bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۳۹۰۰
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۸ - ۰۹ مهر ۱۳۹۸
سومین سالکوچ شریف در سایه سکوت؛
الهام بهروزی: محسن شریف نویسنده فقید جنوبی زاده پنجم آذر 1315 در روستای چاهکوتاه بوشهر بود که برای نخستین‌بار در سن 54 سالگی دنیای نویسندگی را با نوشتن کتاب «فصل‌های تکراری» (انتشارات نوشتار) در سال 69 تجربه کرد. او همچنین دومین رمانش را با عنوان «آس نحس» در سال ۱۳۷۷ به همت انتشارات قلمرو روانه بازار کتاب کرد. رمان «سال‌های صبر» (چاپ اول، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۷۹؛ چاپ دوم، انتشارات داستان‌سرا: ۱۳۸۲)، «ورار» (مجموعه‌داستان، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۸۱) و «تب نوبه» (رمان، انتشارات افراز: ۱۳۹۴) از دیگر آثار او بودند که مجال انتشار پیدا کردند. همچنین چندین مقاله و نوشته‌های پراکنده‌ای از وی در نشریات به چاپ رسید.

الهام بهروزی

«شنبه در فروغ سبز سینمایی رو آمد، پشت گاو زرد، سر بند بوق ورچاکید و چراغ روشن، توی هوار خودگردانی و پرچم ایالت فروغلتید، مثل مرغ پرشکسته. بعد‌تر هم کمی پیش از چموشی زمین هوای شنبه سنگین شد، ماسید میان حلق و گلو، مجری از درون، از ته دل می‌لرزید. تکیه داده بود به تمثال مبارک، پشت میز خطابه انگار که گیر لب‌خوانی باشد، با نگاه واکشانده سردرگم. بیشتر اما نگاهش سوک حلقه میانی بود، روح به حریم سجده، در کجاوی منبت. آن‌جا را دیده بود هاله تابناکی جلایش داده، چتر بلور دلگشا، مثل حباب نورانی و ترکش انداخته از جبین بر میدان.» (بخشی از کتاب «تب نوبه» نوشته محسن شریف)

محسن شریف نویسنده فقید جنوبی زاده پنجم آذر 1315 در روستای چاهکوتاه بوشهر بود که برای نخستین‌بار در سن 54 سالگی دنیای نویسندگی را با نوشتن کتاب «فصل‌های تکراری» (انتشارات نوشتار) در سال 69 تجربه کرد. او همچنین دومین رمانش را با عنوان «آس نحس» در سال ۱۳۷۷ به همت انتشارات قلمرو روانه بازار کتاب کرد. رمان «سال‌های صبر» (چاپ اول، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۷۹؛ چاپ دوم، انتشارات داستان‌سرا: ۱۳۸۲)، «ورار» (مجموعه‌داستان، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۸۱) و «تب نوبه» (رمان، انتشارات افراز: ۱۳۹۴) از دیگر آثار او بودند که مجال انتشار پیدا کردند. همچنین چندین مقاله و نوشته‌های پراکنده‌ای از وی در نشریات به چاپ رسید.

پدر او، علی شریف ملقب به میرزاعلی معارف، رئیس اداره فرهنگ بوشهر در دهه 1310 خورشیدی بود، وی دوران دبستان را در مدرسه سعادت بوشهر گذراند، سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت و دوران متوسطه را در مدارس دارالفنون، اسکندری و رضاشاه تهران سپری کرد. دوران تحصیل برای شریف دوران آشنایی با سیاست بود. شریف بعد از پایان تحصیلاتش به معماری روی آورد اما از فعالیت‌های فرهنگی وی می‌توان به ریاست انجمن اهل قلم بوشهر (78-86) اشاره کرد. در این دوران فعالیت‌های انجمن قلم شکلی تازه به خود گرفت؛ برپایی همایش‌ها و ... در حوزه شعر و داستان از ابتکارات وی بود. در این میان می‌توان به همایش بزرگداشت استاد منوچهر آتشی و همایش نقد و بررسی محمدرضا صفدری اشاره کرد، جایزه قلم طلایی در رشته داستان‌نویسی و جایزه شعر فصل از دیگر اقداماتی وی بود که در حوزه ادبیات صورت گرفت.

این داستان‌نویس محجوب بوشهری سال‌های آخر عمر با سرطان حنجره دمساز شد و سرانجام هشتم مهرماه 95 در سن 80 سالگی به دیار ابدی کوچ کرد تا برای همیشه از بند بی‌مهرها و بی‌توجهی‌ها خود را رها بسازد. او هرچند نوشتن را دیر شروع کرد؛ اما با انتشار چندین اثر در حوزه داستان به غنای ادبیات جنوب افزود و خود را در زمره نویسندگان صاحب سبک قرار داد. سبک خاص وی در نویسندگی و استفاده از تعبیرات موجز و البته پیچیده موجب شد که او در جرگه داستان‌نویسان سخت‌خوان قرار بگیرد و هر مخاطبی نتواند به‌راحتی به درک نوشته‎هایش نائل شود.

