الهام بهروزی
امروز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مجازی در کنار اینکه
یک فرصت بهشمار میروند؛ اما به همراه خود مشکلات و معضلاتی را به همراه دارند که
برچیدن این مسائل نیاز به فرهنگسازی و آگاهیبخشی دارد. متاسفانه یکی از آفتهای
دنیای مجازی اشاعه انواع سرقت است؛ از سرقت مالی و حیثیتی گرفته تا سرقت ادبی،
هنری و فرهنگی!
بدیهی است سرقت ادبی و هنری در فضای مجازی از چالشهای بسیار
جدی عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات بهشمار میرود که همین موضوع موجب هدررفت تلاشهای
شبانهروزی هنرمندان، نویسندگان و شاعران و جاخوش کردن عناوین جعلی بر آفرینشهای
آنها شده است. متاسفانه در ایران برای این نوع سرقت قوانین یکپارچهای برای
حفاظت از آفرینشهای هنرمندان و مولفان وجود ندارد و همین نقصیه موجب شده که امروز
در شبکههای مجازی پرمخاطبی نظیر تلگرام، اینستاگرام و... شاهد جعل آثار هنری بهنام
صاحبانی جدید و گمنام باشیم.
هر چند این مساله اعتراض خیل عظیمی از هنرمندان به همراه
داشته است اما متاسفانه این اعتراضها بهدلیل نبود قوانین حمایت در حوزه کپیرایت
هیچگاه به سرمنزل مقصود نرسیدهاند.
یک تصویرگر و استاد نقاشی در این باره به بامداد جنوب گفت:
متاسفانه امروز بهدلیل نبود قانون واحدی در زمینه حفاظت از آثار ما هنرمندان شاهد
انتشار انبوه آنها در فضای مجازی بهویژه در صفحه اشخاص تازهکار و مبتدی هستیم
که مساله دردناک در اینجا درج نام خودشان در زیر آثار ماست! موضوعی که برای من و
سایر همکارانم امروز به یک دغدغه جدی تبدیل شده است و متاسفانه برخی از این افراد
آنچنان بیاخلاق و گستاخ هستند که وقتی هم به این عمل آنها معترض میشویم، در
کمال پررویی مدعی میشوند که اثر متعلق به خودشان است! این در حالی است که تصاویر
تابلوهای ما را از صفحههای شخصیمان در اینستاگرام برداشتهاند و با حذف نام و
لوگوی اختصاصیمان اثر را خیلی راحت و ساده بهنام خود در این فضا نشر دادهاند.
مریم خلیفه که تحصیلات آکادمیک خود را در رشته تصویرسازی
اخذ کرده است، در ادامه تاکید کرد: برخی از کارهای من شامل آثاری میشوند که با
گرتهبرداری از آثار مدرن موجود در سایتهای مرجع نقاشی و طراحی بهوجود آمدهاند؛
اما من در خلق این آثار به استثنای الگو در نحوه اجرا و رنگآمیزی تغییراتی را
اعمال میکنم که مشخص میکند این اثر متعلق به من است و با اثر اصلی تفاوتهایی را
دارد. بنابراین خیلی راحت میتوان تشخیص داد که اثر من با آثاری که در اینترنت
موجود است، متفاوت است؛ ولی با وجود این، در کمال شگفتی وقتی به جعل آثارمان از
سوی افراد سودجو و غیرحرفهای معترض میشویم، این جمله را میشنویم که این اثر
متعلق به شما نیست و یک اثر ژورنالیستی است! واقعا اینگونه رفتارها بهشدت روحیه
ما را تضعیف میکند و متاسفانه ادامه بحث با این اشخاص هم جایز نیست؛ چراکه آنها
با جعل نامشان بر آثار من و سایر هنرمندان دیگر عامدا حقوق ما را تضعیف کردهاند.
بنابراین انتظار انسانیت داشتن از چنین اشخاصی اشتباه است؛ اما متولیان فرهنگ و
هنر کشور و قانونگذاران میتوانند با وضع قوانین سفت و سخت در حوزه کپیرایت از
آثار ما در شبکههای اجتماعی حفاظت کنند.
وی با تاکید بر اینکه از انتشار آن دسته از آثاری که از صفر
تا صد آن؛ یعنی از طرح اولیه، اجرا و رنگآمیزی متعلق به خودم است و تنها در
نمایشگاههای انفرادی و اختصاصی به نمایشگذاشته میشوند، در فضای مجازی بهشدت
خودداری میکنم، تصریح کرد: چون همه این تصاویر زاییده دغدغهها و چالشهای ذهنی
من است. آنها نمایانگر دردها و اعتراضات من در واکنش به تبعیضهای جنسیتی است.
معمولا در این آثار تلاش کردهام به جنس زن بپردازم و نمایههایی از آلام و دنیای
ذهنی و واقعی آنها را ترسیم کنم؛ زنانی که اهداف بزرگی در زندگی دارند و از رنجهایشان
پلههای برای رسیدن به آرمانهایشان ساختهاند. من در خلق این تصاویر مرزهای
جغرافیایی را در هم شکستهام و به دنیای زنان افغان گام گذاشتهام که در بحران سنت
و جنگ راه خود را میروند و در عین محدودیتها اندیشهمندی و زنانگی خود را فریاد
میکنند. من سعی کردم زبان نمادینی باشم برای انعکاس این همه بزرگی در جامعهای
بحرانزده و سنتی. بنابراین تحت هیچ شرایطی دوست ندارم که این آثار را در فضای
اجتماعی و مجازی بازنشر بدهم؛ چون قانون بازدارندهای برای حفاظت از این آثارم که
شب و روز برای خلق آنها زمان گذاشتهام و از ذهن، مطالعات و پژوهشهایم تراوش
یافتهاند، وجود ندارد!
این استاد نقاشی در پایان با اشاره به اینکه این روزها
کرونا لطمه جدی به فعالیتهای ما زده و موجب کسادی کارمان شده است، تصریح کرد:
متاسفانه با آغاز پیک دوم این ویروس در استان عملا برگزاری کارگاهها و کلاسهای نقاشی
ما تعطیل شده است. از اینرو، تا سفیدشدن وضعیت به ادامه فعالیتهایم در خانه
ادامه میدهم.
نادیده گرفتن حقوق مولفان از سوی افراد فرصتطلب و سودجو
امروز به یک معضل لاینحل تبدیل شده است که بهوفور در حال اتفاق افتادن است.
متاسفانه این موضوع در حوزه کتاب نیز بهشدت قابل لمس است و نویسندگان و مترجمان
متعددی را سراغ داریم که آثارشان بارها و بارها از سوی ناشران یا نویسندگان جعلی
در حال انتشار با کیفیتی بسیار نازل و پایین در دنیای واقعی و مجازی است و موجب
هدررفت زحمات و تلاشهای شبانهروزی آن شده است.
یا در حوزه سینما نیز بارها شده است که انتشار غیرقانونی و
قاچاقی فیلمهای در حال اکران موجب وارد شدن خسارت سنگین به تهیهکنندگان و
سازندگان آن شده است. شاید وقت آن رسیده است متولیان امر و قانونگذاران، حقوق
مولفان و آفرینندگان آثار هنری، فرهنگی و ادبی را مهم بینگارند و با وضع قوانینی
سخت اجازه هیچگونه سوءاستفادهای را به جاعلان ندهند.
هرچند در ایران در لایحه جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و
هنری و حقوق مرتبط، تلاش شده تا به صورت یکپارچه به بحث ضمانت اجراهای نقض کپیرایت
پرداخته شود اما این لایحه هنوز به تصویب نرسیده است و تنها با وضع چند قانون
مختصر تلاش شده از حقوق مولفان در برابر جاعلان دفاع شود. برای نمونه در ماده ۲۳
قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان به بحث تخلفات و مجازات رعایت نکردن
کپیرایت پرداخته شده است؛ طبق این ماده: «هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که
موردحمایت این قانون است، به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامدا
به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده، نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه
تا سه سال محکوم خواهد شد.
همچنین طبق ماده ۲۵، این موارد نیز از مصادیق کپیرایت بوده
که رعایت نکردن آن ضمانت اجرای حبس تادیبی از سه ماه تا یک سال را به دنبال دارد: بهکار
بردن نام و عنوان و نشانه ویژهای که معرف اثر است برای اثری دیگری از همان نوع یا
مانند آن (ماده ۱۷). هرگونه تغییر یا تحریف در اثرهای موردحمایت این قانون و نشر
آن (ماده ۱۹).
بر اساس ماده ۲۸ اگر شخص حقوقی (مثلا یک شرکت) کپیرایت را
رعایت نکند، علاوه بر تعقیب جزایی شخص حقیقی مسوول که جرم ناشی از تصمیم او باشد،
خسارت شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد.
همچنین در ماده ۲۹ نیز یکی دیگر از نتایج رعایت نکردن کپیرایت
آورده شده که بر اساس آن مراجع قضائی میتوانند ضمن رسیدگی به شکایت شاکی خصوصی
نسبت به جلوگیری از نشر و پخش و عرضه آثار مورد شکایت و ضبط آن دستور لازم به ضابطین
دادگستری بدهند.
بنابراین میتوان با تکمیل و بهروزرسانی قوانین موجود
زمینه مطلوب را در حفاظت از آثار و دفاع از حقوق مولفان پدید آورد و راه بر جاعلان
و سودجویان بست.