دشتستان به اندازه قدمتی که دارد، به اندازه ظرفیتی که دارد، به اندازه مردمان بزرگی که داشته و دارد، حرمت دارد. این حرمت نه از سَرِ صدقهسری کسی به دست آمده و نه کسی میتواند به سادگی آن را از مردم آن بگیرد. دشتستان به هیچ کس مدیون نیست، حتی زمانی که مدعیانی از آنجا برخواستند بر باد شانس و بخت و اقبال سوار شدند و همه فکر میکردند که روزگار آن بهتر خواهد شد.
دشتستان، به اندازه یک استان ظرفیت دارد، آباد است و این را هم مدیون کسی نیست، این را مدیون ایزد بزرگ است که طبیعتی در خور را به مردم آن داده تا در میان سختیها با سرپنجه صبر و کار و عقل، امورات خود را بهپیش ببرند. با این همه دشتستان با همه ظرفیتهایش غریب افتاده و این غربت در این دوره بهنظر نگارنده بیحرمتی بزرگی به مردمان آن است.
در این نوشته کوتاه قرار نیست که همه حرفها گفته شود و بسیاری از آنها را به فرصتی دیگر واگذار میکنیم. اما چه شده است که دشتستان به این روز افتاده است و کسی هم به آن توجهی ندارد؟ سهم این شهرستان از وعدههای دولت مهرورز و دولت تدبیر و امید چیست؟ این وعدهها به دیوار خانه چه کسی یا کسانی چسپیده و آنها چه میکنند؟ خبرهایی دست به دست و دهان به دهان میچرخد و وعدههایی که از سَرِ خرمنی هم کمتر هستند داده میشود و اینجاست که احساس میکنم با شور و شعور مردم آن بازی شده و به آنها توهین میشود.
زد و بندهای سیاسی، کمطاقتیهای فردی، خود بزرگبینیها و منفعتطلبیها، عافیتطلبی، کشته شدن روح مطالبهگری باعث شده تا دشتستان هم مانند برخی دیگر از شهرستانهای استان عقب بیفتد و به این منظور باید فکری کرد. اخباری که از گوشهوکنار این شهرستان بزرگ و پهناور شنیده میَشود، چندان خوشایند نیست و این در حالی است که اصولاً نگارنده آدم پرتوقعی نیست. کسانی که با یک مویز گرمیشان میشود و با یک غوره سردی، همان بهتر که در نه مطالبهگری کنند و نه اعتراض.
ما به امید روزهای بهتر نشستهایم و بهنظر میرسد در دشتستان مردم باید روی پای خود بایستند و کاری به مرکز استان نداشته باشند. همه شهرهای دشتستان شهرداران جوان و باانگیزهای دارد که پتانسیلهای خوبی برای توسعه آن بهشمار میروند. نشست خبری شهردار برازجان بهعنوان مثال حامل نکات مهمی بود که علاوه بر برخی آسیبشناسیها، نشان داد که مسیری که فعلاً او انتخاب کرده است، قابل توجه بوده و باید به او کمک کرد. دعوت و حمایت از سرمایهگذاران برای توسعه شهری و ایجاد زیرساختهای مدنی در همین راستا است که به باور بسیاری از همه اقدامات دولتیها بهتر است.
همه شهرهای این شهرستان دارای افراد متمول و سرشناسی هستند که در صورت حمایت و حرمت میتوانند دست به خدمات اجتماعی گستردهای بزنند تا روسیاهی به ذغال بماند و البته نکتهای که وجود دارد همین شهرداران از تیمهای ورزشی مانند هندبال نیز حمایت کنند تا دیگر کسی جرأت نکند بر سر جوانان دشتستانی منّت بگذارد و با آنها بهتندی صحبت کند.