«تنگ خوش» بیشک نام آشنایی برای اهالی فرهنگ
استان بوشهر است؛ چراکه این روستا در خود کوچکترین نویسندگان جنوبی را جای داده که
به کمک معلم خود با نوشتن آن هم نوشتن داستانک مانوس شدهاند. غلامرضا خیاط، مدیر-
آموزگار دبستان چند پایه «نصر» این روستای کوچک در بخش آبدان شهرستان دیر، از بدو
ورودش به این دبستان با اقدامی مبتکرانه اقدام به تعریف زنگ داستان برای دانشآموزانش
کرد تا در این ساعت، بعد از فراغت از درس، شاگردانش را با مشهورترین و بهروزترین آثار
داستانی جهان و ایران آشنا ساخته و تجربههای نزیسته و سایر آداب و رسوم مناطق گوناگون
جهان و ایران را به آنها بشناساند تا بدین طریق جهانبینی و تخیل آنها را بسط و گسترش
بدهد.
بیشک این ابتکار خلاقانه این معلم، نقش شگرفی در توسعه نگاه و دایره
واژگانی ذهنی این دانشآموزان جنوبی دارد که در روستایی با کمترین امکانات و بهدور
از هیاهوی شهری زیستی ساده و بیآلایش دارند. آنها شاید زندگی در فضای وهمآلود و
شلوغ شهری را تجربه نکرده باشند اما به کمک رمانها و داستانهای متعددی که خواندهاند،
میتوانند بهراحتی قابی زیبا از زیست شهری و آدمهایش را پدید بیاورند و مخاطب خود
را شگفتزده کنند. این دانشآموزان با مشق داستان و ممارست در نوشتن آن، امروز بهعنوان
کوچکترین نویسندگان جنوب کشور شناخته میشوند. البته این امری دور از انتظاری در اقلیم
بوشهر نیست؛ چراکه این زادبوم در طول تاریخ در بطن خود نویسندگان و شاعران مستعدی را
جای داده که امروز نام آنها در ادبیات کشور میدرخشد و آثارشان به اعتبار فرهنگ این
سرزمین در عصر حاضر افزوده است.
قطعا این دانشآموزان با تاسی از این بزرگان و الهام از آثار معتبر ایرانی
و جهانی در مسیری که معلمشان برایشان هموار کرده است، بخت زیادی برای تبدیل شدن به
صادق چوبکها، منوچهر آتشیها، منیرو روانیپورها، احمد آرامهای ثانی دارند، به شرطی
که در کنار خواندن و نوشتن، تکنیکها و اصول داستاننویسی را نیز از بر شوند. البته
در میان، برخی افراد هم هستند که بهطور فطری نویسنده هستند و با علم جزئی از نویسندگی
آثار کمنظیری را آفریدهاند که این نشان از قدرت بالای تخیل و درک عمیق آنها از هستی
و جزئیات آن دارد.
بیشک در میان دانشآموزان تنگ خوشی، نویسندههای بهالفطره کم نیست،
نویسندگان کودکی که از زاویهای متفاوت به زندگی و محیط پیرامونی خویش مینگرند و با
خلاقیت المانهای زیست مردمان جنوب را در نوشتههایشان برجسته میکنند تا بدین شکل
رویاها و دغدغههای خود را نسبت به جغرافیا، تاریخ و فرهنگ جنوب به نمایش بگذارند.
آنها از حراها مینویسند؛ از خلیج فارس؛ از حسرتهای دخترانه در فضایی سنتی؛ از سختکوشی
مردانه در این سرزمین نفتخیز پربرکت و فقری ناخواسته که حقشان نیست، مینویسند و مینویسند...
در این میان، اما معلم کنشمند و اهل کتابشان نقش بسزایی را در تبدیل
آنها به نویسندگانی خلاق و مطالبهگر دارد، چون این معلم تمام همت خود را به کار بسته
تا آنها را به افراد کتابخوان و فکرورز بدل سازد، چراکه او بر این باور است: «جهان
این کودکان را باید توسعه داد و کتاب بیش از هر چیزی در بزرگ شدن فکر بچهها نقش دارد؛
فکرهایی که میتواند آینده درخشان و پرامیدی برای آنها بسازد و وجود آنها را از پلشتیها
و پلیدیها بازدارد. بیشک مانوس شدن کودکان با کتاب، پیامدهای نیکویی برای خود آنها
و جامعه پیرامونیشان خواهد داشت. آنها به کمک کتاب عزت نفس، اعتماد به نفس، مسوولیتپذیری
و دانایی را در خود پرورش میدهند و دنیا را از دریچه زیباتری به نظاره مینشینند.»
خوشبختانه این دانشآموزان در این سالها با همراهی معلم دلسوز خود، راه
روشنی را طی کردهاند که ضمن تفکر و اندیشهورزی، مهارت نوشتن و خواندن را به خوبی
آموختهاند تا بدانجا که امروز هر کدام خالقان داستانهای خواندنی شدهاند؛ داستانهایی
که به تازگی در مجموعهای مکتوب شدهاند تا توانایی آنها در داستاننویسی به سایرین
شناسانده شود.
در گزارشی پیش از این، نگارنده به این دانشآموزان نویسنده بهشکل مفصلی
پرداخته بود و در آن نوشتار، خیاط، معلم آنها متذکر شده بود که «بچههای شوق زیادی
دارند که کارهایشان بهصورت کتاب منتشر شود.» و اینک این رویای آنها محقق شده با انتشار
مجموعه داستان «من او را دوست داشتم»! این مایه خرسندی است که نوشتههای دانشآموزانی
که بهطور میانگین بین ۲۰۰ تا
۳۰۰ دقیقه مطالعه آزاد
دارند و ماهی حدود ۸۰ کتاب
میخوانند، امروز در قالب داستانکهای جذاب در مجموعهای جان گرفته و مورد خوانش مخاطبان
داستان قرار بگیرد. بدیهی است مجموعهداستان «من او را دوست داشتم»
به همت غلامرضا خیاط مدیر_ آموزگار دبستان چند پایه تنگ خوش گردآوری و تدوین شده و
به همت انتشارات «هامون نو» به مدیریت اسماعیل حساممقدم پاییز ۱۴۰۱ راهی بازار کتاب
شده است.
مولف کتاب «من او را دوست داشتم» در خصوص انتشار این اثر گفت: این کتاب
داستانکهای دانشآموزان تنگخوشی از توابع بخش آبدان را در برمیگیرد که از آذر ۹۶ تا اردیبهشت
1401 در مدرسه چند پایه «نصر» زیرنظر بنده نوشته شدهاند و حاصل یک فرایند پیوسته
و منظم 5 سالهاند. این داستانها نهتنها در طول سال تحصیلی، بلکه در ایام تعطیلات
نوروز و تابستان خلقشده و دانشآموزان از طریق شبکههای مجازی با من در ارتباط بودند
و درباره پیرنگ و شاکله داستان کمک میگرفتند.
به گفته غلامرضا خیاط، مجموعهداستان «من او را دوست داشتم» شامل 80 داستانک
و تعدادی معدودی دستنوشتههای دانشآموزان این دبستان است که با مقدمه مهدیه امیری
و طرح روی جلد استاد ابراهیم حقیقی در قطع رقعی در ۱۳۰ صفحه از سوی انتشارات «هامون نو» روانه
بازار کتاب شده است.
این آموزگار در خصوص چگونگی شکلگیری داستانهای این مجموعه توضیح داد:
بیشتر این داستانکها بر پایه دو یا چند کلمه شکل گرفته که در ابتدای زنگ داستاننویسی
در مدرسه به بچهها میدادم. دانشآموزان این کلمات را با طبع، ذوق و قریحه ذاتی خود
عجین کرده و داستانهای جالب و خواندنی را خلق کردند. برخی از داستانکها به خواست
این نویسندگان کوچک و دانشآموز با عنوانهایی از آثار نویسندگان و شاعران ایرانی و
خارجی نامگذاری شدهاند.
خیاط درباره مخاطب این داستانها توضیح داد: با توجه به اینکه نویسنده
داستانکها دانشآموزان دبستانی هستند؛ اما برای سن خاصی نوشته نشده و همه سنین میتوانند
مخاطب این داستانکها باشند. این نشان میدهد که این داستانکها را کودکانی نوشتهاند
که بیشتر از سنشان میفهمند.
مولف مجموعهداستان «من او را دوست داشتم» به دیگر ویژگیهای این اثر
اشاره و بیان کرد: در این مجموعه رگههایی از نواندیشی، دگراندیشی و پرورش خلاق در
زیست روزمره کودکان روستایی کوچک بر فراز خلیج فارس به خوبی مشهود است.
خیاط درباره هدف انتشار این اثر که نویسندگانی کودک داستانهایش را خلق
کردهاند، توضیح داد: از زمانی که پای در وادی معلمی گذاشتم، همیشه دغدغه مطالعه و
همچنین آموختن دانشآموزانم را داشتم تا بدینطریق مهارت نوشتن در آنها تقویت شود
و آماده رویارویی با آینده شوند؛ چون آنها بهکمک کتاب و مطالعه میتوانند از تجربیات
دیگران بیاموزند و با آگاهی و یادگیری بیشتر، به شکل بهتری از پس مشکلات برآیند.
وی درباره انتخاب نام این اثر که برگرفته از نام یکی از آثار آنا گاولدا،
نویسنده فرانسوی است، بیان کرد: بعد از خوانش داستان «من او را دوست داشتم» نوشته آنا
گاوالدا با ترجمه الهام دارچینیان، داستانی به قلم فاطمه میرزایی، دانشآموز پایه
ششم این دبستان به این نام نوشته شد. این داستان بهسرعت در فضای حقیقی و مجازی منتشر
شد و بازخوردها و بازتاب بسیار جالب و خوبی بههمراه داشت؛بنابراین بهانهای شد تا
این نام را برای کل مجموعه انتخاب کنیم.
یادآوری میشود، مجموعهداستان «من او را دوست داشتم» حاوی داستانکهای
دانشآموزان روستای تنگ خوش شهرستان دیر است که به همت غلامرضا خیاط، مدیر آموزگار
دبستان چند پایه نصر این روستا گردآوری و ویرایش و در 130 صفحه به همت انتشارات «هامون
نو» پاییز 1401 راهی بازار کتاب شده است. علاقهمندان میتوانند این مجموعه داستان
را از کتابفروشیهای استان بوشهر تهیه و خریداری کنند.