الهام بهروزی
«جهان با من برقص» اولین فیلم بلند سینمایی سروش صحت،
بازیگر، نویسنده و کارگردان سریالهای تلویزیونی است که توانسته مخاطبان زیادی
زیادی را به خود جذب کند. این فیلم، اثری درام کمدی به نویسندگی مشترک سروش صحت و
ایمان صفایی و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان است که در آن بازیگرانی چون علی
مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، سیاوش چراغیپور، کاظم سیاحی، مهراب
قاسمخانی، رامین صدیقی، بهار کاتوزی، پاوان افسر، شیوا بلوچی، مهیار پوربابایی،
بهروز توکلی و ... به ایفای نقش میپردازند.
فیلم «جهان با من برقص» که سال ۹۷ تولید شده است، بهمنماه
سال گذشته در سینماهای کشور اکران شد و بهتازگی هم در سایتهای تماشای آنلاین
فیلیمو و نماوا به نمایش گذاشته شده است. این فیلم روایتگر روزهای پایانی زندگی
مردی به نام «جهان» با بازی علی مصفا است که دوستانش میخواهند با حضور در خانهاش
و گرفتن جشن و برگزاری دورهمی کمی جهان را از فکر و خیال مرگ خارج کنند و به نوعی
باعث عوض شدن حال و هوایش شوند، این در حالی است که جهان سالهاست از فضای شلوغ و
آلوده شهر فاصله گرفته است و در یک خانه روستایی در شمال کشور ساکن شده است.
جهان در روزهای پایانی عمرش در جدال میان رفتن و ماندن است؛
هرچند بیشتر دوست دارد که بماند اما ناچار است که به تقدیر تن بدهد. او هرگز نمیتواند
مرگ را دوست بدارد ولی از روی اجبار با آن دمساز میشود. تقریبا روزهای یکنواختی
را طی میکند و به فردی منزوی و کمحوصله بدل شده است؛ اما با آمدن دوستانش شوری
در خودش احساس میکند که تحمل سنگینی روزهای رفتن را برایش آسانتر میسازد.
به عقیده برخی از منتقدان، جواد عزتی، پژمان جمشیدی، کاظم سیاحی
و هانیه توسلی بازیگران این فیلم، بازی روان و خوبی را از خود در فیلم به نمایش
گذاشتهاند، ضمن اینکه علی مصفا نیز بهعنوان بازیگر نقش اول فیلم مثل همیشه شخصیتی
آرام و قابل احترام در فیلم دارد که بازی متفاوت و خاصی را از خودش در فیلم به نمایش
نگذاشته است و در کنار سایر بازیگران در فیلم تلاش میکند تا به بهترین نحو داستان
فیلم را پیش ببرد.
صحت در اولین تجربه بلند سینمایی خود خوش درخشیده است و به
درستی توانسته با در دست داشتن یک فیلمنامه منسجم در کنار گرفتن بازی خوب از تیم
بازیگری خود که هر یک برای خود وزنهای در سینما محسوب میشوند در کنار قاببندیهای
بینظیر سینا کرمانیزاده یک اثر خوبی را تولید و روانه سینماها کند.
یک منتقد سینما در این خصوص میگوید: فیلم «جهان با من
برقص» اثری حرفهای، لطیف
و در عین حال متفکرانه است با شخصیتهایی که به خوبی آنها را میشناسیم. «جهان با من برقص» فیلمی است که با لحنی
طنز به یکی از تلخترین حقیقتهای زندگیِ بشر یعنی مرگ میپردازد. صحت که خود فیلمنامه
فیلمش را نوشته است، به درستی از نشانهها و اسلوبهای ژانری در زمینه دستیابی به واقعهای مهلک استفاده میکند؛ واقعه که آدمهای قصه با شوخیها، نمکپرانیها و گاه دعواها و بگومگوهایشان آن را بهشدت باورپذیر و تلطیفشده میکنند. سروش صحت ضمن آنکه میکوشد فضای کار خود را کاملا
رئالیستی از آب درآورد وجوه سوررئالی را نیز در بطن کارش قرار میدهد تا به موازات رخدادهای
کاملا واقعگرایانه
داستان، بر بُعد ماورایی و غیرمادی آن نیز تسلط داشته باشد. موسیقی ذهنی جهان (با
بازی خوب علی مصفا) و آن مینیبوس قرمز در حال گذر به ظرافت بر نشانههایی دلالت میورزند که فیلمساز از بیان
مستقیم آنها اجتناب
کرده است؛ مفاهیمی که در لایههای زیرین متن کار قابل خوانش هستند.
یاسمین خلیلیفرد در ادامه با اشاره به اینکه سروش صحت در
«جهان با من برقص» ثابت میکند که مهارت بسیاری در روایتپردازی دارد و درام را بینقص و بیسکته جلو میبرد، تصریح میکند: او از هیچیک از شخصیتهایش غافل نمیشود و به میزان مساوی به همهشان توجه نشان میدهد و روابطشان را با یکدیگر
موشکافانه بررسی میکند و تفاوت «جهان ...» با دیگر نمونههای مشابه آن شاید همین باشد
که فیلمساز تمرکز خود را بهصورت همهجانبه بر شخصیت اصلیِ درحال احتضارش نشانه نرفته و گاه با
برجسته ساختن دیگر شخصیتهای فیلم و ارجحیت یافتن آنها بر شخصیت اصلی علاوه بر
تکامل شخصیت اصلی به وسیله اطرافیانش، سایه سنگین مرگ بر کل فضای قصه را نیز کمرنگ و بیاهمیت میکند و بر لزوم جدی نگرفتن مرگ
تاکید میورزد.
افشین علیار دیگر منتقد سینما نیز در خصوص نحوه روایت مرگ
در فیلم «جهان با من برقص» صحت میگوید: ابعاد پیچیده و فلسفی مرگ زمانی برای ما
ملموس و قابل باور میشود که بتوانیم با نگرشی لطیف یا طنزآلود با او مواجه شویم.
همانطور که گفته شد در سینمای ایران در رابطه با مرگ، آثارِ قابل توجهی ساخته شده
اما سروش صحت در اولین فیلم سینماییاش یعنی «جهان با من برقص» نگاهِ تازه و لطیفتر
به مقوله بیماری و مرگ دارد. صحت بهعنوان یکی از نویسندگان و کارگردان فیلم قصهای
تر و تازه از آدمی به نام «جهان» که در آستانه مرگ است به ما نشان میدهد، میل و
اشتیاق و سابقه صحت در ژانر کمدی باعث شده این فیلم وجه دیگری از مرگ را به مخاطب
نشان بدهد. اثری که مرتبط با مرگ است؛ اما هیچ تلخی و سیاهی در آن احساس نمیشود؛
بلکه مرگ با موقعیتهای کمیک منطبق شده است و صحت در عمیقترین سکانسها که بحث
مرگ پیش میآید، تلاش میکند که طنزِ صحنه به قوت خودش باقی بماند. به طور مثال
زمانی که حمید و ناهید وارد فیلم میشوند و حمید ماشین را برای سرخوشی رها میکند،
تنها کسی که برای نگهداشتن ماشین خودش را جلوی آن میاندازد جهان است. فیلمساز قبل
از صحنه سوم که جهان از مرگش به دوستانش میگوید انگار این را بهطور سربسته به
مخاطب گوشزد میکند. از سوی دیگر جهان به دلیل بافت شخصیتیاش انسانی عمیق و درونگراست
که نتوانسته با مرگ و نبودن کنار بیاید؛ اما حضور دوستانش هم برای او دردی را دوا
نمیکند. جهان آنقدر تنها و غصهدار است که با یک خر میتواند همذاتپنداری کند و
این خر است که به تنهایی او میآید و حتی آن خر شاهد ناکامی او در خودکشی است.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه قابهای استاندارد سینمایی، زوایای
درست حرکتهای بهموقع و عمق میدانهای منطبق با شرایط جغرافیایی فیلم از نکات مهم
فیلم محسوب میشود که در بعضی از سکانسها احساس میشود صحت قصد داشته نمای کارت
پستالی خلق کند، تصریح میکند: اما تبحر صحت و فیلمبردارش باعث شده این مرز اتهام از
او برداشته شود، وسواس او در فیزیکِ پلانها و همچنین تسلط او در بازیگیری و
پرداخت واقع گرایانهاش به مضمون از ویژگیهای این فیلم محسوب میشود اما سکانسهای
میانی فیلم مثل آواز خواندنها که فیلم را به سمت فانتزی سوق میدهد، اگر حذف میشد
سروشکل اثر میتوانست احساس مخاطب را در یک جهت مشخص جلو ببرد؛ اما روحیه سرخوشانه
صحت و اشتیاقِ او به موقعیتهای فانتزی باعث شده مخاطب در بعضی از این سکانسهای میانی
تمرکز اصلیاش را برای مدتی از دست بدهد. این احتمال وجود دارد که صحت قصد داشته
برای موضوع جدی فیلمش از فاصلهگذاری استفاده کند که مخاطب بتواند برای لحظاتی از
حال و هوای مرگ جدا شود.
علیار در پایان یادآور میشود: «جهان با من برقص» اثری است
درباره زندگی و مرگ. این فیلم بهدور از ابتذال، با توجه به محتوا و لحنی که دارد،
میتواند باعث خنداندن و البته موجب تفکر مخاطب شود.
یک منتقد جوان دیگر سینما هم در این خصوص نوشته است که فیلم
«جهان با من برقص» نخستین اثر سینمایی سروش صحت جاهطلبانه و غیرمنتظره است این فیلم
حاصل تجربیات سینمایی کارگردانانی چون تئو آنجلوپلوس، داریوش مهرجویی، آندره زوگینتسف،
عباس کیارستمی و ... است و میزاسن، شخصیت اصلی (جهان) وتا حدود زیادی قصه ارادت فیلمساز
به مرگاندیشی کیارستمی را نمایان میکند.
به عقیده علی رفیعی
وردنجانی، اشاره به مرگ و اندیشه لایتناهی آن در فیلمنامه «جهان با من برقص» تضادی
میان میزانسن و قصه بهوجود آورده است. جهان که تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نمیماند
در میان یادداشتهای خود در لحظات پایانی فیلم به پایان ترس خود از مرگ و نپذیرفتن
آن اشاره میکند. نپذیرفتن آن را میتوان در شیوه زندگی متفاوت او با بشر امروزی دانست
و ترس و پایان چنین احساسی را نتیجه وابستگی به غیر هم نوع. سکانس آخر که جهان در
طویله با گاو صحبت میکند و دکتر با سیگار وارد میشود با تقلید از صدای گاو پاسخ
او را میدهد، بزرگترین نقطه ضعف فیلمنامه دیده میشود. فیلم بر پایه سکوت، سرسبزی
و گاه تفکر، در تدارک شکل دادن به شخصیت اصلی خود است و میخواهد به چرایی ارتباط
انسان با موجودی غیر از هم نوع خود را توضیح دهد که با دخالت ورود نابجای خرده پیرنگ
همه نقشهها را بر آب میبیند.
وی در پایان یادآور شده
است که نمایی که جهان به خواب ابدی رفته است و همه میهمانان با لباس مشکی دور او
جمع شده اند مثال شام آخر داوینچی است که زیباترین نمای فیلم به لحاظ زیباییشناسی
است. شام آخر خود رازآلود باقی مانده است و این نما اگرچه نه به آن قوت اما تا
حدود زیادی جای کشف و شهود را برای مخاطب باقی خواهد گذاشت اما متاسفانه پایانبندی
فیلم آنگونه که باید حق مطلب را ادا نکرده است؛ چراکه بیان تصویری آن به قدرت روایت
نریشن از یادداشتهای روزانه جهان مخاطب را هیجانزده نمیکند و یک رقص حاصل از
دوستی را به تلخی بیپایان مجازیوار آن تبدیل کرده است.