bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۶۲۶
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۶ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۹
روز خبرنگار، مناسبتی برای دیده شدن فعالان رسانه یا خودنمایی مسوولان؛
الهام بهروزی: هر ساله با فرارسیدن روز خبرنگار (۱۷ مردادماه) که به‌مناسبت شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرگزاریِ جمهوری اسلامی به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان نامگذاری شده، اغلب مسوولان به یکباره تغییر رویکرد می‌دهند و با خبرنگاران مهربان می‌شوند

الهام بهروزی

هر ساله با فرارسیدن روز خبرنگار (۱۷ مردادماه) که به‌مناسبت شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرگزاریِ جمهوری اسلامی به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان نامگذاری شده، اغلب مسوولان به یکباره تغییر رویکرد می‌دهند و با خبرنگاران مهربان می‌شوند؛ حتی آن مسوولی که در شرایط عادی تلفن‌های خبرنگاران را پاسخگو نیست ولی در این ایام خود را فردی قلمداد می‌کند که گوش شنوایی برای نقدها و پیشنهادات دارد!

اما این اداها، ادعایی بیش نیست؛ چراکه آن‌ها در این روز فقط در فکر این هستند که از این مناسبت تریبونی برای کارهای ناکرده و کرده خود بسازند و با دادن یک کارت هدیه ناقابل خبرنگاران را مدیون لطف خود کنند! البته جای تاسف بسیار دارد که خبرنگاران حتی در روزی که به نام خودشان هم نامگذاری شده است، باشوهای غریبه‌ای بیش نیستند و گوش شنوایی برای شنیدن دشواری‌ها و سختی‌ها و ناامنی‌ شغلی‌شان نمی‌یابند و باز هم صبورانه تماما گوش می‌شوند و می‌نگارند هر آنچه که دیکته‌وار از زبان مسوولان جاری می‌شود!

شاید دلیل این بی‌مهری برگردد به نجابت و فروتنی بیش از حد خود خبرنگاران! بدون شک اگر خبرنگاران در این نشست‌ها این سوالات کلیدی را شامل «آقای مسوول برنامه شما در سال جاری برای بهبود شرایط زندگی خبرنگاران در حوزه فعالیتی اداره‌تان چه بوده است؟» یا «روزانه چند ساعت روزنامه می‌خوانید و با چه تعداد از هفته‌نامه‌ها و روزنامه‌های استان اشتراک دارید؟» در میان سوالات خود بگنجانند و بپرسند، آیا باز هم مسوولان تلاشی می‌کنند که به‌جای دریافتن اهالی رسانه که روزهای بی‌شماری از فعالیت‌های حرفه‌ای خودشان را وقف انعکاس اخبار ادارات و نهادهای دولتی کرده‌اند، از این روز نهایت استفاده را برای راه انداختن شوهای اداری و تشریفاتی کنند؟!

طبیعی است که خبرنگاری یکی از مشاغل سخت است که در هر شرایطی فرد باید به تهیه و تولید خبر بپردازد؛ از این‌رو، هم از نظر جانی و هم از نظر روانی اغلب تحت فشار است و این در حالی است که هیچ‌گونه امنیت شغلی هم برای وی تعریف نشده است! متاسفانه به‌دلیل سکوت یا شاید هم رضایت خود فعالان خبری قوانین حمایتی همه‌جانبه‌ای برای آن‌ها تدوین نشده است!

آن‌ها حتی در روزی که به نام خبرنگار هم نامگذاری شده است، دیده نمی‌شوند! طبیعتا برگزاری نشست‌های خبری پی در پی مدیرانی که اغلب از پاسخگویی طفره می‌روند عین بی‌احترامی و ریشخند زدن به حرفه خبرنگاری است! اما باز هم با این شرایط خبرنگاران با عشق و معرفت قلم به دست می‌گیرند و می‌نویسند؛ چراکه آن‌ها می‌دانند بیش از آنکه تربیون مسوولان باشند، زبان مردم هستند که هر روز در زیر کم‌کاری‌ها و بی‌درایتی همین مسوولان دارند کمر خم می‌کنند.

