلایل مختلف در ایران پوستاندازی کرد، ازجمله بهدلیل نحوه زیست مدرن و تبادلات فرهنگی.
محمدصادق سعیدی در ادامه با بیان اینکه بوشهر، از دیرباز پل ارتباطات فرهنگی بوده است، افزود: حضور در کنسولگریهای کشورهای مختلف، تاسیس دومین دبیرستان ایران، راهاندازی سالن سینما، چاپخانه و دهها مورد دیگر، همه دلایلی بر این مدعاست. در ادبیات هم همزمان با تغییراتی که در کل کشور مشاهده میشد، بوشهر چهرههای بهیادماندنی در عرصه داستان و شعر به سرزمین مادریمان معرفی کرد.
وی با تاکید بر اینکه جایزه ادبی بوشهر، دغدغه ادبیات مستقل دارد، تصریح کرد: این دغدغهمندی در تمام وجوه آن متبلور شده و اصرار سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی بر مستقل ماندن این جایزه است. هرچند که تلاش داشته و داریم که با پیشنهاد موضوعاتی در ارتباط با بندر بوشهر، شاعران و نویسندگان را تشویق به تامل در جایگاه این بندر قدیمی کند.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر با تاکید بر اینکه در سومین دوره این رویداد بزرگ ادبی حدود ۱۵۰۰ اثر به دبیرخانه این رویداد ارسال شد، گفت: به تفکیک بخشها، ۵۳۹ اثر در بخش داستان کوتاه منتشرشده، ۵۷۱ شعر منتشرنشده، ۵۸ رمان منتشرنشده، ۶۷ رمان چاپشده، ۷۰ مجموعه شعر منتشرشده و ۱۴۵ مجموعه شعر چاپشده به دبیرخانه سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر ارسال شد.
سعیدی در ادامه با تاکید بر اینکه زحمت داوری این دوره در بخش داستان به عهده فرشته احمدی، صمد طاهری، محمد کشاورز، حسن محمودی و محمدرضا صفدری بوده است، افزود: در بخش شعر نیز آتفه چهارمحالیان، شمس آقاجانی، محمد آزرم، شهریار وقفیپور و خلیل درمنکی اشعار ارسالی به دبیرخانه را داوری کردند.
وی در پایان با بیان اینکه در دورههای قبل حضور ارزشمند اساتید بیبدیل ادبیات ایران و بوشهر، علی باباچاهی و محسن شریف را پاس داشتیم، خاطرنشان کرد: در این دوره نیز بر خود لازم دیدیم که حضور اساتید مجرب ادبیات بوشهر احمد آرام و علی قنبری را مغتنم دانسته و از حضورشان در ادبیات ایران تجلیل به عمل آوریم. امیدوارم این جایزه ادامه پیدا کند و طرحها و ایدههای جذابتری در چهارمین رویداد ادبی بوشهر به بار نشیند.
در ادامه محمد آزرم شاعر و منتقد ادبی از دوستان بیستساله علی قنبری درباره او و آفاق شعریاش به سخنرانی پرداخت.
محمد آزرم ضمن تشکر از برگزارکنندگان سومین دوسالانه جایزه ادبی بوشهر که کار بزرگ و ارزشمندی را صورت دادند، گفت: در این قسمت قرار است درباره آقای قنبری دوست بیستسالهام، نکاتی را عرض کنم. سال 1378 من اولین بار علی قنبری را در جلسه شعری ملاقات کردم که در تهران برگزار میشد و شاعرانی از طیفهای مختلف حضور داشتند. اسم جلسه «فرا پویان» بود. اولین نکتهای که نظرم را جلب کرد اینکه با شاعری مواجهام که روحیهای تجربی دارد و شاعر مستقلی است و متفاوت از شاعران مرسوم دهه هفتاد است. کتابی هم منتشر کرده بود که «نقطه پشت فعل خراب یا فرانتس کافکای پشت جلد» و نامگذاری همان کتاب نشان از روحیه تجربهگرای قنبری داشت که در شعر تقابلهایی که در زندگی با آن مواجه هستیم و قرار دادن همهچیز کنار هم خواسته معنای جدیدی تولید کند و معناهای از پیش تعیینشده را کنار بزند. این کتاب نقطه پشت فعل خراب علاوه بر ریتمهایی که نشان میداد نوعی موسیقی زبانی دارد، موسیقی کلاسیک و شعر نیمایی را پشت سر گذاشته بود و این امر از موسیقی شهری آمده که این دوست عزیز آمده بود.
