حمله هوایی روسیه به گروههای تروریستی در خاک سوریه که بهدعوت دولت این کشور و بر اساس پیمان راهبردی دفاعی صورت گرفته است، بسیاری را کیش و مات کرده است، اما در این میان هیچ مانند رئیسجمهور خودخواه و مغرور ترکیه که الحق و الانصاف باید او را تروریست اعظم لقب داد، عصبانی، گیج و ناراحت نیست.
اطلاعاتی که از اتاقهای فکر منطقه به بیرون درز میکند، روایت شفافی از میزان عصبانیت سران ترکیه دارد. در محاسبات سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی آنکارا مداخله نظامی روسیه در سوریه صفر بود و این برای کشوری که دهها هزار تروریست مسلح را روانه کشور همسایه خود کرده و از آنها حمایت میکند یک افتضاح بهشمار میرود که با هیچ ترکیبی نمیشود آن را حل کرد. سازمان اطلاعات ترکیه موسوم به میت که قرار است بهزودی هاکان فیدان رئیس خود را هم از دست بدهد، با این افتضاح، دیگر آبرویی برایش نمانده است و تنها به جمع کردن افسران، عاملان و جاسوسان ارسالی به داخل سوریه اقدام میکند تا مبادا هدف بمبارانهای دقیق بمبافکنهای روسی – سوری قرار بگیرند.
ترکیه که تا همین سه چهار سال پیش بازارهای عراق، مصر، سوریه، لبنان و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس را قبضه کرده بود و فرهنگ خود را هم از با حریم سلطان و مهندها و دیگر سریالهای چندصد قسمتی صادر میکرد، این روزها حال و روز خوشی ندارد، اردوغان حتی دیگر برگ برندهای ندارد که بخواهد با آن بازی هم کند. روز گذشته باوجود التماسهای او، آمریکا کار برچیدن سامانههای دفاع موشکی خود در این کشور را که در سال 2013 علم کرده بود، آغاز کرد تا بهقول اردوغان ناتو نیز فقط در حرف از ترکیهاش حمایت کند.
ترکیه اردوغان در بعد دیگری هم بازنده شد، او امنیتی را که بر اساس تفاهمنامه اضنه در سال 1999 در مرزهایش بهدست آورده بود، یکجا قمار کرد شاید چیز بیشتری دستگیرش شود، اما اکنون باید صدها میلیون دلار هزینه کند تا در نبرد با کردها دستکم خودی نشان دهد.
اردوغان چند هفته دیگر با انتخابات سرنوشتسازی دست و پنجه نرم خواهد کرد، انتخاباتی که تاریخ ترکیه ثابت کرده چون به طمع برگزار میشود، دستاوردی نخواهد داشت و اینبار حزب عدالت و توسعه همان 40درصد آرا را هم بهدست نخواهد آورد و باید با کمتر از آن بسازد و اگر هم قرار شد دولتی ائتلافی تشکیل شود، چهبسا این حزب در آن مشارکتی نداشته باشد.
ترکیه، امروز به گفته اردوغان 911 کیلومتر مرز مشترک نهتنها با سوریه دارد، بلکه به همین میزان باید به مرزهای مشترک این کشور با ایران و عراق نیز افزود و به این ترتیب بادی که داووداوغلو و هاکان فیدان با کاشت تروریستها در سوریه شروع کردند، برای آنها توفان در پی داشته است و پس از چهار سال داشت، اکنون وقت برداشت است. این میزان کدورت و ناراحتی که میان همسایگان از عملکرد اردوغان بهوجود آمده است با هیچ لبخند دیپلماتیک و حتی دهها میلیارد دلار مبادلات اقتصادی قابل جبران نیست.
اردوغان سه سال پیش گفت که میخواهد تا چند هفته دیگر با برادران تروریستش در مسجد اموی دمشق نماز بخواند، بهقول ظریفی مشخص نیست که آیا نخستوزیر ترکیه هنوز وضویش را حفظ کرده یا با آمدن روسها و عزم جدی ایران و متحدانش برای تعیین تکلیف تروریستها، باطل شده است.
دولت اردوغان با آمدن روسها در چند جبهه به شکل کامل قافیه را باخت؛
نخست) پایان ادعایی بنام تشکیل یک منطقه حائل.
دوم) بالاتر از همه رویای منطقه پرواز ممنوع اردوغان برای همیشه بر باد رفت.
سوم) تغییر قواعد بازی در سوریه؛ تا پیش از ورود روسیه، ترکیه اقدام با توجه به درگیری ارتش سوریه در محورهای مختلف، اقدام به ایجاد قواعد جدیدی در مرزهای دو کشور کرد. این قواعد که پس از سرنگونی دو فروند جنگنده شناسایی اف4 ترک در آبهای سوریه صورت گرفت به این صورت بود که ترکها اعلام کردند که هر بالگرد یا جنگنده که سوری که در عمق پنج کیلومتری مرزهای این کشور پرواز کند، هدف قرار خواهد گرفت و اقداماتی هم در این مورد صورت داد. ایجاد این منطقه صرفا برای ایجاد یک منطقه امن جهت پناه گرفتن گروههای تروریستی صورت گرفت. اما پس از حضو روسیه، نه تنها این منطقه از بین رفت، بلکه روسها چند بار حریم هوایی ترکیه را عمداً نقض کردند ولی نیروی هوایی ترکیه جرأت پاسخگویی را نیافت. در یک مورد نیز یک فروند جنگنده سوخو30 روسی به مدت نزدیک به شش دقیقه روی یک جنگنده اف16 ترک قفل راداری کرد و ترکیه در این مورد نیز هیچ پاسخی نداشت که بدهد و البته این پیام بسیار مهمی برای سران خودخواه و مغرور همسایه شمالی داشت.
این مساله به معنی آن است که گروههای تروریستی مورد حمایت آنکارا هیچ مجال امنی در جغرافیای سوریه ندارند و آنچه نیز در معاهده اضنه به امضا رسید، برای مسکو بیاهمیت است چرا که دولت اردوغان در طول چهار سال گذشته بههیچ وجه به این پیمان پایبند نبود و با باز گذاشتن مرزها برای عبور تروریستها بهسوریه آن را زیر پا گذاشت.
چهارم) پوتین میگوید که مداخله نظامی این کشور در سوریه به دلیل درخواست بشار اسد بودهاست، حال اگر اردوغان میخواهد اسد را برکنار کند، اول باید پوتین را برکنار کند.
پنجم) اردوغان در سوریه مداخله کرد تا بهزعم خود حساب کردها را برسد، اما امروز میبیند که آمریکاییها در یک سمت و روسها در سمت دیگر هوای آنها را دارند و در آسمان نیز هر دو کشور به حمایت از کردها عملیات انجام میدهند و به قول محمد نورالدین نویسنده لبنانی مقیم ترکیه، راه فرار اردوغان از این بنبستی که خود درست کرده، کجاست؟
حالا رجب مانده و حوضش. اردوغان همه برگههایش را باخته است. امیدش به ناتو است و همانگونه که آشکار است، این سازمان نظامی هم دوست ندارد بیش از این خود را با روسیه درگیر کند و مقدمات جنگ جهانی سوم را مهیا کند و حالا رئیس حزب عدالت و توسعه چارهای ندارد جز آنکه بازی را بهگونهای پیش ببرد که با کمترین خسارت از معرکه خارج شود.
اردوغان حتی نمیتواند در زمین نیز مانند قبل عمل کند، وقتی بزرگان وارد بازی شوند، دیگر جایی برای بازی او و دیگر کوچولوهای سیاست نیست. او بود که با حمایت از گروههای تروریستی باعث هتک حرمت انسانها، فراری دادن دستجمعی میلیونها انسان، خوردن قلب و بریدن سر و نابود کردن میراث یک ملت و به بردگی بردن ایزدیها و جزیه گرفتن از مسیحیها شد، حالا نوبت روسها و ایرانیها است که به تروریست اعظم نشان دهند که او بازنده بزرگ است.