bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۱۸۰
تاریخ انتشار: ۱۳ : ۱۲ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۸
«سگ آبی» از بوکریست عربی به فارسی ترجمه شد
داود علیزاده: در سال‌های اخیر رمان‌های عربی هم توانسته در بازار کتاب ایران خودی نشان دهد. این آثار که معمولاً از آثار برجسته و مطرح ترجمه‌شده‌اند به زیر لایه‌های اجتماعی و سیاسی جامعه عرب می‌پردازد. ادبیات عرب با برگزاری جوایز متعدد و همچنین نمایشگاه کتاب ابوظبی سعی دارد تا موقعیت خودش را در ادبیات جهان مطرح و تثبیت کند و دراین‌بین موفقیت‌هایی نیز داشته است.

داود علیزاده:

در سال‌های اخیر رمان‌های عربی هم توانسته در بازار کتاب ایران خودی نشان دهد. این آثار که معمولاً از آثار برجسته و مطرح ترجمه‌شده‌اند به زیر لایه‌های اجتماعی و سیاسی جامعه عرب می‌پردازد. ادبیات عرب با برگزاری جوایز متعدد و همچنین نمایشگاه کتاب ابوظبی سعی دارد تا موقعیت خودش را در ادبیات جهان مطرح و تثبیت کند و دراین‌بین موفقیت‌هایی نیز داشته است.

نویسندگان جوانی همچون محمدحسن علوان و جوخه الحارثی از این دست نویسندگان جوان عرب بودند که توانستند در سال‌های اخیر درخششی از خود نشان دهند. محمد حسن علوان وی متولد سال ۱۹۷۹ در شهر ریاض و دارای مدرک دکتری در رشته بازاریابی و تجارت بین‌الملل از دانشگاه کارلتون کاناداست. تاکنون پنج رمان از او به چاپ رسیده است که عبارتند از: «سقف اکتفا» (۲۰۰۲)، «سوفیا» (۲۰۰۴)، «حلقه طهارت» (۲۰۰۷)، «سگ آبی» (۲۰۱۱) و «مرگ‌ کوچک» (۲۰۱۶).

همچنین کتاب نقدی با عنوان «مهاجرت: نظریات و عوامل موثر در آن» (۲۰۱۴) را نیز به چاپ رسانده است. او همچنین به مدت شش سال و به‌طور هفتگی مقالاتی را در دو روزنامه سعودی «الوطن» و «الشرق» منتشر می‌کرد. همچنین‌ دو روزنامه امریکایی «نیویورک تایمز» و روزنامه انگلیسی «گاردین» مقالات و داستان‌های کوتاهی را از او به چاپ رسانده‌اند.

همچنین «جوخه الحارثی» را باید یک ستاره دانست. این نویسنده و استاد دانشگاهِ متولد ۱۹۷۸ در عمان، نخستین نویسنده‌ زن عرب است که برنده‌ جایزه‌ ادبی معتبر «من‌بوکر» شده است. الحارثی که دکترای خود در رشته ادبیات عرب را از دانشگاه ادینبورگ دریافت کرده است و در حال حاضر در کشور خودش، ادبیات‌ عرب تدریس می‌کند، نخستین نویسنده‌ عمانی است که آثارش به انگلیسی ترجمه می‌شوند. داستان‌های او به آلمانی، ایتالیایی، کره‌ای و صربی نیز ترجمه ‌شده‌اند.

الحارثی جایزه‌ من‌بوکر را به خاطر رمان خارق‌العاده خود به نام «دختران مهتاب» (سیدات القمر) به خود اختصاص داد. این رمان، روایتی از زندگی سه خواهر به نام‌های میا، اسما و خوله در روستای العوافیِ عمان است که در دوره‌ استعمار در جامعه عمان زندگی می‌کنند. این سه خواهر شاهد تحولات اجتماعی عمان با پیچیدگی‌های خاص خود در دوران پسااستعماری هستند؛ کشوری سنتی که داشتن برده تا ۵۰ سال پیش در آن رایج بود، ناگهان به کشوری امروزین، تغییر می‌یابد. اما این سه خواهر و جامعه‌ی‌شان در پارادوکسی از جنس سنت و مدرنسیم قرار می‌گیرند.

در این رمان گذشته و حال و آینده مدام در حال جابه‌جا شدن هستند. شخصیت‌پردازی‌ها و تعدد اصوات، این امکان را برای خواننده به وجود می‌آورد که هر حادثه را از چندین زاویه‌ مختلف ببیند و هر بار به چیز تازه‌ای دست پیدا کند. مسائلی که در این رمان مورد چالش قرار می‌گیرند از آن دست دغدغه‌هایی هستند که هر زن و مردی در خاورمیانه آن‌ها را لمس کرده و تا با آن‌ها درگیر شده است. این رمان این امکان را فراهم می‌کند که خودمان و مسائل فرهنگی و اجتماعی‌مان را در شخصیت‌های رمان پیدا کنیم و از فضایی بیرونی به خودمان و درونمان بنگریم.

انتشارات افراز «دختران مهتاب» را با ترجمه‌ نرگس بیگدلی که از روی زبان‌اصلی (عربی) صورت گرفته روانه‌ بازار کتاب کرده است اما خبر جدید اینکه در هفته گذشته. نشر روزنه به‌تازگی کتاب دیگری از ادبیات داستانی عرب را به بازار روانه کرده است. «سگ آبی» رمانی دیگری است از محمدحسن علوان، خالق مرگی کوچک که در آن با دیدی انتقادی و آمیخته به طنز جوامع بسته و دُگم را به سخره گرفته و با زدودن لعاب و برداشتن قشر نشسته بر ظاهر این جوامع که پوشانندۀ واقعیات موجود در آن است حقایق پنهانی‌شان را برملا می‌سازد. گرچه او در این داستان مشخصا جامعه و کشور عربستان سعودی را مدنظر دارد، ولی با دقت در تک‌گویی‌ها و سبک نگارشش به این حقیقت پی خواهیم برد که او تمام جوامعی که عنصر ظاهرسازی و دین فریبی اصلی‌ترین ابزار دولتمردان آن محسوب می‌شود و ریاکاری کسب‌وکارشان است را به باد انتقاد گرفته. در این داستان پیام نویسنده تقدیس عنصر شریف آزادی، آزاداندیشی از یک‌سو و برقراری روابط خالی از رنگ و فریب میان دولتمردان و مردم از سوی دیگر است. او در این داستان بیان می‌دارد که سگ آبی با همان هیات ظاهری که دارد در میان خلایق با همان پوست زمخت و دندان‌های برآمده و جثه بزرگ سربلند ظاهر می‌شود و با این کار خود به انسان چنین می‌آموزد: «تو باید به آنچه داری و آنچه هستی افتخار کنی نه به آن چیزی که نیستی و نداری یا تلاشت بر این است که آن‌ها را به شکلی مصنوعی در خود ایجاد کنی»

سگ آبی می‌گوید: «تحول به معنای ظاهر آرایی، مردم‌فریبی، دروغ‌گویی، کتمان کاری و ابهام سازی نیست، بلکه تحول یعنی دگرگونی در حال، زندگی و جامعه».

همین رمان با عنوان اصلی «قندوس» یا سگ آبی در سال ۲۰۱۳ جزء نامزدهای نهایی جایزه بوکر بود. ترجمه فرانسه همین رمان نیز در سال ۲۰۱۵ از سوی «بنیاد جهان عرب پاریس» به‌عنوان برترین رمان ترجمه‌شده در آن سال برگزیده شدعلوان در سال ۲۰۱۰ در شمار ۳۹ نویسند عربی برتر زیر چهل سال برگزیده شد. پیش از این هم نشر روزنه با ترجمه سید حمیدرضا مهاجرانی کتاب «مرگی کوچک» با عنوان اصلی «موت صغیر» را از «محمدحسن علوان» منتشر کرده بود. نام کتاب برگرفته از سخن «محی‌الدین عربی» است: «الحبُّ موتٌ صغیرٌ» این کتاب در افتتاحیه نمایشگاه بین‌المللی کتاب «ابوظبی» (۲۰۱۷) به‌عنوان برنده دهمین دوره جایزه بوکر عربی (۲۰۱۶) معرفی شد. «مرگی کوچک» از میان ۱۸۶ رمان پیشنهادشده از ۱۶ کشور به این عنوان دست‌ یافت.

رمان «مرگی کوچک» داستان زندگی تاریخی «محی‌الدین عربی» با آمیزه‌ای از صور خیال است و از زمان ولادت وی در اندلس در نیمه سده ششم هجری تا وفات او در دمشق را در برمی‌گیرد. این رمان سفرهای محی‌الدین از اندلس در غرب تا آذربایجان در شرق و نیز گذار او را به مغرب و مصر و شام و حجاز و عراق و ترکیه به تصویر می‌کشد. او این سفرها را همراه باتجربه صوفیانه عمیق خود می‌گذراند تا رسالت خود را زیر سایه حکومت‌هایی فرضی به انجام برساند. از شهرهای متعدد گذر می‌کند و با انسان‌های بسیاری برخورد می‌کند و از این رهگذر حوادث تخیلی، جنگ‌های فرساینده و احساسات آشفته‌ای را نیز از سر می‌گذراند.

«مرگی کوچک» ششمین کتاب و پنجمین رمان محمدحسن علوان، نویسنده عربستانی است.

سیدحمیدرضا مهاجرانی مترجم کتاب «مرگی کوچک» در یادداشتی با عنوان «این مقدمه، مقدمه نیست!» این کتاب را معرفی کرده است که در ادامه خواندن آن خالی از لطف نیست. کتاب «مرگی کوچک» قصه سرمد عشق حضرت «محیی‌الدین بن عربی» است. قصه او، سفرها، آلام و پیکارش در مسیر «محبه‌الله» که هم باشکوه است و هم اندوهگین. اندوهی اگر دارد میرا و فانی است، شادی‌هایش؛ اما جاودانه! قصه مردی است که توانست شکنجه‌های روحی و آلام درونی‌اش را در کتاب «الفتح المکی» تاب آورد و آن دسته از مؤدیان دینداری را رسوا کند که در ردای خلیفه، سلطان، قاضی، فقیه و واعظ رخ‌ نمودند؛ لیک ظاهرشان از وجودی حکایت می‌کرد که انسان را به یاد همه‌چیز می‌انداخت غیر از خدا و دین.

«مرگی کوچک» حماسه مردی است از مردان خدا. رجالی که از اندک بودن خود واهمه ندارند؛ چون بدان پایه از تعالی دست‌ یافته‌اند که دیگر هیچ تمنایی برای «منِ» خویش ندارند و در اوج این بی‌تمنایی است که ملکوت آسمان و بهشت جاودان را از آن خود می‌کنند. این کتاب قصه مردی است که برای رسیدن به بهشت از عرض دوزخ گذر کرد. این کتاب قصه عاشقی است جان‌شیفته که دانست خداوند پشت همه‌چیز است؛ اما همه‌چیز خدا را پنهان می‌کند، دانست همه اشیاء سیاه و همه مخلوقات حجاب ماورائند. دانست دوست داشتن یک موجود شفاف ساختن آن است و شفاف ساختن هر چیز نگریستن به لبخند خداست که ما را به شادی می‌خواند.

این کتاب روایت مبارزی است که برای رزم از سلطان و خلیفه رخصت نمی‌گیرد و از هیچ شاهی مدد نمی‌خواهد. نه کمانی عاجین قبضه در پنجه می‌فشرد و نه گرزی گران‌عمود در دست و نه ترکشی پر از تیر و خدنگ بر پشت و نه تیغی آخته به کف دارد. او در این رزم جوشنی داودی به تن کرده «جوشنی خوب» و درفشی به نقشی از «حلم» افراشته دارد.

محیی‌الدین در این داستان قلبی دارد راست، هنردان، باورمند و استوار بر چهار ستون بنیادینِ «دلیری»، «بخشندگی»، «انسان‌دوستی» و «آدمیت». چهار «وَتَد» ریشه بسته در روح و جان و جسم که با هزاران رشته به سرشتی پاک پیوند دارد. محیی‌الدین در این داستان قهرمان میدان نبردِ «بی شمشیر کشتن» و سفر است و فراگیرِ اسرار «هو».

شخصیت‌های این داستان گروهی‌شان حقیقی هستند که باورشان داریم و گروهی‌شان که حقیقی نیستند شاید؛ اما به‌گونه‌ای در عرصه قصه رخ نموده‌اند که عاشق باورکردنشانیم و می‌خواهیم باورشان بداریم، حقایقی هستند بر گونه اساطیر.


نام:
ایمیل:
* نظر: