|
الهام بهروزی
تاریخ و اسناد تاریخی همیشه گواهانی راستین برای اثبات بسیاری از
ابهامات و ادعاهاست؛ آنطور که از منابع تاریخی برمیآید، لباس زنان ایرانی حتی در
عهد باستان، لباسهای بسیار زیبا و پوشیدهای بوده است؛ لباسهایی که ریشه در خرد
و هنر و ذوق داشتهاند و حاصل دستانی ماهر و خلاق بودهاند که به نقش و نگارهای کمنظیری
مزین و از پارچههای نفیس و ظریفی هم تهیه میشدند.
در این میان، مردان ایرانی نیز لباسهای شکیلی بر تن داشتند که
زاییده ذوقی خلاق و فرهنگی اصیل بوده است. امروزه بهصورت جسته و گریخته برخی از
این لباسهای اصیل را در میان اقوام مختلف ایرانی میبینیم که در گستره این سرزمین
پهناور همچنان حیات خود را حفظ کردهاند، هرچند در زیست روزمره آنها کمفروغ شدهاند؛
اما اغلب در مراسم و مناسبتهای مختلف، این لباسهای اصیل و شکیل که در طرحها و
رنگهای گوناگون دوخته شدهاند، بر تن آنها مینشیند و دیرینگی فرهنگ آن سامان را
به رخ میکشد.
بوشهر یکی از مناطق پرسابقه و فرهنگمندی است که در حوزه لباس از
تنوع و تعدد بالایی برخوردار است. در سالهای اخیر، برخی از جوانان خلاق بوشهری با
غور در تاریخ لباس بوشهری، کوشیدهاند تا با بازآفزینی بسیاری از لباسهای سنتی
این منطقه، بستر مناسب را برای زندگی دوباره این لباسها در عصر مدرنیته، ایجاد
کنند. آنها با دانستن تاریخ لباس بوشهری، با الهام از نمایهها و المانهای
فرهنگی این خطه تاریخی، امروز لباسهای منحصربهفردی را در طرحها و مدلهای
متفاوتی هم برای زنان و هم مردان تولید کردهاند که در عین زیبایی، غنای تاریخی و
فرهنگی بوشهر را به نمایش میگذارند.
امید امیری که دانشآموخته رشته مدیریت در مقطع کارشناسی است، یکی از
کارآفرینان و بازآفرینان لباس سنتی بوشهری و ایرانی است که در چند سال اخیر با
تمرکز بر لباس سنتی و میراث ناملموس و میراث ملموس فرهنگی، کالکشنهای ارزشمندی را
بر اساس بافتار فرهنگی و معماری شهرهای مختلف ایران پدید آورده است که قرار است در
قالب یک تور در هم استانها برپا شود. از ویژگیهای این ایونت میتوان به این
اشاره کرد که در هر استان، لباسهای ویژه مردمان آن منطقه در بخش ویژه و لباس
اقوام دیگر در بخش عمومی آن به نمایش گذاشته میشود.
امیری با ثبت دو برند جهانی در حوزه آقایان و بانوان، در طراحی کالکشن خود، نمایههایی از معنویت و معماری مسجد تا طراوت طبیعت و سخاوت دریا را به نمایش گذاشته است. او هوشمندانه هم اصالت لباس ایرانی را به نمایش گذاشته و هم باورمندی مردمان این سرزمین متمدن را. بیشک این ایدهپردازی و مجموعههای کمنظیر نوید روزهای روشنی را برای صنعت مد و لباس ایرانی – اسلامی را میدهد که با خلاقیت و با اتکا به هنر دستی ایرانیها مثل سوزندوزی، خوسدوزی و... میتواند وارد میدان رقابت با برندهای شناخته شده در بازارهای جهانی شوند. امیری که پر از ایدههای بکری در حوزه مد و لباس است، آرزو دارد که با بازآفرینی و احیای لباسهای سنتی ایرانی بتواند در بازارهای جهانی زیبایی مغفول مانده لباس ایرانی را معرفی کند.
وی معتقد است که «لباس ایرانی تنها یک لباس نیست،
بلکه یک تاریخ است». در همین راستا برپایی یک تور بزرگ مد و لباس را در سراسر کشور
برنامهریزی کرده که نخستین ایونت را در بوشهر، زادگاه خود برپا کرد و با استقبال
خوبی هم مواجه شد. در ادامه پای صحبتهای امید امیری، طراح لباس و صاحب دو برند
«ماهلقا» و «خانزاده» نشستیم تا دغدغههایش را در حوزه مد و لباس و بازشناسی
لباس اقوام ایرانی به دیگران بشنویم.
نخست بگویید، چطور شد وارد حرفه طراحی لباس و ثبت برند در این حوزه شدید؟
از دوران مدرسه ماهیت و شکل لباسهایم را تغییر میدادم و با نخ و سوزن
مثل دوخت چرخ خیاطی ایدههایم را روی لباس اجرا میکردم. بعد از آن ایدههایم روی کاغذ
میآوردم و به خیاط میدادم. لباسم را با طرح خودم میپوشیدم. آن زمان این جمله را
همیشه از اطرافیان میشنیدم؛ «لباساتو از کجا خریدی؟» تا جایی که شروع کردم برای دوستان
و اطرافیان لباس طراحی میکردم. خاطرم هست که برای ساندویچی محلمان لباسی طراحی کردم
که دکمههاش از سر شیشه نوشابه درست و طرحهایی از ساندویچ همبر روی آن اجرا شده بود.
در سبک طراحیهایم همیشه از تلفیق
محیط و موضوعهای مختلف با پارچه و لباس استفاده میکردم. همه اینها مقدمهای شد
تا در سال ۹۶ بهطور جدی به سمت علاقهام بروم و با گذراندن دورههای بینالمللی
طراحی و ثبت برند تجاری «ماه لقا» برای پوشاک خانمها و برند «خانزاده» برای پوشاک
آقایان بهطور رسمی فعالیت حرفهایم را در این حوزه شروع کردم. نخست بهصورت سفارشی
و تکدوخت برای متقاضیان طراحی را انجام میدادم تا اینکه استقبال زیاد اطرافیان باعث
شد به فکر تولید انبوه و بازار بیفتم و اینگونه شده که در سال ۱۴۰۲ با کالکشن پنجره
سنتی که الهام گرفته از معماری بناهای بافت تاریخی بوشهر بود، به بازار ورود لباس کنم.
هدفم از طراحی این کالکشن، یادآورد
این میراث فرهنگی در حال فراموشی برای عموم مردم بود و بازخورد خیلی خوبی گرفتم تا
جایی که استقبال هنرمندان و مردم از این طرح باعث شد بهصورت خیلی جدی این سبک را ادامه
بدهم و کالکشنی را با موضوعیت الهام از معماری یا فرهنگ و پوشش اقوام ایرانی طراحی
کنم و با یک تور سراسری در تمام استانها برند خود را به عموم مردم بشناسانم.
شما منبع الهام خود را در طراحی کالکشنتان، افزون بر معماری، لباس اقوام
ایرانی قرار دادید، اما در این زمینه طرحی نو انداختید؛ درست است؟!
ببینید ایران سرزمینی است با تنوع در اقوام و تنوع در پوشش. در حقیقت
رنگین کمانی از رنگها در لباسهای اصیل و فاخر ما دیده میشود که ریشه در تاریخی طولانی
دارد؛ گویی نیاکان ما در این سرزمین یک فستیوال مد برپا کرده بودند و این حیرتآور
است؛ اما امروز از این پوشش اصیل و سنتی در جامعه اثری باقی نمانده! ما آنقدر با لباسهای
سرزمینمان بیگانه شدهایم که اگر کسی یک لباس محلی در جامعه بپوشد، مورد توجه قرار
میگیرد. شاید از لباسهای اصیل ایرانی تنها برای یک عکس یادگاری استفاده شود. این
در حالی است که جای این لباسهای فاخر در صندوقچه نیست. از اینرو، در کالکشنم
تلاش کردم تا با طراحی لباسهای اقوام ایرانی، مردم را با فرهنگ اصیل ایرانی آشتی دهم
و اصالت و سنت را به جامعه، خیابان و بازار بیاورم. اینگونه شد که برندهای «خانزاده»
و «ماهلقا» با الهام از لباسهای اصیل ایرانی و با دوختی امروزی محصولی را تولید
کرده که هم اصیل باشد و هم متناسب با ذائقه و سلیقه مخاطب امروزی که در بند زندگی
مدرن است.
چرا لباسهای اصیل ایرانی با همه زیباییهایی که دارند اما برخی از
آنها منسوخ شده و برخی دیگر هم تنها در برخی از مناسبتهای خاص کاربرد دارند؟
اجازه بدهید پاسخ شما را با این سوال جواب بدهم؛ آیا لباس ایرانی از نظر
ظاهر و شماتیک زیبا نیست؟ باید بگویم در جشنواره لباس محلی در استرالیا با حضور ۲۵۰ شرکتکننده از
سرار دنیا با بررسی کمیته داوران لباس لری با فاصله فراوان از دیگر رقبا توانست برترین
لباس بومی و محلی جهان شود. برندهای معروف دنیا همواره از فرهنگ و تمدن ایران برای
تولید خود الهام میگیرند، برند گوچی در یک کالکشن خود از طرح فرش ایرانی الهام گرفت
که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
چون لباس ایرانی تنها یک لباس
نیست، بلکه یک هنر و محصول دست و ید است؛ نه کارخانه. در ساخت یک لباس ایرانی رگ و
خون پوست و استخوان دخالت داشته نه آهن و چرخدنده و ماشینهای اتوماتیک پس در لباس
ایرانی حس وجود دارد. از دید من، لباس ایرانی تنها یک لباس نیست، بلکه یک تاریخ است؛
تاریخی به قدمت ۲۵۰۰ سال.
در پشت هر طرح لباسایرانی، فرهنگی است که برای آن افسانهها و داستانهایی نوشته
و شعرهایی سروده شدهاست. اینها همه بر اصالت و فاخر بودن لباس ایرانی دلالت میکند.
حال در جواب این سوال که چرا
در کمد لباس یک ایرانی، اثری از لباس اصیل ایرانی نیست و در جامعه بسیاری از این لباسها،
منسوخشده، باید بگویم دلیل آن تنها یک چیز است؛ «چشم»! بله، «چشم». چون چشم انسان
از میان تکرار و تازگی، همواره تازگی را انتخاب میکند. هرچند که شاید تکرار زیباتر
از تازگی باشد ولی دلیل کمرنگ شدن لباس ایرانی، فقط تکرار است؛ زیرا لباس ایرانی نتوانست
خود را جامعه روز سازگار کند و برای جامعه تازگی داشته باشد. اگر پشت یقه لباسهایمان
نگاه کنیم، مارک برندهایی را میبینیم که از ممالکی هستند بدون تاریخ و تمدن. آنها
لباسی را تولید میکنند که در آن هیچ حس و روح و داستانی وجود ندارد!
آیا امیدی برای احیای لباس ایرانی در جامعهای که به سمت مدرنیته با
شتاب در حرکت است، وجود دارد؟
لباس سنتی بهذاته بنا به دلایلی که به آن اشاره کردم، مانند یک جادو
چشمهای انسان را مجذوب خود میکند. به عبارت بهتر، این لباسهای سنتی شما را وادار
به توقف و خیره شدن میکند. خوشبختانه
امروزه، سلیقه بازار رو به سوی لباس سنتی است؛ اما به دوستان طراح و دوزندگان عزیز
باید بگوی لباس سنتی، لباسی نیست که یک تکه پارچه سنتی در دور یقه و آستین دوخته شود!
چون این نگرش برای همین اندک گرایش مردم به لباس سنتی بسیار مخرب است و این مسیر دوباره
به سوی زدگی و تکرار میرود.
قطعا برای دوخت و دوز لباس اصیل ایرانی باید تاریخ خواند، سفر رفت و اقوام
ایرانی را دید و گویشهایشان و افسانههایشان را شنید و غذاهایشان را خورد و آوازها
و شعرهایشان را گوش داد؛ در این صورت است که ذهن شما پر از الهام و اقتباس از فرهنگ
آنها میشود.
باتوجه با اینکه در زمینه احیای لباسهای اقوام ایرانی فعالیت میکنید
آیا تا کنون مسوولان از شما حمایتی هم کردهاند؟
خیر؛ چون یکی از ایدهها و کالکشنم را در خیلی از جاهای مرتبط با کارم
پرزنت کردم که در راس آنها اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر قرار داشت. اینادارهکل
بهعنوان کارگروه مد و لباس امکانات و بودجه لازم را برای حمایت در اختیار داشت, ولی
در صدور مجوز برگزاری ایونت در اسفندماه که فصل فروش است، کوتاهی کردند و زمان
برگزاری آن را در نهایت با پیگیریهای بسیاری که کردم به دهم اردیبهشت منتقل کردند
که عموما در این بازه زمانی مردم کمتر خرید میکنند.
این مساله باعث شد که یک تیم
15 نفره متضرر شود؛ زیرا ما برای فروش لباسهای دستدوز و متفاوت خودمان که با الهام
از پنجره سنتی بوشهر طراحی شده بودند، اسفند را انتخاب کرده بودیم چون هم برای
گردشگران جذاب بود و هم برای شهروندانی که تاریخ و فرهنگ بوشهر را دوست دارند ولی
تمام برنامهریزی ما بهم ریخت اما با وجود این، با فروش نسبتا خوبی مواجه شدیم و
این نشان داد که مردم کار ما را پسندیدند.
اما اینجا یک سوال از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر دارم؛
آن هم این است آیا در سالی که به نام «رشد تولید» نامگذاری شده، باید در راه
برگزاری نمایشگاههای تولیدات داخل اینگونه سنگاندازی شود که نتیجه آن، این بشود
که بازار لباس ما در تصاحب پوشاک چینی و ... درآید؟! آیا عرضه بسیاری از این لباسهای
خارجی در بازار زمینهساز تهاجم فرهنگی و تضعیف تولید داخلی نشده است؟! از ادارهکل
فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بهعنوان متولی فرهنگ و حوزه مد و لباس استان این
انتظار را دارم که از این پس با نگاه و حمایت ویژهتری از جوانانی که با سرمایه
شخصی و با وجود مشکلات فراوان به احیای لباس و میراث فرهنگی سرزمین خود میپردازند،
استقبال کنند.
آیا میتوان روزی را تصور کرد که لباسهای ایرانی با برندهای معروف دنیا
در زمینه طراحی و دوخت رقابت کند؟
بله؛ چراکه نه! ما همین الان هم به قد یک تاریخ از آنها جلوترهستیم. آنها
فقط مارکت و بازار و تبلیغات را در دست دارند و هر چه دارند از فرهنگ و تمدن ممالک
باریشه اقتباس کردهاند، به عبارت نامحترمانهتر، آنها ایدهها و نمایههای
فرهنگی و پوششی ملتهای دیگر را میدزدند و بهنام خود ثبت و مصادره میکنند. این
در حالی است که گنجینه پیش ماست و ما فقط باید طرز استفاده از آن را بیاموزیم.
بیشک برندهای «ماهلقا» و «خانزاده» برای ماندگاری نیاز به وجود
سرمایهگذار قدری دارند تا بتوانند بازار را برای ورود این دو محصول مهیا کنند.
آین در این زمینه تلاشی هم کردید؟
ببینید سرمایهگذار جایی سرمایهگذاری میکند که از برداشت و سوددهی آن
اطمینان داشته باشد. از اینرو، من دارم تلاش میکنم تا با برگزاری ایونتها و نمایشگاههای
متعدد در سراسر ایران بازخورد و استقبال مردم را به دست بیاورم تا سرمایهگذار هم در
تولید انبوه محصولات برندهای جهانی خانزاده و ماهلقا و حتی صادرات آنها با
اطمینان ورود کند.