شاعر کتاب «عکسهای منتشر نشده» در ادامه تصریح کرد: علی قنبری مشتاق دانستن و درک وضعیت جدید است. یک روحیه پژوهشگر و جستجوگری دارد که دیدگاههای دوقطبی را بشکند، باورهای خوب و بد کنار گذاشته شود و این باعث شده بود که شعرش در دستهبندیهای مرسوم آن زمان جا نگیرد. شعرهای علی قنبری ویژگی خاصی داشت که برخی سطرهایش را تکرار میکردیم.
این منتقد ادبی به این نکته اشاره کرد: باید این نکته را در نظر گفت که در آن زمان شبکههای اجتماعی نبود که همهچیز را کپی پست کنند. آن زمان وضع به این صورت نبود و شاعر برای انتشار و دیده شدن باید زحمت میکشید. علی قنبری آن موقع با تکیهبر شعر خودش و تواتمندی که در شعر نشان میداد نظرها را به خودش جلب کرده بود. همه با دقت شعر قنبری را گوش میدادیم. حتی اگر شعر جدیدی هم نداشت دوست داشتیم «شعر پشت فعل خراب» را تکرار کند که نام خودش را هم در آن به لحنی جا داده بود. این دوستی ادامه پیدا کرد و علی کتابهای جدیدش را چاپ کرد. «نامه (به / از) رویا و ضمائم پارهوقت» متنهایی که در موقعیتهای بار ادبی داشتند ولی شعر نبودند. مثلاً علی نامهای از یدالله رویایی گرفته بود که با کلاژ در شعر و کتاب خودش کارکرده بود. در ضمن اینکه نگاه خاص خودش را هم در شعر اعمال کرده بود. شاید این کارهایی بود که هرکسی حاضر به انجام آن نبود. کاری بود که شاعرهای اهل تجربه انجام میدادند. خلاصه چاپ کتابهای علی قنبری ادامه پیدا کرد تا کتاب «یک ساعت سعد با مارک وستندواچ» آوردن مارک ساعت مرسوم نبود و یا سوال پیش میآمد که چرا مارک را در شعرش آورده است.
سراینده کتاب «آیا» در ادامه گفت: علی دوست داشت یک امر روزمره را در کنار کار خودش به کار ببرد و با این کار برداشتن مرزهای ارزشی و فرهنگی در حوزه شعر قدم بردارد. در این چند سال گذشته همزمان با هم کارهای اجرائی هم داشتیم شعر پرفورمنس، شعر اجرائی، شعری است که مخصوص اجرا در حضور مخاطبان نوشتهشده؛ اما با دقت در عبارت «مخصوص اجرا در حضور مخاطبان» درمییابیم که هر شعر اجرائی صرفا در اجرای زنده و در حضور مخاطبان شکل میگیرد، حتی لازم نیست از قبل نوشتهشده باشد، بداههپردازی روی صحنه و در برابر مخاطبان هم میتواند یکی از روشهای اجرا باشد. در پرفورمنس بخشی از صداها و آواهای اجرائی بود و حتی محل اجرا، زمان اجرا، تمامی حرکات و کنشهای بدنی و رفتاری حاضران و اجراکنندگان به همراه جلوههای صوتی و تصویری، سازنده شعر بودند و شاهد شکل گرفتن شعر بهصورت زنده و متمایز از نسخه چاپی در حضور شرکتکنندگان بودیم. این حرکت به سمت ژانرهای نامتعارف تنها از ذهنی خلاق و شجاع برمیآید. علی قنبری در نظریهپردازی و نقد همیشه حضور داشته هرچند که کتاب مکتوبی در این زمینه منتشر نکرده است و من البته در خاطرم هست که در نشریات مختلف چاپشده است.
در نهایت آزرم سخنان خود را با این نکته به پایان رساند که بوشهر یکی از قطبهای شعر مدرن در ایران بوده با نامهایی همچون آتشی، باباچاهی و امید هست که همچنان نیز قطب شعر باقی بماند با شخصیتهای دیگری همچون علی قنبری و ...
شعرخوانی «امید غضنفر» بخش دیگر این آیین بود و سپس حسن میرعابدینی نویسنده و منتقد شاخص ادبیات داستانی درباره «احمد آرام» و جهان داستانی وی به سخنرانی پرداخت.
حسن میرعابدینی با بیان اینکه از ستاد برگزاری سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر به دلیل توجهی که به ادبیات معاصر ایران (شعر، داستان و موسیقی) نشان دادند، بهصورت ویژه تشکر میکنم، گفت: بهدلیل فشردگی برنامه ناگزیرم به جایگاه ارزشمند احمد آرام در عرصه داستاننویسی ایران بهاختصار بپردازم. احمد آرام در جغرافیای فرهنگی بوشهر بالیده است و در نوشتن داستانهایش از این فضا تاثیر پذیرفته است. البته باوری به دستهبندی نویسندگان بر اساس جغرافیای محل تولد یا زندگی آنها ندارم؛ اما نمیتوانم منکر نقش سکونت ادبی بر کار نویسندگان و شاعران شوم. هر نویسنده بر مبنای سبک فردی خود تشخص میکند؛ اما سبکهای فردی در اسلوب نوشتاری همگانیتری میگنجد. همانکه از آن بهعنوان تاثیر عوامل تاریخی و فرهنگی بر شیوه اثرآفرینی یاد میکنند؛ یعنی نویسنده کار خود را میکند؛ اما کار او برای مورخ ادبی بخشی از یک مجموعه نیز به شمار میرود.
نویسنده کتاب «صدسال داستاننویسی ایران» در ادامه با بیان اینکه در واقع آثار ادبی برایندی از فردیت خلاق نویسنده و سنت ادبی است که نویسنده در حوزه آن قلم میزند، افزود: در این فرصت به این دو وجه در کار احمد آرام خواهیم پرداخت. درباره بنای فرهنگی بوشهر و نقش آن در گذار جامعه ایران به مدرنیسم میتوان سخنها گفت؛ زیرا در تاریخ جدید مدنی ایرانشهرهای جنوبی مامند شیراز، بوشهر و کرمان نیز همچون شهرهای شمالی و غربی نظیر رشت و تبریز دروازههای گشوده رو به جلوههای تجدد اروپا بودند. هرچند مانند شهرهای رشت و تبریز در تاریخ مدنیت امروز ایران مطرح نشدند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه آشنایی ایرانیان با مباحث نو یا بهطور مستقیم از طریق منابع اروپایی بود یا از مسیر عثمانی، قفقاز و هند، تصریح کرد: بوشهر بهعنوان یکی از مهمترین راههای ارتباط با هند تحت سلطه انگلیسیها تا پیش از رونق گرفتن خرمشهر، بندر عمقی جنوب ایران بهشمار میرود. اهمیت این امر در چیست؟ آمیختگی صور گوناگون فرهنگی بومی و وارداتی ناشی از تردد و تبادل مسافر و کالا از هند و کشورهای افریقایی و عربی تنوعی به زیست جهان این بندر فعال میداد و تیپهای شخصیتی جالبتوجهی را در منظر نویسندگان آنجا قرار میداد؛ نمونهای از این امر را میتوان در فضا و شخصیتهای رمان «مردهای که حالش خوب است» اثر احمد آرام دید. جلوههای رنگرنگ زندگی و تنوع فرهنگها شخصیتهای قابلتوجهی را در منظر نویسندگان این منطقه قرار میداد و موضوعهای بکری را برای آثارشان تدارک میدید. به گمانم ادبیات خلقشده در حوزههای فرهنگی که سنت ادبی غنی دارند، رنگ میگیرد از آن سنت.
نویسنده کتای «سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی» در ادامه با تاکید بر اینکه بوشهر یک دهه پیش از مشروطیت دبیرستان «سعادت» را داشته است، گفت: عده جمعیت و قدرت فرهنگی و مالی این شهر آنقدر بوده که مطبعه داشته باشد و متینالسلطنه بتواند، نشریه مظفری را منتشر کند؛ یکی از اولین نشریههای دارای کاریکاتور در ایران بود. در چنین زمینهای سنت ادبی پی ریخته شد که زمینهساز برآمدن برخی از بزرگترین چهرههای ادبی معاصر ایران شده است؛ صادق چوبک، نجف دریابندری، منوچهر آتشی و...
میرعابدینی با اشاره به اینکه اما در این سنت ادبی بهعنوان یک کل ساختاری به تعبیر فرمالیست روس وجه غالب چیست؟ به گمانم نوعی رئالیست وهمی یا به تعبیری رئالیست جادویی، تصریح کرد: طبیعتا نمیخواهم با بینش تقلیلگرایانه تولیدات ادبی هنری برآمده از این جغرافیای فرهنگی را در این گرایش خلاصه کنم؛ اما تا آنجایی کن من مطالعه کردهام، آمیزهای از رئالیسم پوشیده در شولای وهم جادوی افسانهها، باورها و اسطورهها جزء تمرکزدهنده آثار نویسندگانی همچون محسن شریف، منیرو روانیپور، محمدرضا صفدری و احمد آرام را تشکیل میدهد. البته هر یک از این نویسندگان با واقعیت داستان خاص خود را میسازند.
وی با اشاره به اینکه نویسنده امروز به خلاف نویسندگان دیارگرای دهه ۴۰ بهجای ارائه گزارش استنادی انتقادی از زندگی میکوشد با راهگشایی به درون، باورهای غریب مردم منطقه رازآمیز کند، ادامه داد: بهطوریکه منطقه ناشناخته به منطقه ذهنی زیباییشناختی بدل شود. نویسنده باورهای برگرفته از بوم را به قالب ذهنیت خود در میآورد. آنها را تغییر میدهد و دستکاری میکند تا واقعیت داستانی باب طبع خود را بسازد. احمد آرام از وجه جادویی افسانههای مردم جنوب بهره میبرد و وهم جاری در آنها را به عنصری زیباشناختی از داستان خود بدل میکند. در واقع با ساختن الگویی هنری از آن دلهره جاری در افسانهها را درونی متن میکند و در گذر از بوم و پسابوم از جلوههای بومی ساختارشکنی میکند و آنها را به خدمت زیباییشناختی داستان در میآورد. او جنوب خاص خود را میسازد. ادبیاتی از سنخ دیگر و با جنبههای خاص خود.
میرعابدینی همچنین با بیان اینکه آرام نویسندهای است باتجربه زیستی غنی، افزود: وی از سال ۴۹ یعنی پنجاه سال پیش تئاتر را آغاز کرده است و به گروه آشور بانیپال بابلا در کارگاه نمایش راهیافته است. کارگاه نمایش از نوگرایانهترین بنیادهای هنری ایران بهشمار میرود و گروه آشور بانیپال آوانگاردترین گروه فعال در کارگاه نمایش بود. احمد آرام به سینما نیز تمایل نشان داده و از جمله چند صباحی در مدرسه سینما رم درسخوانده است. وی به نقاشی و گرافیک هم پرداخته است. بهگمانم میتواند ریشه تجربهگرایی او را در این پیشینه هنری جستوجو کرد. آموزههای وی از تئاتر، سینما و نقاشی به شکل لایهبندی روایت یا توجه به میزانسن در فضاسازی بر نثر و ساختار داستانهایش اثر گذاشتهاند.
خالق کتاب «تاریخ ادبیات داستانی ایران» با اشاره به اینکه آرام با مجموعه داستان «غریبه در بخار حمام» و رمان «مردهای که حالش خوب است» از دهه ۸۰ چاپ آثار داستان خود را شروع کرد: وی با انتشار مجموعهداستانها و رمانهای متعددی بهعنوان نویسندهای پرکار و مایل به تجربه مدام شناختهشده است که به جستوجوی امکانهای تازه در تخیل و زبان میرود. میتوانم حاصل کار وی را در دو مرحله کموبیش مشخص دستهبندی کنم؛ در مرحله نخست به زندگیها و مسائلی میپردازد که در جغرافیای سرشار از باورها و افسانههای منطقه بوشهر میتواند اتفاق بیفتد. واقعیت داستان خود را بر اساس کابوسهای مردم درگیر خشونت طبیعت و وهم فضا بسازد. رئالیسم جادویی سبکی برای پرداختن بدین زیستبوم و جاری کردن اضطرابی وهمناک در تار و پود متن به شمار میرود.
میرعابدینی در ادامه با بیان اینکه داستانهای اولین مرحله از کارهای آرام شروعی واقعگرایانه دارند، تصریح کرد: اما در فضای رنگ گرفته از آیینها و باورها پیش میروند. پژوهشهای حال احمد آرام در فولکوریک منطقه میتواند پشتوانهای از این بخش داستانی باشد؛ اما او داستانهای مرحله دوم کار خود را حول پرسشهای اساسی از وضع امروز جهان نوشته است؛ پرسشهایی مثل تحلیل رفتن انسان تحت سلطه اشیا یا نقش فضای مجازی در هویتزدایی فرد یا نقش تروریسم در زوال عقلانیت و خرد بشر.
وی با اشاره به اینکه تکنیک آثار مرحله دوم کار این نویسنده مثلا در رمان «باغ استخوانهای نمور» که در ارتباط بینامتنی با «مسخ» کافکا نوشتهشده است، پیچیدهتر میشود، یادآور شد: در این اثر آدمهای هراسزده و سردرگرم گرفتار مرگ میشوند یا در موقعیت تقدیری شوم گرفتار میآیند؛ اما آرام حتی در داستانهای سوررئالیستی که از مسائل جهان و زندگی مردم شهرهای بزرگ مینویسد مثل داستانهای مجموعه «به چشمهایم خیره شده بودی» تعلق خاطر خود را به فضای وهمناک جنوب از دیت نمیدهد. هرچند عناصر اقلیمی به عمق ساختار داستان میروند؛ اما تاثیرشان بر حال و هوای رمزآلود و وهمناک متن مشهود است.
نویسنده کتاب «فرهنگ داستاننویسان ایران از آغاز تا امروز» در پایان تاکید کرد: سخن کوتاه کنم احمد آرام در دو دهه بهعنوان نویسندهای جستوجوگر و مدرن آثار قابل تاملی آفریده که ضرورت دارد بررسی دقیقتری از آنها صورت بگیرد و پیشنهادهای او در خصوص داستان معاصر جدیتر گرفته شود.
در ادامه آتفه چهارمحالیان به نمایندگی از هیات داوران بخش شعر بیانیه این هیات را به این شرح خواند: با توجه به تکثر و رویکرد شعر سعی بر این بوده است که هر اثر بر اساس جهان شعری خودش سنجیده شود. جهان شعری مثل هر جهان مفهومی دیگر حاصل انسجام فرمال و درونی برخاسته از رفتار متقابل اجزای اثر است و معیارها و ضوابط زیباییشناسی هر شعر در درون خودش ایجاد میشود.
همچنین تصویر جهان شعری بدون جهانهای شعری دیگر و تاریخ شعر ممکن نیست و توانمندی اثر را در ساختن و پرداختن جهان خود بنیاد میگیرد. نیرویی که در پیگیری منطق درونی و تاریخ شعر در نقاط تمایز آن تجلی مییابد.
هیات داوران با این نظرگاه آثار شاعران را از میان کتابهای رسیده برگزیده است؛ شمس آقاجانی، محمد آزرم، آتفه چهارمحالیان، خلیل درمنکی و شهریار وقفیپور، ۲۳ خردادماه ۱۳۹۸»
سپس فرشته احمدی نیز به نمایندگی از هیات داوران بخش داستان سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر بیانیه این هیات را اینگونه قرائت کرد: «هیات داوران سومین دوسالانه جایزه ادبی بوشهر در زمستان ۹۷ بررسی آثار ارسالشده به دبیرخانه این جایزه را در چهار بخش آغاز کرد. در بخش داستانهای کوتاه منتشرنشده ۵۳۹ داستان و در بخش رمان منتشرنشده ۵۸ رمان برای بررسی در اختیار داوران قرار گرفت.
۶۷ رمان چاپشده و ۷۰ مجموعهداستان منتشرشده که تاریخ انتشارشان بازه زمانی زمستان ۹۵ تا زمستان ۹۷ در نظر گرفته شده بود، به دبیرخانه ارسال شد. لازم به یادآوری است که این تعداد تمام داستانهای منتشرشده در این دو سال را شامل نمیشود و صرفا کتابهایی موردبررسی و داوری قرار گرفتند که از سوی نویسندگان و ناشران به دبیرخانه جایزه ارسالشده بود.
در نهایت هیات داوران با در نظر گرفتن سه ملاک مهم که عبارتند از: 1) توجه به سوژههای خلاقه و بدیع، ۲) توانایی نویسنده در یافتن چارچوب مناسب برای طرح و گسترش ایده و ۳) زبان پیراسته و مناسب هر داستان در هر چهار بخش اسامی منتخبان خود را اعلام کرد.
هیات سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر؛ محمدرضا صفدری، صمد طاهری، محمد کشاورز، حسن محمودی و فرشته احمدی با ابراز امیدواری بابت تداوم این جایزه و کمک به برقراری ارتباط قوی و پویا میان مولفان، مخاطبان، منتقدان و ناشران و با ایمان به اینکه ادبیات زندگیمان را غنا خواهد بخشید کار خود را به پایان رساند.
نمایش دو نماهنگ با موضوع بوشهر و چهرههای شاخص ادبی این بندر کهن، همچنین نمایش دو فیلم کوتاه در معرفی علی قنبری و احمد آرام و تجلیل از این دو چهره درخشان ادبیات ایران و بوشهر، اجرای گروه موسیقی «همنوازان برگریز» به سرپرستی حسین علیشاپور، بخشهای دیگر برنامههای آیین پایانی سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی بوشهر را تشکیل میداد.
در بخش پایانی این آیین برگزیدگان هر بخش به تفکیک به این شرح معرفی شدند.
بخش ویژه:
الف) بخش شعر: شایسته تقدیر: حسین باقری، سیامک برازجانی
ب) بخش داستان: شایسته تقدیر: منوچهر بایندری، محمود علیپور و سید حسن رضوی.
بخش شعر:
الف) شعر منتشرنشده:
شایسته تقدیر: محمد عسگری ساج
مقام سوم: مجتبی مظفریراد
مقام دوم: مصطفی توفیقی
مقام اول: فرشاد سنبلدل
ب) مجموعه شعر منتشرشده:
شایسته تقدیر: «دری به دایره گچ» از مظاهر شهامت
مقام سوم: «چرخ کاترین» سروده زهرا زمان
مقام دوم: بهطور مشترک «پروردگارا ایران را به خاطر بسپار» از کورش کرمپور و «حق تیر به سگهای خانگی» از آناهیتا رضایی
مقام اول: «آن حیوان» سروده مازیار نیستانی
بخش داستان:
الف) داستان کوتاه منتشرنشده:
شایسته تقدیر: مسلم کبیری
مقام سوم: بابک شکری
مقام دوم: ذبیحالله یزدانپرست
مقام اول: آرش محمودی
ب) مجموعه داستان منتشرشده:
شایسته تقدیر: بهصورت مشترک «افتاده بودیم در گردنه حیران» از حسین لعلبذری و «شکارچیان در برف» از نسیبه فضلاللهی
مقام سوم: بهصورت مشترک «باران بمبئی» از پیام یزدانجو و «متغیر منصور» از یعقوب یادعلی
مقام دوم: «دوازده نت برای سکوت» از کیوان صادقی
مقام اول: «هفتگنبد» از محمد طلوعی
ج) رمان منتشرشده و منتشرنشده:
شایسته تقدیر: «گزارشهای یک شکاربان» از حسن بهرامی و «دوردست» از میثم نبی
مقام سوم: بهصورت مشترک «بند محکومین» از کیهان خانجانی و «خاموشخانه» از ساناز زمانی
مقام دوم: «غروبدار» از سمیه مکیان
مقام اول: «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» از عطیه عطارزاده
شایانذکر است به نفرات برتر هر بخش افزون بر اهدای لوح تقدیر، جوایز نقدی، تندیس سومین دوسالانه ملی جایزه ادبی نیز اهدا شد.
یادآوری میشود، سومین دوسالانه جایزه ادبی بوشهر از ۱۹ تا ۲۳ خردادماه با اجرای ویژهبرنامههای متنوعی با حضور چهرههای شاخص ادبی کشور به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر در بوشهر برگزار شد.