الهام بهروزی:
کتابفروشیها
یکی از بنگاههای فرهنگی هستند که در دامنه فعالیتی خود آثار متعددی را عرضه میکنند
که سهم بسزایی میتواند در سرانه مطالعه منطقه مورد فعالتی خود ایفا کند. در حقیقت
کتابفروشیها یکی از پاتوقهای فرهنگی هستند که پاسخگوی مخاطبان کتابخوان در تهیه
کتابهای موردنظرشان هستند.
بوشهر از جمله
شهرهایی است که با توجه به جمعیتش تعدادکتابفروشیهای موجود در آن پاسخگوی نیاز
جامعه کتابخوان آن است؛ البته جای خالی کتابفروشیهای تخصصی در این شهر همچنان
احساس میشود و امید میرود که در آینده خیلی نزدیک شاهد ایجاد چنین ظرفیتی در سطح
این بندر کهن و دارای پیشینه فرهنگی باشیم.
بدیهی است با
برنامهریزی و اجرائی شدن یکسری طرحهای نوآورانه با محوریت کتاب، بوشهر توانست
جریان کتابخوانی را در خود درونی کند و حتی در سال 96 عنوان پایتخت کتاب ایران را
از آن خود کند. البته در این طرح انتظار میرفت که کتابفروشیها و جامعه کتابخوان
نقش پررنگتری داشته باشند؛ اما این چنین نبود. بدون شک مشارکت دادن کتابفروشیها
در برنامههای کتابخوانی زمینه را برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه بیش
از پیش فراهم میآورد؛ زیرا از یک سو، کتابفروشیها در ارتباط بیشتری با جامعه هدف
خود قرار میگیرند و با توجه به ذائقه و نیاز آنها کتابهای خود را سفارش میدهند
و از سوی دیگر گفتوگوی فرهنگی که خلأ آن بهشدت در جامعه امروز لمس میشود، کم کم
در رگهای شهر جریان مییابد.
با این اوصاف،
کتابفروشیها نقش موثری را در توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی ایفا میکنند؛ چراکه
خود از بدنه جامعه فرهنگی هستند و دردها و دغدغهها را لمس میکنند. آنها همواره
با دشواری موجودیت خود را حفظ میکنند ولی انتظار میرود که نهادهای فرهنگی هم
برای ماندگاری این پاتوقهای فرهنگی با تعریف ساز و کاری مشخص حمایت خود را از این
قشر به تصویر بکشند.
مدیر یکی از
کتابفروشهای بوشهر به بامداد جنوب گفت: خیلی واضح بگویم ما از مردم رضایت داریم
اما از مسوولان نه! چراکه در سیاستهایی که در حوزه کتاب اجرا میشود، جای حمایت
از جامعه کتابخوان حرفهای خالی است. دستگاههای فرهنگی که بهدنبال ترویج فرهنگ
کتاب و کتابخوانی در جامعه هستند، زمانی در این زمینه موفقتر گام برمیدارند که
بتوانند جامعه کتابخوان حرفهای را ببینند و بستههای حمایتی برای آنها تعریف کنند؛
زیرا با توجه به اینکه در حال حاضر از نظر اقتصادی اغلب مردم در فشار هستند، این
قشر در تهیه کتاب بدون شک با چالش روبهرو است؛ چون اغلب کارمند بهخصوص معلم
هستند و حقوق بالایی ندارند؛ ولی با این اوصاف، ماهانه پنج تا شش کتاب میخرند و
مطالعه میکنند.
محمدعلی محسنیفرد
ادامه داد: بهدنبال افزایش قیمت ارز و کاغذ، قیمت کتاب هم افزایش یافته است. این
در حالی است که کتاب باید یک کالای فرهنگی با قیمت مناسب باشد تا بتوان به ترویج
فرهنگ کتابخوانی در جامعه امید داشت؛ اما با افزایش قیمت آن نه تنها استقبال مردم
عادی از کتاب کمتر میشود؛ بلکه کتابخوانان حرفهای نیز در تهیه کتابهای مورد نظر
خود بهخاطر هزینه بالا تحت فشار قرار گرفتهاند. از اینرو، بهمنظور حمایت از
جامعه کتابخوان یک پیشنهاد به دستگاههای فرهنگی و تصمیمساز و تصمیمگیرنده دارم،
اینکه به شناسایی قشر کتابخوان حرفهای بپردازند و با تعیین یارانه یا بن خرید
کتاب، آنها را مورد حمایت خود قرار بدهند.
وی با بیان اینکه
تعداد کتابخوانهای حرفهای زیاد نیست، تصریح کرد: شناسایی این قشر اصلا دشوار نیست
و با همکاری کتابفروشیها به راحتی میتوان آنها را شناساسیی کرد؛ چراکه هر
کتابفروشی مشتری کتابخوان خود را که از انگشتهای دست هم کمتر است کاملا میشناسد!
بدونتردید با مورد حمایت قرار دادن این قشر شاید نتوان تکانی به سرانه مطالعه
داد؛ اما میتوان جریان کتابخوانی را در قشر کتابخوان حفظ کرد و مانع از توقف آن
شد، هرچند تجربه نشان داده کتابخوانان حرفهای در هر شرایطی کتاب را رها نمیکنند
و به دوستی با آن ادامه میدهند.