در این رابطه، فرشید جان‎احمدیان در آیین رونمایی آخرین اثر شریف (تب نوبه) که در فرهنگسرای بافت تاریخی چند ماه پیش از مرگ وی برگزار شد، در خصوص ویژگی نویسندگی شریف گفته بود: «یکی از اصلی‌ترین ویژگی آثار شریف مضمون‌گرایی است، حتی در عنوان کتاب‌هایش این ویژگی مشخص است. «آس نحس»، «ورار»، «فصل‌های تکراری»، «سال‌های صبر» و «تب نوبه» این مضمون‌گرایی با شروع هر داستان نمایان است. از همان ابتدای کار نویسنده با مخاطب خود یک قرارداد می‌بندد که مضمون داستان این است و عموما داستان با جمله‌ای شروع می‌شود که تقریبا در تمام داستان‌ها یکسان است.»

این نویسنده بوشهری در ادامه با بیان اینکه آنچه در همه داستان‌های شریف مشترک است، حجم دادن به وضعیت است، افزوده بود: «وقتی داستان‌های وی را می‌خوانیم، در ذهنمان خود حادثه محو می‌شود و بیشتر حجمی است که به یک موقعیت داده شده و این موقعیت پیرامون مضمونی است که شریف در ذهنش آن را پرورش داده است، در واقع حادثه در پشت داستان قرار می‌گیرد.»

به عقیده جان‌احمدیان: «نثر شریف، نثری شعرگونه است، یعنی وقتی جملات وی را می‌خوانید، با جملات آهنگین روبه‌رو می‌شوید، به‌گونه‌ای که با خواندن این داستان‌ها خواننده مجذوب نثر و جملات آهنگین وی می‌شود، وی یک تم را در تمام داستان‌هایش تکرار کرده است، با وجود پافشاری شریف در رسیدن به خواسته‌هایش نکته جالب این است که در تمام داستان‌هایش پیگیری‌ها و فعالیت‌ها با شکست روبه‌رو می‌شوند.»

سعید بردستانی، نویسنده صاحب‌اثر و جوان بوشهری نیز در خصوص سبک نویسندگی مرحوم شریف می‎گوید: «سبک وی، سبکی پیچیده و مطنطن است که در آن از زبانی آرکاییک با سویه‌های شاعرانه بهره می‌گرفت. دایره وسیع واژگانی او هم محدوده زبان معیار و هم محدوده زبان فولکلور را شامل می‌شد که به او ابزار و امکان لازم را برای تاختن در چنین زبان و سبکی می‌داد. فرم روایی شریف، فرم حرکت در مدارهای بسته بود و روایت اغلب دورزننده بود تا پیش رونده. به همین دلایل خواندن و دریافت اغلب آثار شریف، کاری نیست که به‌راحتی میسر باشد. از این بابت می‌توان آثار شریف را دشوارخوان دانست.»

عبدالله رئیسی، منتقد، پژوهشگر و شاعر بوشهری هم درباره سبک داستان‌نویسی شریف معتقد است: «شریف، ذهنی پیچیده و زبانی چندلایه دارد. به‌خاطر همین هم سبک داستان‌نویسی او متفاوت و منحصربه‌فرد است. داستان‌های او با یک بار خواندن هرگز درست و به‌خوبی فهمیده نمی‌شوند. او البته اصراری بر پیچیده‌نویسی ندارد، بلکه پیچیدگی و دشواری، تقدیر قلم اوست. شریف، راوی لایه‌های درونی فرهنگ و سنت‌های فراموش شده ماست. نگاه تیز و جزئی‌نگر شریف، هر آیین پنهان و هر باور خاک خورده‌ای را زیر چتر خود می‌گیرد و جذب عناصر داستانی خویش می‌کند. فصل‌های تکراری او تکرار هزار باره اندوه اینجایی و شرقی ماست. او به زبان در داستان اهمیت می‌دهد و داستان‌های او را باید داستان‌هایی با زبان متمایز در قلمرو داستان‌نویسی امروز محسوب کرد. در سبک داستانی شریف، فرم و روایت و هسته مرکزی و سایر اجزای داستان، متاثر از زبان عمیق و دیریاب و پیچیده او هستند. از این رو نیز نمی‌توان داستان شریف را زیرمجموعه هیچ جریان داستانی معاصر قرار داد، چراکه رئال هست و نیست. رئالیسم جادویی هست و نیست. مدرن هست و نیست. سوررئالیسم هست و نیست. پست مدرن هست و نیست. به همین علت، داستان او نه تقلید از داستان کسی است، نه قابل تقلید برای کسی. چون لازمه نزدیک شدن به این نوع نوشتن، دارا بودن غریزه ذاتی، تخیل ناب، تفکر بومی و ذهنیتی اسطوره‌ای و نمادگراست که در نویسنده درونی شده باشد و این در طول زمان به‌دست می‌آید. در مسیری که پر از تجربه‌های تلخ باشد. پر از دغدغه‌های بزرگ. پر از اندوه شرقی. پر از وسواس رفتن. پر از آرمان و آرمان‌گرایی.»

با این‎ اوصاف، باید اعتراف کرد که شریف از جمله داستان‌نویس‌هایی بود که آمد طرح خود را در داستان ایرانی انداخت و رفت. طرحی که دشوارخوان بود و هرکسی آن را نمی‎فهمید؛ اما کسی هم نمی‎توانست ارزش ادبی آثارش را به‎خاطر سختی جملات و تعبیراتش نادیده بینگارد. به نقل از سایت کتاب شهر: «محسن شريف، در همه كارهايش، به لحاظ زبان و روايت، به هيچ‌كس شبيه نيست جز خودش و بسيار مستقل عمل كرده است و اين امتياز كمي نيست. فراموش نكنيم كه او از خطه بوشهر و هم‌ولايتي داستان‌نويساني چون صادق چوبك، محمدرضا صفدري و منيرو رواني‌پور است؛ اما كاملا از تاثير آنها دور مانده است. اولين ويژگي داستان‌هاي شريف كه بلافاصله به چشم مي‌آيد، فضاي ماورايي و به عبارت بهتر «وهم گرايي» قصه‌هايش است كه به نظر مي‌رسد كيلومترها دور از جهان عيني و واقعي ما هستند، در حالي كه خط ظريفي به شكل منحني دايره‌وار در لايه‌هاي اين فضا مي‌چرخد و جهان «عين» و «واقع» را با دنياي «ذهن» و «غيرحقيقي» به هم پيوند مي‌دهد و اين خط ظريف، همان بيان استعاري و كنايي نويسنده است كه همچون ستاره دنباله‌دار، فضاي كهكشاني و ماورايي غيرقابل ديد را روشن مي‌كند. در حقيقت، قصه‌هاي محسن شريف، درهم‌آميزي وهم و واقعيت هستند.»

محسن شریف از آن تیپ نویسنده‌‌های تاثیرگذار بر ادبیات داستانی است که با آفرینش آثاری منحصربه‌فرد به ادبیات ملی چیزی افزود. عبدالله رئیسی در این خصوص معتقد است: «تاثیر شریف بر ادبیات ملی بیش از آنکه به جنبه‌های داستان‌نویسی او برگردد، با تیپ اجتماعی و شخصیت ادبی و کنش‌های فرهنگی او ارتباط دارد. او بعد از سرخوردگی‌های سیاسی که از دهه 30 شمسی به بعد با آن درگیر بود، به ادبیات رو آورد و نویسندگی را جدی گرفت. البته او از اوایل شکل‌گیری انقلاب ادبی به‌همت نیما در شعر و هدایت در داستان‌نویسی، دوشادوش کسانی چون آتشی و نعمتی‌زاده و باباچاهی، به ترویج ادبیات امروز در جنوب پرداخت و هر چند خود به‌شکل جدی آثارش را منتشر نمی‌کرد؛ اما در تشکیل حلقه‌های ادبی و انتشار گاهنامه‌های آن دوران نقش بسیار مهمی داشت و مشوق و محرک خوبی برای بقیه بود. در دو دهه گذشته هم به‌طور مشخص، با تاسیس انجمن اهل قلم و برگزاری چند همایش و بزرگداشت ملی برای منوچهر آتشی و محمدرضا صفدری و راه‌اندازی جایزه قلم طلایی داستان و جایزه شعر فصل، تاثیر خوب و مناسبی بر نسل جوان ادب‌دوست جنوب و به‌ویژه بوشهر گذاشت. شریف را می‌توان یکی از سرحلقه‌های اصلی و موثر ادبیات مستقل و حرفه‌ای در طی این دو دهه در بوشهر دانست و همان‌طور که خدمات ادبی او امروز بر کسی پوشیده نیست، بر آینده و تاریخ هم پوشیده نمی‌ماند.»

محسن شریف شاید امروز میان ما نیست اما او با آثاری که از خود بر جای گذاشت، نام خود را در ادبیات داستانی جاودانه ساخت. او تعصب خاصی به بومی‌نویسی داشت و در آخرین مصاحبه‌اش در گفت‌وگو با بامداد جنوب در خصوص رسالت نویسندگان در انتقال گویش و ادبیات بومی گفته بود: «من لهجه بوشهری را به کلمه تبدیل می‌کنم، اگر هر نویسنده بوشهری این کار را انجام بدهد، هم به وسعت زبان می‌افزاید و هم این‌که خودش به مراد کلامی می‌رسد که من این کار را انجام می‌دهم.»

روز گذشته (دوشنبه، هشتم مهرماه) سومین سالروز درگذشت این داستان‎نویس فقید بوشهری بود که عده‎ای از دوستداران، ادیبان و شاعران هم‌استانی با جمع شدن در آرامگاه وی یاد و خاطرش را پاس داشتند.


نام:
ایمیل:
* نظر: