bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۶۳۴۰
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۱۰ - ۰۱ شهريور ۱۴۰۲
«فلسفه چه ایسم» راهی برای فرار شبه‌رسانه‌ها از پذیرش نقد؛
الهام بهروزی: رسالت جامعه رسانه‌ای امروز، در کنار شفاف‌‎سازی و استقلال در تولید محتوا، افزایش سواد رسانه‌ای مخاطب از طریق تولید مطالب باکیفیت و متقن است.

الهام بهروزی

عصر کنونی به عصر انفجار اطلاعات و روشنگری شناخته می‌شود که در کمتر از یک ثانیه اخبار متعددی به‌واسطه وجود شبکه‌های اجتماعی از سراسر جهان بر بستر فضای مجازی می‌نشیند؛ اخباری از هر دست و رنگی؛ از جعلی گرفته تا محرمانه! این مساله به قابلیت نامحدود بودن و گستردگی فضای مجازی برمی‌گردد که در هر قالبی می‌تواند محتوا و خبری را به دورترین نقطه جهان برساند. این قابلیت بی‌شک پیامدهای مثبت فراوانی برای بشر امروز به همراه داشته اما پیامدهای منفی آن هم کم نیست!


یکی از پیامدهای منفی و چالشی شبکه‌های اجتماعی، انتشار اخبار زرد و کم‌مایه است که بدون‌ این‌که از فیلتر راستی‌آزمایی عبور کند، راه خود را از طریق این شبکه به زیست مخاطبان آن باز می‌کند. در صورتی که مخاطبی، سواد پایین یا نگاهی سطحی به مسائل پیرامونی خود داشته باشد، به‌سرعت تحت تاثیر این اخبار قرار می‌گیرد و از همین خبر جعلی یک داستان بزرگ و بی‌اساس می‌سازد که متاسفانه در جامعه امروز ایران با این چنین داستان‌سرایی‌هایی در شبکه‌های اجتماعی کم مواجه نمی‌شویم و تنها مخاطبانی که تحت تاثیر این اخبار کذب و رفتارهای پوپولیستی قرار نمی‌گیرند، فقط مخاطبان هوشمندی هستند که به‌راحتی هر خبر یا تحلیل و تفسیری را نمی‌پذیرند؛ چون آن‌ها دامنه مطالعاتی قوی و اطلاعات به‌روزی دارند که بر مبنای آن‌ها به تحلیل و تفسیر شنیده‌ها و خوانده‌های خود می‌پردازند.


بنابراین رسالت جامعه رسانه‌ای امروز، در کنار شفاف‌سازی و استقلال در تولید محتوا، افزایش سواد رسانه‌ای مخاطب از طریق تولید مطالب باکیفیت و متقن است. از این‌رو، متولیان امر، برای کم‌فروغ شدن کانال‌ها یا شبه‌رسانه‌های زرد بایستی فضای نقد و نشر اخبار روز جامعه را برای مطبوعات و رسانه‌ها حرفه‌ای و واقع‌گرا و هویت‌گرا به نحو مطلوب‌تری مهیا کنند؛ چراکه اخته‌شدن و تنگ شدن فضای رسانه‌ای در شرایط کنونی، ‌نه تنها کارکرد رسانه‌های تاثیرگذار و شناسنامه‌دار را تضعیف می‌کند، بلکه بستر را برای جولان دادن شبه‌رسانه‌های واتس‌آپی و تلگرامی بیش از پیش فراهم می‌کند.


طبیعی است در خلأ و سکوت رسانه‌های شناسنامه‌دار، این کانال‌های زردنویس هستند که عنان اخبار را در دست گرفته و بدون تامل و درنگ بر آنچه منتشر می‌کنند، فضا را به سمت و سویی سوق می‌دهند که توهم و شایعه در آن بیش از واقعیت خودنمایی می‌کند. باید اعتراف کرد که فضای رسانه‌ای استان بوشهر امروز تحت تاثیر عواملی به رخوت افتاده؛ اما در همین فضای رخوت‌انگیز، رسانه‌ها و روزنامه‌نگارانی هستند که مشکلات و مصائب مردم و نارسایی‌های رسانه‌ای استان را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند. آن‌ها در این روزها افتان و خیزان به راه ادامه می‌دهند تا بیش از اینکه به‌دنبال تسویه‌حساب‌های شخصی و غرض‌ورزی‌های جاه‌طلبانه باشند، صدای مردم باشند.


این رسانه‌ها در مسیر واقع‌گرایی و واقع‌نویسی، مراقب هستند تا در شرایط کنونی که زندگی و سفره مردم سخت کوچک‌شده و فقر سایه شوم خود را بر آن انداخته، امیدآفرینی را از یاد نبرند. به‌جرات می‌توان گفت که این رسانه‌های شناسنامه‌دار، دارند جهاد می‌کنند که با کمترین آگهی دریافتی و هزینه‌های بالای انتشار و حساسیت‌های محتوایی فعالیت خود را ادامه می‌دهند.


طبیعی است در این شرایط سخت، رسانه موظف است که واقعیت را بنویسد و امید را در جامعه منتشر کند. در شرایطی که کشور در یک جنگ شناختی و ترکیبی قرار گرفته و جامعه به سمت دوقطبی‌شدن در پیش است، ایجاب می‌کند که روزنامه‌نگار به‌دور از هر حب و بغضی، قلمش را در جهتی بچرخاند که صدای مردم شنیده شود. بی‌شک اگر مدیران و مسوولان صدای این رسانه‌ها و تحلیل‌های دغدغه‌مندانه آن‌ها را بخوانند امروز با این حجم گرانی و آشفتگی‌های مدیریتی مواجه نخواهیم بود. چون نقاط چالشی و ضعف خود را به کمک این تحلیل‌ها روشن‌تر درک می‌کنند، زیرا روزنامه‌نگاران و خبرنگاران حرفه‌ای و دردمند به بطن جامعه می‌روند و از دردهای خاموشی می‌نویسند که از چشم و نظر مدیران و مسوولان مجذوب پست و مقام دور مانده است.


طبیعی است وقتی این گزارش‌ها و تحلیل‌ها از سوی مدیران خوانده نمی‌شود، جامعه به سمت قهقرا می‌رود و رسانه‌های زرد در شبکه‌های اجتماعی با انتشار اخبار کیچ و بی‌اساس، اختیار اذهان عمومی را به دست گرفته و فرافکنی می‌کنند و نقش و رسالت رسانه‌های مجوزدار را زیر سوال می‌برند.


بنابراین دولت سیزدهم اگر می‌خواهد که در جنگ شناختی که از سوی غول‌های رسانه جهان شکل گرفته، نبازد، باید در سیاست‌های خود در حوزه رسانه بازنگری کند. بازنگری در این حوزه به معنای هدیه‌ چندمیلیونی رئیس‌جمهوری به‌مناسبت روز خبرنگار نیست، بلکه به‌معنای قدرت دادن به رسانه با اتخاذ راهکارهای راهگشاست. رسانه امروز ایران به قدرت و آزادی بیان بیش از  گذشته نیاز دارد تا بر اساس اخلاق و با نقدهای سازنده، مدیران و متولیان را با روایت بدون پرده و شفاف دردهای مسکوت‌مانده جامعه کارمندی و مردمی امروز به خود آورد.


شاید مهم‌ترین دلیل رشد قارچ‌گونه کانال‌های کیچ خبری در واتس‌آپ و رسانه‌های کپی‌پیستی که فقط در شبکه‌های اجتماعی حضور آن‌ها را می‌بینیم، فاصله‌گرفتن رسانه‌های شناسنامه‌دار از تیترهای مردمی و مردم‌‌پسند است و خواسته مخاطب امروز این است که این نشریات به‌ویژه روزنامه‌ها به همان تیترهای درخشان خود در دهه هفتاد برگردند؛ یعنی بیشتر صدای مردم باشند تا مسوولان!


البته این بدان معنا نیست که تیترهای مردم‌پسند و مبتنی بر نیازها و خواسته‌های مردم در روزنامه‌های امروزی کم شده، ولی چون امروزه شبکه‌های اجتماعی بر افق فکر جامعه سیطره خود را گسترانده و گفتمان مکتوب هم مغلوب آن شده، مردم دیگر به باجه دکه‌های مطبوعاتی نه گذری دارند و نه به آن احساس نیازی می‌کنند؛ چون به‌طور تمام وقت دارند اخبار جهان را چه غلط و چه درست را از فضای مجازی می‌شنوند و می‌خوانند و همین برای مخاطب امروزی که در دنیای مجای بیشترین وقت خود را می‌گذارد، بهانه‌ای شده تا بگوید مگر روزنامه‌ها چه می‌نویسند؟! شده‌اند تربیونی برای کارهای ناکرده مسوولان! اما واقعیت این نیست؛ چراکه اغلب روزنامه‌های امروزی همچنان از مردم و برای مردم می‌نویسند، منتها بر مبنای واقعیت و با نظر کارشناسی‌شده.


چون این رسانه‌های شناسنامه‌دار هم به شعور مخاطب و هم به وضعیت جامعه در بعد تولید محتوا توجه دارند و با توجه به این مسائل به نقصان‌ها و کمبودهایی که در جامعه وجود دارد، می‌پردازند. بنابراین آن‌ها برای اصلاح می‌نویسند نه تخریب و غرض‌ورزی‌های شخصی! شوربختانه امروزه در کانال‌های بی‌هویت واتس‌آپی با انتشار مطالبی مواجه می‌شویم که از تسویه‌حساب‌های شخصی نشأت می‌گیرد و وقتی هم نقدی بر عملکرد آن‌ها صورت می‌گیرد، دست به دامن «فلسفه چه ایسم» می‌شوند تا حرفه‌ای نبودن خود را در رسانه پنهان کنند.


این در حالی است که اغلب این شبه‌رسانه‌ها با مطالب زرد خود به‌جای اصلاح امور، فقط به تشویش فضای رسانه‌ای و اذهان عمومی دامن می‌زنند و اینجاست که اخلاق را در رسانه می‌بازند! این در حالی است که چنین رسانه‌هایی با آموزش و به‌روزرسانی سواد رسانه‌ای می‌توانند حرفه‌ای عمل کنند و اخلاق را نبازند. بی‌شک هر خبرنگار یا رسانه‌ای در بدو فعالیت خود با اشتباهاتی که بیشتر از روی ناآگاهی، هیجان و کم‌دانشی است، به بیراهه می‌رود اما در ادامه با افزایش سواد و دانش روز رسانه و شناخت قوانین و اصول خبرنگاری و روزنامه‌نگاری، خطاهای خود را جبران می‌کند؛ چون هر چه باتجربه‌تر می‌شود، متوجه می‌شود که در رسانه نباید «اخلاق» را ببازد.


 سیدمحمد مکتبی در کتاب «خبر و اخلاق خبرنگاری» در این خصوص آورده است: «توجه به اخلاق رسانه‌ها، نسبت به اخلاق در دیگر حرفه‌ها اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا حرفه‌های دیگر برد محدودتری دارند و کارهای غیراخلاقی آن‌ها به افراد و صنف‌های دیگر منتقل نمی‌شود؛ ولی رسانه‌ها واسطه میان مردم هستند و بخش زیادی از وقت آن‌ها را می‌گیرند.


رسانه‌ها عامل پیوستگی افراد در یک جامعه به‌شمار می‌روند و غیراخلاقی یا غیراصولی عمل کردن آن‌ها نه فقط بر تک‌تک افراد جامعه، بلکه بر روابط میان آن‌ها نیز تاثیر می‌گذارد. رسانه‌های خبری، کتاب‌های منتشرشده، فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، نامه‌ها، مواد تبلیغاتی و دیگر فعالیت‌های ارتباطی، بر همه جنبه‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی افراد اثر می‌گذارند. به همین دلیل افزادی که در رسانه‌ها کار می‌کنند، باید چارچوبی اخلاقی فراتر از اخلاق جاری در خانواده‌ها یا مدرسه‌ها و... را در نظر بگیرند. در واقع با در نظر داشتن اصول اخلاقی روزنامه‌نگاری است که حد و مرز آزادی بیان و انتقاد، مشخص و از حریم قانونی، حقوقی و اجتماعی افراد حمایت می‌شود. باید گفت، در چارچوب اصول اخلاقی روزنامه‌نگاری، خبرنگار بدون آلوده شدن به برخی از مسائل غیراخلاقی می‌تواند در حیطه روزنامه‌نگاری فعال باشد.»


با این اوصاف مشخص می‌شود که رشد رسانه‌های زرد و کژکارکردی دیگر رسانه‌ها موجب افول اخلاق در رسانه می‌شود و در این حالت، ضمن زیرسوال رفتن اعتبار رسانه‌ چه مکتوب و چه شنیداری و ...، در پی شیوع اخبار زرد و مطالب محاوره‌ای، ذائقه و قدرت تشخیص مخاطب نیز در شناخت خبر درست از نادرست تقلیل می‌یابد.

 بنابراین اگر متولیان رسانه کشور نمی‌خواهند که در جنگ شناختی مغلوب شوند، باید جامعه رسانه را با آموزش و توسعه حوزه فعالیتی و اصلاح و به‌روزرسانی قوانین روزنامه‌نگاری تقویت کنند تا با قدرت یافتن رسانه‌های شناسنامه‌دار و به تمام معنا رسانه، ضمن اینکه رسانه‌ها و کانال‌های زرد و کم‌مایه، قدرت خود را در فرافکنی و پرداخت حاشیه‌ها از دست می‌دهند، سواد رسانه‌ای مردم و شمار مخاطبان هوشمند نیز افزایش ‌یابد. بی‌شک بدین‌طریق است که مردم با رسانه بهتر و عمیق‌تر ارتباط می‌گیرند و دیگر این‌چنین درگیر خبرهای زرد واتس‌آپی نمی‌شوند و اگر به موضوعی هم شک کنند، سعی می‌کنند خردمندانه و هوشمندانه و با استناد به منابع معتبر به درستی و نادرستی آن‌ها پی ببرند.

برچسب ها: رسانه ، اخبار زرد
نام:
ایمیل:
* نظر: