الهام بهروزی
فیلم «بهت» به تهیهکنندگی محمد نشاط و کارگردانی عباس رافعی
از جمله فیلمهایی است که در دوران کرونا پس از فیلمهای «خروج»، «طلا»، «تیغ و
ترمه» و... بهصورت آنلاین در شبکههای VOD از ۱۳ خردادماه سال جاری اکران
شده است. این اثر که در آن بازیگران مطرحی نظیر مهتاب کرامتی، رعنا آزادی ور، علیرضا
آقاخان
ی، محمدرضا رهبری و ... به ایفای نقش میپردازند، دست روی سوژه داغ و جذاب
رحم اجارهای گذاشته است اما ناتوانی سناریو در پرداخت موضوع منجر به الکن ماندن
قصه شده است؛ زیرا فیلمنامه در بیان مساله بهشدت درجا میزند و در پرداختن این
موضوع مهم که میتوانست به اثری پرمخاطب بدل شود، باز میماند.
در حقیقت «بهت» درامی اجتماعی است که در جریان خود هیچکدام
از انتظارات مخاطب را برآورده نمیکند. بازیگران این اثر به استثنای مهتاب کرامتی
(در نقش آتنا) نتوانستهاند از عهده نقش خود بهخوبی بربیایند اما بازی کرامتی کمکاریهای
دیگر شخصیتهای داستان را پوشش میدهد، هرچند خود کرامتی هم در این نقش در مقایسه
با نقشهای دیگرش در سینما کمفروغتر ظاهر شده اما روی هم رفته میتوان نمره
قبولی را به او در این اثر داد.
به گفته مرتضی کوهمسکن منتقد سینما، رعنا آزادیور دیگر
بازیگر زن فیلم «بهت» نیز در نقش لیلا، همانند مهتاب کرامتی توانسته بازی قابل
قبولی از خود ارائه دهد؛ اما علیرضا آقاجانی در نقش فرید و محمدرضا رهبری در نقش
رضا همانند مردان قصه فیلم بسیار ناتوان عمل کردهاند و بازی اگزجره و ابتدایی از
خود ارائه دادهاند و در زمانهایی از فیلم موجب دلزدگی مخاطب میشوند. بهطور کلی تیم بازیگری
و جلوی دوربین فیلم «بهت» همانند عوامل پشت دوربین، بسیار ضعیف عمل کردهاند و
نمره قبولی دریافت نمیکنند و این فیلم را نمیتوان اثر درخشانی در کارنامه بازیگری
آنها محسوب کرد.
این در حالی است که سوژه رحم اجارهای و لقاح مصنوعی که بحث
امروز جامعه و مشکل بسیاری از خانوادههاست، بهتنهایی میتوانست به یک اثر جذاب
بدل شود؛ اما «بهت» در خلق بحران اصلی قصه ناتوان است و با پیشبرد قصه بهصورت
سادهترین روش ممکن و اتفاقهای عجیب و غریب تنها موجب آزار بیننده خود میشود.
یک منتقد سینما در نقد فیلم سینمایی «بهت» میگوید: یکی
از نکات مثبت اکران آنلاین شانس دیده شدن فیلمهایی مثل بُهت است؛ چراکه این فیلم
ظرفیت و پتانسیل اکران عمومی و نمایش در سالن سینما را ندارند! در وهله نخست بُهت
قابلیت نمایش روی پرده را ندارد و چه خوب که میشود این فیلم را در صفحه مانیتور،
تلویزیون یا حتی گوشی موبایل تماشا کرد؛ البته که این نمیتواند یک حُسن باشد و
قطعا این نکته یکی از مهمترین نکات منفی برای یک فیلم محسوب میشود، عباس رافعی
در میان آثار سینماییاش تاکنون نتوانسته اثری موفق بسازد اگر چه او فیلمساز دغدغهمندی
ست اما فیلمهایش به شدت از سینما دور است و این بهدلیل ضعف پرداخت منسجم در فیلمنامه
است.
افشین علیار در ادامه با بیان اینکه عباس رافعی فیلم «بُهت»
را سال 96 ساخته که این روزها اکران آنلاین شده است، میافزاید: فیلمی کوچک که تا
انتها هم کوچک باقی میماند. موضوعی که در فیلم مطرح میشود توانایی ادامه دادن را
ندارد؛ بهطوری که انگار رافعی طرح موضوع میکند اما نمیتواند برای این موضوع چفت
و بستی لحاظ کند. بنابراین فیلم در چگونه روایت شدن یا حتی در حد یک ایده میماند
و کاراکترهای فیلم که هیچکدام به شخصیت مستقل نمیرسند فقط در فیلم حضور دارند.
وی با اشاره به اینکه اجاره رحم موضوع اصلی فیلم است، بیان
میکند: حالا باید ببنیم که رافعی چرا نتوانسته این موضوع را به سرانجام برساند
اما شاید نظر فیلمساز این باشد که مسیر فیلم تا پایان درست و با منطق منسجمی طی
شده است؛ ولی در این حین نکات منفی محتوایی و ساختاری بهشدت برای مخاطب قابل
احساس است، اول باید تکلیفمان با محوریت موضوعی فیلم روشن شود! «بُهت» به هیچ وجه
نه قصه زنانهای را تعریف میکند و نه قصد دارد فمینیست باشد! شرایط روایی فیلم با
موقعیتهای فمینیستی گره خورده؛ اما کلیت اصلی اثر آنقدر لاغر و بیجان است که حتی
نمیتوانیم دو زن فیلم را باور کنیم نه اینکه آتنا و لیلا کاری دور از ذهن کرده
باشند؛ اما نکته مهم این است هیچ کدام از کاراکترهای فیلم برای مخاطب ملموس نیستند،
حتی موقعیت اجتماعی و کاری آنها هم مساله فیلم نیست. استاد دانشگاه بودن فرید یا
اینکه لیلا و آتنا در فضای هنری کار میکنند همچنین رضا این موقعیتها باید باورپذیر
باشند. این چند آدم فقط در یک موقعیت شغلی قرار دارند برای همین نمیتوانند شخصیت
باشند.
این منتقد در ادامه با بیان اینکه کمکاری فیلمساز در
پردازش کاراکترها باعث عدم شکلگیری رابطهها شده است، میگوید: بهطوری که رابطه
آتنا و فرید در هالهای از ابهام است. اساسا نمیدانیم این دو چه نسبتی با هم
دارند در خلاصه داستان آمده زوجی بعد از بیست سال فراق همدیگر را پیدا میکنند؛
اما ما همچین چیزی در فیلم نمیبینیم و نمیشنویم به همین دلیل صحبت کردن فرید با
پسرش از طریق لپ تاپ هم مبهم است. اگر پسری در کار نبود چه اتفاقی برای روند فیلم
میافتاد؟ آیا چون فرید فرزند دارد نسبت به احساس آتنا بیتوجهی میکند؟ از مریم و
رضا هم زندگی زناشویی نمیبینیم.
علیار در ادامه با اشاره به اینکه در جریان فیلم دیالوگهای
پرخاشگرانهای میان رضا و لیلا رد و بدل میشود، میافزاید: اما اینکه زن پنج ماه
جنین را در شکم نگه دارد و بعد به شوهر بگوید که این بچه برای ما نیست! خب، خارج
از عرف است. رضا همان اول واکنش نشان میدهد؛ اما بعد آرام میشود و انگار میتواند
با موضوع کنار بیاید، اساسا نقشهکشی او و دوستش برای آسیب رساندن به جنین داخل
شکم مریم آنقدر سطحی است (البته نابلدی فیلمساز است) که مخاطب نمیتواند آن را بپذیرد
و فیلم از این تصادف و حادثه ساختگی آسیب جدیتری خورده است؛ چراکه این حادثه بیشتر
به اتفاقاتی مثل سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد شباهت پیدا کرده و از سکانس
حادثه به بعد ۱۰ دقیقه موسیقی متن پخش میشود و لیلا در کما باقی میماند و سه
کاراکتر دیگر پشت در آیسییو منتظر میمانند.
وی با بیان اینکه در ادامه که شرایط نسبتا بحرانی بهوجود میآید
فرید بهدلیل دروغ آتنا به فرنگ برمیگردد و رضا هم بهدلیل طرح نقشه حادثه
بازداشت میشود، تصریح میکند: اینجاست که رابطه میان آنها الکن میماند و فیلم
به زور میخواهد تمِ فمینیستی به خود بگیرد؛ دو مرد دو زن را در موقعیت خاص تنها میگذارند
که همانطور گفته شد بهدلیل نبود شخصیتپردازی نمیتوانیم این مساله را بپذیریم؛
چراکه شناسنامهای از میزان رابطه فرید و آتنا به ما داده نمیشود و از سوی دیگر
رضا هم بهعنوان یک شوهر جایگاه مشخصی و نشانههای ابتدایی یک شوهر را ندارد. فیلمساز
تصمیم میگیرد فیلمش را حداقل با یک شعر از زبان آتنا که میتواند جنبه فمینیسی هم
داشته باشد، پایان دهد. چند نفر فدا میشوند تا آتنا صاحب یک فرزند بشود این میتواند
سادهترین پیام اخلاقی فیلم باشد!
علیار با تاکید بر اینکه رافعی نام فیلمش را با دقت و ظرافت
انتخاب کرده است؛ چون زمانی که فیلم به پایان میرسد مخاطب دچار بُهت میشود، میگوید:
چراکه این فیلم بهدلیل ضعفهای محتوایی و فضای تیره و سردش نمیتواند یک اثر
حداقل ساده باشد، بُهت با یک فیلم ساده به شدت فاصله دارد. ضعفهای اثر آنقدر رو
است که مخاطب را پس میزند، از لحاظ اجرا هم با یک اثر تلهفیلمیِ شلخته طرف هستیم.
کادرهای مدیوم شات یا ایستایی و تدوینی که نتوانسته فیلم را نجات بدهد و اضافه کنید
بازی پایینتر از متوسط بازیگران را، بازیهای سرد و کمجان یا منفعلانه مهتاب
کرامتی و علیرضا آقاخانی و دو بازیگر دیگرش از نکات به شدت ضعیف فیلم است. این حس
درونگرایی آقاخانی در تمامی آثارش او را به یک بازیگر تکراری مبدل کرده است و از
آن بدتر بازی رعنا آزادیور که در ایفای نقش یک زن باردار الکن مانده است. بازیگر
نقش رضا که هنوز در دیالوگگویی و ارائه واکنش مشکل جدی دارد، چگونه برای این نقش
انتخاب شده است؟ بنابراین فیلم بُهت نمیتواند برای مخاطب جذابیت حداقلی داشته
باشد برای همین بعد از پایان از ذهن مخاطب پاک میشود.
یادآوری میشود، فیلم «بهت» به تهیهکنندگی محمد نشاط و
کارگردانی عباس رافعی در ژانر اجتماعی تولید شده و با داشتن سوژه جذاب رحم اجارهای
و لقاح مصنوعی پیرامون داستان زوجی از قشر متوسط ایران امروز است که پس از ۲۰ سال
فراق اکنون که همدیگر را یافتهاند و برای تحکیم این عشق، سرنوشت بچه خود را با
زوجی از طبقه پایین جامعه گره میزنند، غافل از اینکه این آغاز راهی پر فراز و نشیب
برای آنها و برای فروپاشی هر دو خانواده است.
این فیلم از نگاه منتقدان یکی از آثار متوسط رافعی بهشمار
میرود. وی پیش از این فیلم، کارگردانی فیلمهایی نظیر «کیمیا و خاک»، «آزاد راه»،
«فصل فراموشی فریبا»، «تولدی دیگر»، «پروانهای در باد»، «آیههای زمینی»، «راه طی
شده» و ... را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است.