bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۶۰۹۲
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۱۳ - ۱۸ دی ۱۴۰۱
انتقاد شهروندان بوشهری از کیفیت و محتوای سریال‌های شبکه‌های داخلی:
«بدبختی»، «بیزاری»، «یاس»، «خشم» و «غم» بارزترین مولفه‌های اغلب سریال‌های ایرانی است که در شش یا هفت سال اخیر از آنتن یکی از سه شبکه اصلی صدا و سیما پخش شده است.

الهام بهروزی

«بدبختی»، «بیزاری»، «یاس»، «خشم» و «غم» بارزترین مولفه‌های اغلب سریال‌های ایرانی است که در شش یا هفت سال اخیر از آنتن یکی از سه شبکه اصلی صدا و سیما پخش شده است. بی‌شک پخش سریال‌هایی با چنین موتیف‌هایی به‌مرور به خمودگی و افسردگی جامعه دامن زده؛ چراکه مردم در این سال‌ها تحت تاثیر تحریم‌ها و گرانی‌ها و برخی سوءمدیریت‌ها همواره زندگی پر فراز و نشیبی را متحمل شده‌اند و شادی و امید را کمتر از پیش در درون خود احساس می‌کنند.


بنابراین انتظار می‌رود در چنین شرایطی محتوایی که از سوی دستگاه‌های فرهنگ‌ساز و فرهنگ‌گستر تولید می‌شود، بر اساس ذائقه و نیاز مردم تولید شود؛ نه بر اساس افکار دگم و سیاست‌های غلط مدیرانی که کمترین شناخت، ارتباط و توجه را به مخاطبان خود دارند. نتیجه این دگم‌اندیشی‌‌ها و نگاه‌های یکسویه به‌طور مسلم تبدیل مخاطب شاد به مخاطب افسرده و مایوس یا ریزش مخاطبان رسانه میلی (ببخشید ملی) و گرایش آن‌ها به تماشای سریال‌های آن ور آبی و به اصطلاح سریال‌ها جم‌تی‌وی است و متاسفانه در سایه اهمال‌کاری‌ها و اعمال سلیقه‌های تک‌بعدی مدیران، متاسفانه این اتفاق افتاده و اغلب مخاطبان ایرانی اعم از پیر و جوان، زن و مرد به‌جای تماشای سریال‌های تولید داخل، به مخاطبان پروپاقرص سریال‌های ماهواره‌ای که اصطلاحا سریال‌های «جم‌تی‌وی» نامیده می‌شوند، مبدل شده‌اند.


طبیعی است این سریال‌ها که بر اساس فرهنگ بیگانه تولید شده‌اند، برای مخاطب ایرانی که در جامعه‌ای با اما و اگرها و پشتوانه فرهنگی اصیلی بالنده شده، مناسب نباشد و با خود یک‌سری بدآموزی‌ها را وارد زیست آن‌ها کند؛ چنانچه هم‌اکنون این اتفاق افتاده است. «خیانت» و «دروغ» که مهم‌ترین عوامل تفرقه و سست شدن پیوند زناشویی و دوستی است متاسفانه از طریق سریال‌های مذکور به زندگی ایرانی‌ها رسوخ کرده و با عادی‌انگاری قبح این دو عمل ناپسند از بین رفته است، به‌طوری که امروز به‌وفور شاهد خیانت و دروغ در زندگی‌های زوجین ایرانی به‌ویژه‌های زوج‌های جوان‌تر هستیم که مسلما تماشای این سریال‌ها می‌تواند یکی از دلایل شیوع این دو موتیف ویرانگر در جامعه فعلی باشد.


متاسفانه سبک زندگی که از سوی این سریال‌ها ترویج داده می‌شود با اینکه با باورهای مردمان ایرانی مغایرت دارد اما امروز به‌شدت از سوی خانواده‌های ایرانی مورد تقلید قرار گرفته است تا جایی که آن‌ها برای داشتن زندگی پرطمطراق و تجملاتی به مشقت و چشم و هم‌چشمی دچار  و همین مساله موجب بروز مشکلات عدیده‌ای برای آن‌ها شده است. حال این سوال پیش می‌آید که رسانه ملی و شبکه‌های استانی در این زمینه چقدر مقصر هستند؟ بی‌شک پاسخ این است: «خیلی»؛ چراکه وقتی شبکه‌های تلویزیونی ملی و استانی بدون توجه به نیاز و خواسته مخاطب خود اقدام به تولید برنامه‌های سفارشی و فاقد کیفیت می‌کنند، نتیجه آن چیزی جز نادیده گرفتن این سریال‌ها و برنامه‌ها از سوی مردم نخواهد بود.


تجربه سال‌های پیش نشان می‌دهد که تولیدات صدا و سیما در دهه هفتاد و هشتاد بسیار به ذائقه و نیاز مخاطب نزدیک بود تا جایی که در آن زمان اغلب سریال‌هایی که از شبکه‌های سیما پخش می‌شد آنقدر مخاطب‌پسند بودند که همزمان با پخش آن‌ها خیابان‌ها خلوت می‌شد؛ سریال‌هایی مثل «پدر سالار»، «باغ گیلاس»، «در پناه تو» و همچنین سریال‌های طنزی که مهران مدیری، رضا عطاران، مهران غفوریان، سروش صحت و... می‌ساختند، چون به مسائل روز از نگاه مردم می‌پرداختند و مشکلات آن‌ها را با طنزی لطیف و گاه گزنده به نمایش می‌گذاشتند، مردم با آن‌ها همذات‌پنداری می‌کردند و با رغبت به تماشای آن‌ها می‌نشستند اما با تغییر و تحولی که در دوره‌های  بعدی در میان مدیران صدا و سیما ایجاد شد، متاسفانه مدیریت به دست کسانی افتاد که با افکار بسته و بیسوادی خود مخاطبان شبکه‌های داخلی را دو دستی به شبکه‌های خارجی تقدیم کردند و هرگز هم از این مساله احساس پشیمانی نکرده و نمی‌کنند.


شوربختانه این سوءمدیریت‌ها نه تنها موجب پراکنده شدن مخاطبان شبکه‌های داخلی و بی‌اعتمادی و بی‌رغبتی مردم به برنامه‌ها و سریال‌های اخیر شده، بلکه موجب وارد شدن ضربه‌های مهلکی به فرهنگ اصیل ایرانی و رسوخ خرده‌فرهنگ‌های ضد ارزشی به این میراث ارزنده شده است. بی شک وقت آن رسیده است که مدیران سیما و شبکه‌های استانی به‌جای ترویج برنامه‌های غم‌محور، برنامه‌های شادی‌افزا و امیدبخش و مبتنی بر نیاز و علاقه جامعه کنونی تولید و پخش کنند.


یک شهروند بوشهری در خصوص برنامه‌هایی که از شبکه‌های ملی صدا و سیما روی آنتن می‌رود، به بامداد جنوب گفت: مقصودتان کدام برنامه است؟ مگر برنامه‌ای هم اخیرا ساخته شده که برای من مخاطب باشد؟! همه این برنامه‌ها فقط بنا به خواست و میل مدیران همین شبکه‌ها تولید می‌شوند و اصلا هم برایشان مهم نیست که کسی آن‌ها را نمی‌بیند! شما به سریال‌هایی که از شبکه یک، دو و سه پخش می‌شود نگاه کنید، غیر از غم، گریه و زاری و بدبختی برای مایی که گرانی‌ها و سوءمدیریت‌ها پا روی نفسمان گذاشته، چیزی ندارند! انگار کارگردان‌های این سریال‌ها هم آنقدر درگیر بدبختی شده‌اند که اصلا یادشان رفته کمی در این فیلم‌ها خندیدن را جای بدهند. دیگر خسته شده‌ایم از بس در این سریال‌ها مرگ و میر و قبرستان و زندان و بدهکاری و قتل و خیانت دیده‌ایم تا اعتراضی هم کنیم، می‌گویند این سریال‌ها دارد واقعیت جامعه را نشان می‌دهد!


فاطمه توکل که زنی تحصیل‌کرده اما خانه‌دار است، در ادامه با انتقاد از حذف کارگردان‌های طناز از تلویزیون که در دهه هشتاد سریال‌های طنز پرمخاطبی می‌ساختند، افزود: رضا عطاران، جواد رضویان، مهران غفوریان، مهران مدیری و... از جمله کارگردان‌هایی بودند که هم مخاطب‌شناس بودند و هم جامعه‌شناس. چون آثاری که تولید می‌کردند از بطن جامعه برخاسته بود و درود و مشکلات مردم را به زبان گویا اما خنده‌داری بیان می‌کرد که هم به جان می‌نشست و هم مشکلات مردم را با ابزار طنز به مسوولان گوشزد می‌کرد اما متاسفانه، مدیرانی به صدا و سیما آمدند که یک یکی این فیلمسازان دغدغه‌مند و مردمی را از حوزه سریال‌سازی حذف کردند و کارگردان‌های سفارشی‌ هم که آوردند، هرگز نتوانستند در طنزپردازی به امثال عطاران و صحت و ... برسند. طبیعتا اگر هدف این مدیران حفظ مخاطب بود که به خواست و نظر او احترام می‌گذاشتند و پول بیت‌المال را صرف سریال‌هایی می‌کردند که حرف دل مردم را بگوید نه سریال‌های کلیشه‌ای و غم‌افزایی که مردم را افسرده و خشمگین کند.


وی یادآور شد: وقتی سریال سلیقه مردم در سریال‌سازی نادیده گرفته می‌شود، آن‌ها قطعا دیگر میلی به دیدن شبکه‌های داخلی از خود نشان نمی‌دهند و جذب سریال‌هایی می‌شوند که برای‌شان تازگی دارد؛ سریال‌هایی که به‌وفور از شبکه جم پخش می‌شود که تاثیر مخربی هم دارند. بنابراین تا دیر نشده توصیه می‌کنم که مدیران سیما دست از سیاسی‌بازی بردارند و با مردم آشتی کنند و برنامه‌هایی را تولید کنند که مردم دوست بدارند.


شهروند دیگری که استاد دانشگاه است، هم به بامداد جنوب گفت: به جرات می‌گویم به استثنای یکی دو سریال مثل «نون.خ» و برخی از سری‌های «پایتخت» در سال‌های اخیر کمتر سریال طنزی داشته‌ایم که توانسته نگاه انبوه مردم را به خود جذب کند که البته این مساله ریشه در عوامل چندی دارد که یکی از آن‌ها ضعف کیفیت ساخت سریال‌های تولید داخل در سال‌های اخیر است و عامل دیگری هم تغییر سبک و نگرش مخاطب امروز است. عامل سوم هم، رشد روزافزون و انفجاری دیگر رسانه‌های ارتباط جمعی است که از وابستگی مخاطبان به تلویزیون کاسته است. 


وی در ادامه با بیان اینکه مردم در گذشته زندگی سنتی‌تری داشتند و وسایل ارتباط جمعی هم محدودتر بود، افزود: بنابراین وابستگی مردم به سریال بیشتر بود و عمده سریال‌ها هم با روایتی ساده و برخاسته از زندگی خود مردم تولید می‌شد اما با توسعه وسایل ارتباط جمعی و تغییر سبک زندگی مردم، نگاه و سلیقه مردم هم دستخوش تغییر و تحول شده، بنابراین دیگر تولید آثار دمدستی و کلیشه‌ای نیاز آن‌ها را ارضا نمی‌کند. از این‌رو، اغلب این مخاطبان که از سوادی متوسط به بالا برخوردارند، دوست دارند سریال‌هایی را ببینند که برایشان تازگی داشته باشد. سریال‌هایی که درگیر کلیشه‌های جهان سومی و اما و اگرهای سنتی نباشد. طبیعی است که صدا و سیما هم چارچوب خاص خودش را دارد! اما سریال‌هایی که عموما در چارچوب صدا و سیما تولید می‌شود از نظر موضوعی شاید حائز اهمیت باشند ولی از نظر پرداخت ضعف‌هایی دارند که موجب دلزدگی مخاطب می‌شود.


این استاد دانشگاه با اشاره به ضعف‌های سریال‌های ایرانی در سال‌های اخیر تصریح کرد: عمده این سریال‌ها در سناریونویسی حالا به دلیل سانسورها یا ضعف نویسنده الکن هستند. همچنین برخی از این سریال‌ها به ابزاری برای غم‌پراکنی، خشونت و بیزاری در جامعه تبدیل شده‌اند هرچند با هدف آگاهی‌بخشی تولید شده‌اند اما گاه نتیجه عکس داده و به عاملی برای ترویج یک ناهنجاری یا رفتار غلط در جامعه منجر شده است. زبان این سریال‌ها بسیار تلخ است و این خوب نیست چون زندگی مردم به حد کافی تلخ است، بنابراین فیلمنامه‌نویس‌ها باید زبان بهتر و مناسب‌تری را برای روایت قصه‌ها و دیالوگ‌های داستانشان بیابند. طنز را حتی در کارهای رئال بگنجانند تا خندیدن در خاطر مردم پررنگ شود و اینقدر زیر سیطره غم محو نشود.


وی یادآور شد: مدیران صدا و سیما در سریال‌سازی آن هم در این برهه حساس که کشورمان در جنگ ناخواسته و نرمی قرار گرفته، باید آگاهانه‌تر پیش بروند تا بتوانند مخاطبان را دوباره به‌ سمت شبکه‌های داخلی جذب کنند و این طبیعی است که وقتی نیاز و سلیقه مردم در تولید برنامه یا سریالی نادیده گرفته شود، آن‌ها هم ترجیح می‌دهند این برنامه‌ها را نببینند!

برچسب ها: سریال ، تلویزیون
نام:
ایمیل:
* نظر: