استان بوشهر و به عبارت بهتر، بندر بوشهر بهعنوان تنها شهر اتمی کشور و دارنده بزرگترین راکتور اتمی در جهان اسلام همیشه انتظارها و درخواستهای منطقی از مسوولان کشوری و لشکری داشته است. در بوشهر ما واقعیت تلخی وجود دارد که اگر دست کَرَمِ مرکزنشینان و دولتیها نباشد، سنگ هم بر روی سنگ در بوشهر بند نخواهد شد و کسی به فکر استان نیست، بلکه هر که آمده خواسته سندی بهاسم خودش بزند و برود و دیگر هیچ.
روز گذشته در جلسهای که برخی از مسوولان استانی به ریاست معاون غیربومی استانداری حضور نماینده ولی فقیه در استان رفته بودند، او حرفی زده که مانند همه حرفهای چند ماه پیش که در استان ما زده میشود، نه تنها کارشناسی نیست، بلکه نشان از یک سردرگمی عجیب و غریب دارد و شوربختانه دولت محترم و شخص رئیسجمهور تاوان این بیتدبیریهای فرستادگان خود به استان راهبردی بوشهر را میدهد.
حقیقی در این جلسه گفته است: « به همت استاندار بوشهر با مذاکرات و تفاهمنامههای صورت گرفته با سازمان انرژی اتمی، اورژانس هستهای در استان بوشهر راهاندازی میشود.»
حالا جدا از شیوه خبرنویسی و اطلاعرسانی در این خبر، آمده است که در استان بوشهر اورژانس هستهای راهاندازی میشود. من نمیدانم که فتحالله حقیقی تا الان بیمار شده است، یا نه، اما در طبیعت استان بوشهر بنده بارها بیمار شدهام و به بیمارستان رفتهام و چند باری هم به اورژانس زنگ زدهام و آمده و مرا تا بیمارستان برده است. تعریفی در اورژانس وجود دارد که متخصصان امر بهتر میدانند و میفهمند که هر اورژانسی یک بیمارستان و یک عده متخصص بالینی، دستگاههای پیشرفته و سیستمهای مراقبتی نیاز دارد تا بیمار بتواند به حالت طبیعی خود بازگردد.
خوشبختانه ما خیالمان از امنیت نیروگاه هستهای بوشهر راحت است، اما این اورژانس میتواند چه کند؟ واقعیت تلخی وجود دارد و آن اینکه چون دیگران از ما زرنگتر، کاربلدتر و هوشیارتر هستند، بیمارستان هستهای را بردهاند در مشهد و حالا مسوولان استانی ما کف را چسپیدهاند تا آب آنها را نبرد و میخواهند بنام اورژانس صورت مساله را پاک کنند.
اگر کسی در فکر استان است، اگر مسوولان سازمان انرژی اتمی میدانند که در شهر ما چه میکنند، اگر حرف مسوولان استانی در تهران خریدار دارد و «همت» هم دارند، بهتر است که بروند سراغ بیمارستان هستهای، چرا که قرار است بهزودی چهار راکتور دیگر هم در بوشهر راهاندازی شود و بوشهر باید مرکز درمان هستهای کشور باشد، نه مشهد یا هر شهر دیگری.
بدبختانه هنوز یاد نگرفتهایم که مطالبهگری کنیم، خفه شدن روح مطالبهگری در میان مردم و حتی رسانههای ما به بهانه حمله به دولت – که البته تا شکایت به مسوولان امر هم پیش میرود- باعث شده تا مردم ما نتوانند حق آلایندگی هستهای خود را تمام و کمال از دولت بگیرند. اگر این نیروگاه سالیانه یک میلیارد دلار سود دارد و چهار راکتور دیگر هم چهار میلیارد دلار، مسوولان استانی بهجای «همت» یک اورژانس باید سراغ وعدههای بزرگتر بروند، چرا که حق مردم استان ما بسیار بیشتر از این چیزی است که فتحالله حقیقی بهعنوان یک سند افتخار از آن یاد میکند.