این استاد دانشگاه
در ادامه با تاکید بر اینکه من معتقدم همه افراد جامعه نباید کتاب بخوانند، توضیح
داد: کتاب یک ابزار فرهنگی و چشمه دانایی است؛ اما هر کسی نمیتواند با آن ارتباط
درست برقرار کند، چون از سنین طلایی رشد نه در خانواده و نه در مدرسه به شکل اصولی
کتابخوانی را تجربه نکرده است و الان که در سن جوانی و... قرار گرفته است راه
ارتباط گرفتن با کتاب برایش دشوار است و اگر کتابی هم بخواند، دچار توهم همهچیزدانی
خواهد شد و این برای حوزه کتابخوانی همچون سم است! چراکه بر اساس مطالعات اندک نوعی
داناییپنداری در فرد درونی شده که مانع از مطالعه بیشتر او میشود! از اینرو، باید
بپذیریم که کتاب هم مانند خیلی از کالاهای فرهنگی دیگر مخاطب خاص خود را دارد؛
مخاطبی که هر چه بیشتر کتاب میخواند بیشتر به ندانستن خود معترف میشود و برای رسیدن
به نداستههایش، کتابهایی مناسب و پاسخگوی نیازش مطالعه میکند. در این صورت است
که فرد از کتاب خواندن لذت و فایده میبرد.
محسنیفرد در
پاسخ به این پرسش که آیا نمایشگاههای فصلی میتواند تهدیدی برای کتابفروشیها
باشد، توضیح داد: عوامل زیادی وجود دارد که هستی کتابفروشی را تهدید میکند که یکی
از مهمترین آنها، برپایی نمایشگاههای کوچک و بزرگی است که در طول سال در مناسبتهای
مختلف برپا میشود. البته ما با نفس کار مشکلی نداریم؛ اما میطلبد که نظارت درستی
بر محتوایی که در این نمایشگاهها عرضه میشود، صورت بگیرد؛ زیرا اغلب در این نمایشگاهها
گاه با آثاری روبهرو میشویم که کیفیت چاپ خوبی ندارند اما نکته مهمتر اینکه برخی
از آنها از سوی ناشران و پدیدآورندگان حقیقی منتشر نشده است! یعنی شما به کتابنامه
مراجعه کنید، متوجه میشوید نام ناشر یا مترجم و... جعلی است! (که البته این موضوع
را قشر کتابخوان بیشتر متوجه میشوند) برای مثال، کتاب «ملت عشق» یکی از پرفروشترین
کتابهای امروز است که متاسفانه افرادی سودجو با اشراف به این موضوع، بدون رعایت
قانون کپیرایت و زیرپا گذاشتن حقوق ناشر و مترجم اصلی آن، اقدام به چاپ کتاب
کردند که ناشر حقیقی اثر در چاپهای بعدی بهدلیل جلوگیری از سوءاستفاده سوداگران
بازار کتاب، اثر را با هلوگرام منتشر کرد. بنابراین باید نظارت دقیقی بر محتوای
نمایشگاهها صورت بگیرد. اما در پاسخ به سوال شما بگویم که نمایشگاه کتاب در همه
جای دنیا برگزار میشود منتها نه به این شکلی که امروز در ایران میبینیم چون نمایشگاه
محلی برای نمایش محصولات و تازههای نشر است نه مکانی برای عرضه! اگر نمایشگاه با
این رویکرد برگزار شود نه تنها تهدید محسوب نمیشود، بلکه فرصتی برای رشد کتابفروشیهای
شهر خواهد بود.
محسنیفرد
بزرگترین نگرانی کتابفروشیها را استیجاری بودن مکان آنها دانست و یادآور شد:
اغلب کتابفروشیها در مکانهای استیجاری فعالیت میکنند و این خود تهدیدی برای
ادامه حیات آنهاست؛ چون افزایش اجارهبها خود عاملی برای بیانگیزگی کتابفروشهاست
و دائم بیم آن میرود که بهدلایل مالی ناچار باشند مکان را تغییر بدهند که این
جابهجایی خود موجب ریزش و تحول مشتریان میشود. از اینرو اگر دولت تسهیلاتی را
برای خرید مکان برای کتابفروشیها در نظر میگرفت، کمک زیادی به پویایی و ادامه حیات
کتابفروشیها میشود. بدون اغراق میگویم وقتی خبر تعطیل شدن کتابفروشی را در کشور
و تهران میشنوم اندوه بزرگی بر دلم مینشیند. چون تعطیل شدن یک کتابفروشی خبر
نگرانکننده و هشداردهندهای برای جامعه فرهنگی ما است.
وی در پایان
سایتهای آنلاین فروش کتاب را تهدید سوم علیه کتابفروشیها معرفی کرد و گفت: فعالیت
این سایتها از جهتی خوب است و از جهتی هم به کسادی کار کتابفروشیهای شهر منجر میشود!
البته این نگرانی هم قابل کنترل است که با مدیریت صحیح ممکن میشود؛ اما در اینجا
ذکر یک نکته را ضروری میدانم که خرید کتاب از کتابفروشی از ریسک کمتری برخوردار
است؛ یعنی مشتری وقتی کتابی میخرد از کیفیت و سلامت اثر اطمینان دارد و اگر احیانا
کتاب ایراد چاپی داشته باشد کتابفروشی کتاب مخدوش را با نسخه سالم تعویض میکند
هرچند ما تاکنون کم با این مشکل روبهرو شدهایم؛ چون همیشه چک میکنیم که کتابهای
خریداری شده سالم و کامل باشد؛ ولی کتابهایی که بهصورت آنلاین خریداری میشود،
اگر ایراد چاپی داشته باشند خریدار برای تعویض آنها باید مجددا هزینه کند و کتاب
را ارجاع دهد که این موضوع به خودی خود میتواند هزینه بیشتری برای فرد بهدنبال
داشته باشد!