کریم جعفری
شیخکهای حوزه خلیج فارس از یکسو با ایران آشکار و مخفیانه مذاکره میکنند
(خدا میداند اگر روزی بخشهای مخفیاش منتشر شود، خودشان بهجان هم میافتند) از
سوی دیگر وقتی همدیگر را میبینند شیر شده و در مورد ایران بیانیه صادر میکنند.
سالها پیش –هنگام جوانی و روزنامهنگاری– بارها گزارشهایی
نوشته و تاکید کردم شورای شیخکها، حتی نمیتواند خودشان را هم راضی کند و مترسک
هم خاصیت بیشتری از این شورا و عملکرد آن دارد. سالها از آن روزها گذشته، شورای
همکاری خلیج فارس که از همان ابتدا هم عنوان خلیج فارس برازندهاش نبود، چراکه
ایران و عراق بهعنوان دو کشور حاضر در ساحل خلیج فارس در آن حضور نداشتند و از
سوی دیگر، شورا نبود بلکه نشستهای رسانهای برای قانع کردن ارباب انگلیسی و
امریکایی بود و در نهایت هیچ همکاری هم در آن صورت نمیگرفت که بخواهد چنین عنوان
طولانی داشته باشد.
شورای همکاری خلیج فارس سالهاست از هم پاشیده است، شاید نزدیک به دو
دهه پیش. زمانی که قرار بود بانک واحد و پول واحد تعیین شود و اماراتیها خواستار
این بودند که دستکم مرکز این بانک در ابوظبی یا دبی باشد و سعودیها موافقت نکرده
و میگفتند چون اقتصاد ما بزرگتر است پس همهچیز باید در ریاض و جده باشد. از
همان روزها بود که برخی از شیوخ این کشورها در سفر به تهران داستانهای بچهگانهای
از دعواهای صورتگرفته میان خود تعریف میکردند! بیانیههای تکراری، حرفهای
تکراری و بدتر از همه، ادعاهایی که هیچوقت هیچیک از این کشورها نتوانست در مورد
آن با هم به توافق برسند. ادعای جزایر سهگانه ایران شاید قدیمیترین مسالهای است
که هر سال بارها تکرار میشود و البته فقط در حد همین بیانیه مانده و مانند سران
این کشور هیچوقت رشد نکرده است.
این کشورها سالها پیش قرار
بود ناتوی عربی تشکیل دهند، قرار بود بهعنوان ارتشهای مجهز جهان با هم ارتش متحد
برای دفاع از هم در برابر حمله یک کشور خارجی تشکیل دهند، قرار بود با پیمان
آتلانتیک شمالی، ناتو متحد شده و چنان خود را مستحکم کنند که هیچ طرفی (شما بخوانید
ایران) جرات نکند به آنها حمله کند؛ اما تکلیف آن شد که خودشان بهجان هم افتاده
و چنان با هم بد رفتار کردند که نهتنها سران کشورهای عضو ناتو جرات نکردند با این
جماعت دست ائتلاف و اتحاد بدهند که خودشان هم بههم بدگمان شده و از ترس یکدیگر
شروع به خرید اسلحه و امضای پیمان دفاعی با دیگر کشورها کردند.
همانگونه که در بالا گفته شد، سران برخی از
کشورهای عرب منطقه وقتی به تهران میآمدند تاکید میکردند که هیچوقت حاضر به
مشارکت در هیچ حملهای علیه ایران نیستند و امضای بیانیههای صادرشده در نشستها
نیز صرفا برای راضی کردن افکار عمومی خودشان است، چراکه باید عرضاندامی کنند، در
غیر اینصورت این همه پول خرج ارتشهای خود کرده و پیشرفتهترین تجهیزات روز دنیا
را جمع کردهاند، هیچ توجیهی نخواهد داشت. در مجموع باید گفت شورای همکاری خلیج فارس
پس از ماجرای محاصره قطر بهصورت رسمی عمرش به پایان رسید. حتی سفر بنسلمان به
دوحه برای احیای این تشکیلات و جا انداختن رهبری عربستان بر این شورا هم بینتیجه
بود.
نشست دو روز پیش مقامات پنج کشور + حاکم مجمع
الجزایر دیلمون در ریاض، در راستای همین تلاشها محسوب میشود. جنگ یمن، مذاکرات
هستهای ایران، سازش با رژیم صهیونیستی، معادله برقراری روابط با عراق و سوریه،
تعامل و رقابت با ترکیه، متعادل کردن روابط با چین و امریکا و دهها موضوع دیگر
باز هم نمیتواند سایه سنگین دلچرکین بودن از یکدیگر را بزداید. عمانیها هیچ وقت
دلشان با اولاد زاید صاف نخواهد شد و کویتیها هر شب با هراس حمله عربستان سر میکنند.
این مساله در مورد قطریها هم صادق است و تنها امید آنها در این زمینه، پیمان
دفاعی است که با ترکیه و برخی از کشورهای غربی امضا کردهاند.