بدون شک کسی که حرفه خبرنگاری را برمی‌گزیند از همان روزهای نخست می‌داند که روزهای راحتی را در پیش نخواهد داشت! می‌داند که قانونی در حمایت او نیست! می‌داند که اغلب مسوولان پاسخگو نیستند. می‌داند که با محدودیت‌‌های کوچک و بزرگ در انعکاس اطلاعات و گفتن واقعیت‌ها روبه‌روست. می‌داند که به‌دلیل انعکاس واقعیت و دفاع از حقوق مردم باید شکایات مسوولان ظاهرا قانونمند و سودجو را به جان بخرد و راهروهای دادگاه را روزهای بسیاری طی کند! می‌داند که هیچ چیز به نفعش نیست اما باید به نفع دیگران بنویسد. می‌داند که یک جاهایی قربانی مجیزگویی و قلم‌فروشی برخی از شبه‌خبرنگاران می‌شود و توهین‌های بسیاری را باید بشنود اما با همه این‌ها او می‌ماند و می‌نویسد و تنها چیزی که برایش ارجحیت دارد گرفتن حق از ناحق و نمایش واقعیت جامعه با همه زشتی‌ها و پلشتی‌هاست!

بدیهی است در دولت تدبیر و امید قرار بر آزادی بیان بود و با همین شعار شاهد رشد فزاینده نشریات مکتوب و غیرمکتوب و صدور مجوزهای مکرر و پی‌درپی بودیم اما زهی خیال باطل! همین صدور بی‌رویه مجوزهای نشریات و سایت‌های خبری خود عاملی شد برای نزول شان خبرنگاری و روزنامه‌نگاری! چراکه آن‌ها برای حفظ موجودیت خود نیاز به رپرتاژها و آگهی‌های دولتی دارند و ناچارند که اغلب به جای تبیین کم‌کاری مسوولان در جایگاه روابط عمومی آن‌ها ظاهر شوند و با بازی با الفاظ و عبارات از سوءمدیریت‌ و بی‌تدبیری آن‌ها دفاع کنند.

باید اعتراف کنیم حال اهالی رسانه و نشریات مکتوب خوب نیست؛ چراکه سیاست‌های اشتباه دولت در ترکیب با افزایش قمیت ارز و کاغذ، گرانی و تورم و تحریم‌ها موجب تعطیلی یکی پس از دیگری روزنامه‌های پرتیراژ و پرمخاطب شده است و این موج دارد فراگیر می‌شود و دولت هم هیچ سیاست بازدارنده‌ای برای جلوگیری از تعطیلی نشریات مکتوب نداشته و ندارد و تنها در صدور مجوز آن‌ها هنرش را نشان داده است!

وقتی آمار انتشار نشریات مکتوب شامل هفته‌نامه، دوهفته‌نامه، روزنامه، فصلنامه‌ و... را نگاه می‌کنیم، چشم‌انداز نومیدانه‌ای پیش روی خود می‌بینیم چون اغلب این نشریات به‌دلیل مشکلاتی که در بالا به آن اشاره شد، دیگر توانی برای چاپ و نشستن بر باجه دکه‌های روزنامه‌فروشی نمی‌یابند! حقیقا این راه به کجا می‌رود! تکلیف خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای چه می‌شود؟! مگر غیر از این است که با تعطیلی نشریات مکتوب، آن‌ها نیز شغل خود را از دست می‌دهند! این در حالی است که بسیاری از این خبرنگاران حتی بیمه نیستند! آن هم درست در روزهایی که کرونا معیشت مردم را بسیار دشوار کرده است و همواره تهدید جدی برای جان آن‌ها به‌شمار می‌رود و خبرنگاران هم به‌دلیل حضور مستمرشان در جامعه از این تهدید در امان نیستند! آیا وقت آن نرسیده است که فکر اساسی برای حفظ موجودیت نشریات مکتوب و فعالان دلسوز رسانه شود!

در این باره یک روزنامه‌نگار پیشکسوت به ایسنا گفت: اکثر رسانه‌ها در دنیا متعلق به بخش خصوصی هستند و در کنار رسانه‌های دولتی، رسانه‌های خصوصی متعددی نیز وجود دارد؛ برای مثال در برابر یک شبکه تلویزیونی دولتی صدها شبکه تلویزیونی خصوصی فعالیت می‌کند. این فضا باعث ایجاد رقابت میان رسانه‌ها می‌شود که در افزایش کیفیت و تنوع اخبار و گزارش‌های رسانه‌ها بسیار تاثیرگذار است؛ اما در کشور ما این‌گونه نیست. اغلب رسانه‌ها دولتی هستند و بودجه دریافت می‌کنند و این بودجه را رسانه میان نیروهایش تقسیم می‌کند. ای کاش حداقل بودجه‌ای که در اختیار این رسانه‌ها قرار می‌گرفت رضایت‌بخش می‌بود، چراکه این بودجه‌ها صرفا برای زنده ماندن کافی هستند.

بهروز بهزادی در ادامه در خصوص وضعیت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در روزهای کرونایی، تصریح کرد: نه صرفا در این روزها بلکه به‌طور کلی، خبرنگاران شرایط خوبی ندارند. عواملی همچون تغییر فضای رسانه‌ای و ظهور رسانه‌های نوین، رویکرد مسوولان کشور به رسانه و وضعیت مالی نامناسب باعث شده است تا رسانه‌ها و خبرنگاران شرایط نامطلوبی را تجربه کنند. متاسفانه این رویکرد دولت‌ها و مسوولان به رسانه‌های داخلی باعث شده است که رسانه‌ها مرجعیتشان را از دست بدهند و مردم به سراغ رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان بروند.

به گفته وی، حال به همه این عوامل کرونا را هم اضافه کنید. شیوع ویروس کرونا باعث شده که برخی از اهالی رسانه با درآمدهای کمتر دورکاری کنند و برخی هم بیکار شوند. در عین حال باید این نکته را نیز در نظر داشت که کرونا باعث شد مردم در این ایام کمتر روزنامه بخوانند و همه این عوامل در کنار همدیگر آش شله قلمکاری را درست کرده است که زیان آن به اهالی رسانه و خبرنگاران می‌رسد.

بهزادی یکی از مشکلات اصلی رسانه‌های امروز را نداشتن مرجعیت مطلوب برشمرد و خاطرنشان کرد: بسیاری از اهالی رسانه از جمله خود من به‌شخصه بارها فریاد زدیم که سانسور را به اتوسانسور تبدیل نکنید؛ اما آنقدر به رسانه‌ها فشار آوردند که خبرنگاران و دبیران ناچار شدند دست به اتوسانسور بزنند و الان اتوسانسور بخشی از فرهنگ رسانه‌ای ما شده است! بسیاری از مطالب از سوی خبرنگاران نوشته نمی‌شود و طبیعتا در شرایطی که انتظارات مردم از رسانه‌ها برآورده نمی‌شود، مرجعیت رسانه‌ها نیز با چالش مواجه می‌شود؛ به‌عنوان یک فعال رسانه‌ای واقعا دلم برای برخی از خبرنگارانی می‌سوزد که با عشق و علاقه وارد این حرفه شدند، می‌خواستند جزء خبرنگاران خوب مملکت و تاثیرگذار باشند؛ اما این امکان برایشان فراهم نشد.

این روزنامه‌نگار پیشکسوت با تاکید بر اینکه ما اگر رسانه‌های خوب و مرجع می‌خواهیم، باید در این زمینه‌ها حرف بزنیم، راهکار بدهیم و شرایط را درست کنیم، افزود: رسانه‌هایی که بتوانند در رقابت و مرجع باشند و به وظایف رسانه‌ای خود عمل کنند. در حال حاضر بسیاری از رسانه‌های ما اصلا کار رسانه‌ای نمی‌کنند و فقط رسانه‌های جناح راست به جناح چپ حمله می‌کند و رسانه‌های جناح چپ جناح راست را می‌کوبند و رسانه‌های دولتی هم کار خودشان را انجام می‌دهند.

بهزادی در پایان یادآور شد: متاسفانه مدت‌هاست که دیگر رسانه‌های ما مرجعیتشان را از دست داده‌اند و دولت هم این موضوع را به خوبی می‌داند؛ به این خاطر که خودش شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که رسانه‌ها به چنین وضعیتی دچار شوند.

در پایان این گزارش یادآوری می‌شود که روز خبرنگار فرصت مغتنمی برای اهالی رسانه است که حقوق نادیده گرفته‌شده خودشان را به‌صورت جدی مطالبه کنند. دولتمردان و مسوولان باید در برابر کم‌کاری‌های خود در حق قشر فرهیخته و دغدغه‌مند رسانه پاسخگو باشند؟ چرا نباید مسوولان خود را موظف کنند که برای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران که تحت عنوان قشر کارگری بیمه می‌شوند تسهیلاتی در حوزه مسکن و خودرو تعلق بگیرد! چرا هیچ تلاشی برای رفاه و آسایش این قشر در نظر گرفته نشده است در حالی که این قشر در همه حال از رفاه و آسایش خود عبور کرده‌اند تا بتوانند زبان گویایی برای مشکلات و مصائب مردم و چشم بینای مسوولان در شناسایی این مسائل باشند. آیا وقت آن نرسیده است که روز خبرنگار به روزی برای شنیدن دردها، مشکلات و مصائب فعالان رسانه شود نه تریبونی برای خودنمایی مسوولان!


نام:
ایمیل:
* نظر: