الهام بهروزی
ابراهیم تمهید هنرمند بوشهری است که در ساخت دمامهای
باکیفیت در بندر بوشهر اشتهار دارد. او از همان عنفوان جوانی دمامسازی را
از پدر میآموزد و با دایر کردن کارگاهی کوچک در حاشیه بافت کهن بوشهر به ساخت این
ساز کوبهای و آیینی در جنوب همت میگمارد. البته تمهید در سال ۶۵ حضور در سینما
را با بازی در فیلم «سفر غریب» به کارگردان ایرج صغیری تجربه کرد و بعدها در فیلم
«تنهای تنهای تنها» عبدیپور و چند فیلم مستند به ایفای نقش پرداخت؛ ولی بازیگری
در سینما و تئاتر نتوانست او را از پیشه اصلیاش که دمامسازی بود غافل کند.
تمهید در حقیقت اولین کارگاه اختصاصی تولید دمام را بدون
کمترین حمایتی در جنوب کشور دایر کرد و هر سال با فرارسیدن ماههای محرم و صفر
سفارشاتی بیشماری را از استانها و شهرستانهای مجاور برای دمام دریافت میکرد.
تقریبا کارش خوب پیش میرفت و به گفته خودش، در ملکی که جزء مایملک حاج رئیس (تاجر
مشهور بوشهر) بود و از شخصی بهنام عبدالکریم جعفری (نماینده حاجرئیس) اجاره کرده
بود با اخذ مجوزهای لازم از شهرداری و... به دمامسازی مشغول بود تا اینکه با پیدا
شدن مالکی جدید! به یکباره بخش از کارگاه وی مصادره شد و بخش کوچکی از آن باقی
ماند که آن هم در تصاحب مالک جدید بود و در نهایت با رایزنیهای زیادی که صورت
گرفت مالک جدید به تمهید اجازه داد در این ملک به فعالیتش ادامه دهد. این در حالی
است که ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر بهعنوان متولی
میراث ارزشمند و کهن استان اصلا به قضیه ورود نکرد و تلاشی هم برای جلوگیری از تعطیلی
قدیمیترین کارگاه دمامسازی جنوب کشور نکرد!
اما از آنجایی که ابراهیم تمهید هنرمندی خلاق بود، تصمیم
گرفت این بار در کنار دمامسازی که کاری فصلی بود، کافهای را راهاندازی کند که
نمادی از بوشهر بود. خودش در این باره میگوید: «لنج، همه زندگی مردم بوشهر است.
لنج برای آنها تجارت است، نان است، عشق است، تقدس دارد. لنج که میخواهی سوار بشوی،
باید پابرهنه باشی؛ مثل وقتی که وارد مسجد میشوی. ما با لنج معامله کردهایم،
قاچاق کردهایم، کشته دادهایم، غرقی دادهایم. لنج برای ما نماد کار است؛ نماد
تلاش برای زندگی. لنج وسیلهای بوده که پدران ما، از اینجا فرهنگ و هنر بوشهری را
در امتداد خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند انتقال دادهاند.»
او با ساخت و راهاندازی کافهای بهنام «لنج» که جزءجزء آن
را با دستهای خود و از چوب لنجهای از کارافتاده قدیمی تراش داد و کنار هم چید؛
پاتوقی برای نسل قدیم و جدید بوشهر فراهم آورد تا با ورود به این لنج گوشهای از
زندگی یادرفته مردمان دریا برای آنها تداعی شود. این لنج کوچه در حاشیه بافت
قدیمی بوشهر هر روز و شب احیاگر بخشی از سنن و زندگی بیآلایش مردمان جنوب در کنار
چایی دشلمهای بود که شنیدنشان همیشه و همیشه برای مخاطبانش تازگی داشت.
تمهید دانشآموخته رشته صنایع چوب و تزئینات داخلی است و با هوشمندی
قطعاتی در لنج جای داده بوده که مخاطبش را تشنه دانستن نام و نقش آن قطعه میکرد.
موسیقی هم ردی در این لنج داشت چون لنج وقتی راهی دریا میشد مردان دریا برای گذر
از توفانها و بیقراری و شبهای تیره و ظلمانی آن با نیمهها و نواهایی دمساز
میشدند تا بتوانند از دهشتناکی کارزار زندگی به سلامت عبور کنند.
لنج همچنان دریای زندگی را در بافت تاریخی میشکافت تا
سومین دوره فستیوال کوچه راه افتاد و قرار شد در شبی از شبهای آن، کافه لنج
پذیرای بخش جانبی این فستیوال باشد؛ اما اجرای این برنامه با انجام حرکات موزون دو
دختر و انتشار فیلم آن در شبکههای مجازی برای این کافه و فستیوال حاشیههایی را
ایجاد و پای نهادهای نظارتی و حراستی را به موضوع باز کرد و سرانجام به محکومیت
صاحب کافه لنج و صدور حکم ۴ ماه زندان برای ابراهیم تمهید منجر شد.
ابراهیم تمهید که بهدنبال اجرای این حکم سه هفته پیش راهی
زندان شد اما با پیگیریهای که از سوی برخی از فعالان فرهنگی و مدنی و ... صورت
گرفت در نهایت بعد از چند روز از زندان مرخص شد، در خصوص اتفاق آن شب به بامداد
جنوب گفت: طبق برنامهریزیهای صورت گرفته آن شب در کافه لنج قرار بود بخش جانبی
کوچه فستیوال اجرا شود که ما هم با رغبت از این اتفاق استقبال کردیم و گروه در
کافه مشغول اجرا بود و مدعوین هم اعم از دختر و پسر با رعایت موازین شرعی و عرفی
مشغول شنیدن موسیقی بودند در حالی که ما هم نظارت داشتیم که مشکلی پیش نیاید تا
اینکه عوامل تلویزیون اینترنتی #TV درخواست گفتوگو با من را دادند و من برای اینکه
بهتر صدا را بشنوم، به بیرون از کافه رفتم و به این بزرگوران داشتم میگفتم که
آمادگی گفتوگو را ندارم که به یکباره یکی از بچهها آمد و گفت: تمهید برو داخل که
دارند میرقصند. من سریع رفتم داخل و آن دخترخانمها را نشاندم و سعی کردم فضا را
آرام کنم؛ اما همین چند دقیقه سهلانگاری این دو دختر باعث شد که اتهام سنگینی به
من که سالهای سال در هنر آیینی این اقلیم فعالیت کردم، وارد شود.
این بازیگر سینما در ادامه با اشاره به اینکه این برچسبی که
به من زدند بسیار برایم دردناک است، توضیح داد: بعد از سالها زندگی آبرومند به
خاطر این اتفاق انگی به من چسبانده شده است که تصورش مرا به شدت آزردهدل کرده
است؛ چسباندن عنوان «دایرکننده مرکز فساد» به من واقعا آزاردهنده است. من هدفم از
دایر کردن این کافه تنها و تنها این بود که لنج نمادی از بوشهر، مردم و کار و
بارشان باشد؛ لنج یعنی گلافی؛ همان پیشهای که امروز در سایه توسعه تکنولوژی و
فناوری برچیده شد؛ گلافانی که شب و روز عرق میریختند تا لنجی را بسازند و راهی
دریا کنند... با راهاندازی این کافه فقط خواستم صدای بوشهر کهن، بوشهر سازشگر،
المانهای بومی، فرهنگ کار و نیمه، دریا و دریانوردی، رنج و انتظار زنان جنوب،
کارزار مردان دریا، دریا و ناآرامیهایش و ... باشم. این کافه پاتوقی شده بود برای
قدیمیهای بندر و همصحبتی جوانان با آنها و محل درآمدی برای گذران زندگی من و
خانوادهام اما آن اتفاق همه چیز را در هم پیچید و تنها من متهم اصلی پروندهای
شدم که در آن هیچ تقصیر نداشتم. متاسفانه بهخاطر این مساله در زندان همنشین
افرادی شدم که به جرم فحشا، دزدی، اختلاس و ... زندانی شده بودند و وقتی جرم من را
میشنیدند مرا مسخره میکردند که بهخاطر شادی و رقص دو زن تو زندانی شدهای؟!
تمهید در ادامه به پیگیریهای عوامل برگزاری کوچه فستیوال
برای رهاییشا از زندان اشاره کرد و گفت: برادران عبدیپور معرفت به خرج دادند و
در این مدت هم از نظر معنوی و هم از حیث مالی مرا حمایت کردند و افزون بر آن خیلی
از هنردوستان و فعالان فرهنگی وقت گذاشتند و برای آزادی من تلاش کردند. از اعضای
شورای اسلامی شهر اکبر توسلی بهصورت جدی آزادی مرا دنبال کرد که جا دارد از همه
این بزرگواران تشکر کنم اما در این میان، هیچکدام از مسوولان فرهنگی استان قدمی
برای رهایی من از این اتهام قدمی برنداشتند. هرچند گذشت اما من سالها برای اعتلای
فرهنگ و هنر مذهبی این دیار عرق جبین ریختم و انتظار نداشتم بهخاطر خطایی که در
آن هیچ سهمی نداشتم اینگونه مواخذه و طرد نشوم.
وی که در حالی سپری کردن ۶۳ سالگی خود است، در خصوص وضعیت
بیمه خود تصریح کرد: با اینکه بارها پیگیری این موضوع شدم اما با توجه به روحیهای
که دارم و اهل قربان صدقه رفتن مسوولان نیستم تا کنون موضوع بیمه من حل نشده است و
هر بار که پیگیری کردم مدارکی از من خواسته میشود که صرفا برای توجیه کمکاری
خودشان و بیخیال کردن من از این مطالبه است که البته بسیار هم در این زمینه موفق
بودهاند. متاسفانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ما که عملا فقط عنوانی را
یدک میکشد؛ وگرنه هیچ کار مفیدی را برای صنعتگرانی ارزشمند و قدیمی استان انجام
نداد است. من در دوره مدیریت ناصر امیرزاده چند بار برای ثبت کارگاه دمامسازیام
که از قدمتی ۳۰ ساله برخوردار است به میراث فرهنگی مراجعه کردم اما متاسفانه
راهکاری که برای ثبت کارگاه ارائه کردند من را متاسف کرد؛ چراکه آنها پیشنهاد
دادند که کارگاه را برایم بازسازی میکنند اما بعد همان را به خودم اجاره میدهند!
بیشتر به شوخی میماند که ملک خودم را میخواهند بعد از نوسازی به خودم اجاره
بدهند!!! واقعا مضحک بود و دیگر به سراغشان نرفتم که نرفتم.
تمهید با اشاره به اقدامش در عضویت صندوق هنرمندان از طریق ادارهکل
فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد و گفت: یکسری از دوستان سه سال پیش لطف کردند مرا
در صندوق هنرمندان عضو کردند و مستنداتی هم تهیه شد که با تصویب آنها من جزء
هنرمندان مستمریبگیر این صندوق شوم اما از این پیگیری صرفا یک کارت عضویت صندوق
نصیبم شد و یک میلیون تومان که عید سال پیش به حسابم واریز شد. وقتی این برخوردها
را میبینم بهشدت پشیمان میشوم و تاسف میخورم که بعد از این همه سال زحمت در
حوزه فرهنگ و هنر استان چه چیزی عایدم شده است؟! واقعا این مسوولان فکر نمیکنند
که وقتی همه راهها را بر هنرمندان پیشکسوت خود میبندند این هنرمندان از کجا
امرار معاش کنند؟! امیدوارم صدای نارسای من به گوش مسوولان فرهنگی و اجرایی استان
برسد و دریابند که زندگی سخت شده است؛ بهویژه برای هنرمندان که همیشه با سیلی
صورت خود را سرخ نگهداشتهاند!
این هنرمند در پایان یادآور شد: با بستن شدن کافه لنج درصدد
هستم که این بار با ساخت ماکت لنج و گرهچینی منبع درآمدی برای خودم بیابم؛ چون با
توجه به شیوع کرونا و بهدنبال آن مجاز نبودن مراسم جمعی امسال قطعا سفارشی برای
ساخت دمام نخواهم داشت بنابراین باید کاری کنم تا بتوانم در این گرانی بیدادگر
درآمدی برای امرار معاش خودم و خانوادهام بیابم.