وقتی اتفاق میمونی میافتد طبیعی است از وقوعش خوشحال شویم و به جشن و پایکوبی بپردازیم. البته منطق حکم میکند پایکوبی نباشد و جشن هم به شکل معنوی و متافزیکی برگزار شود. بروز شادیها هم در جشن میبایست تحت کنترل خاصی باشد و اگر بشود جوری رفتار کرد که اصلا بروز و یا نمودی نداشته باشند، دیگر نور علی نور است. حرکات موزون خیابانی حتی با گرایش رقص محلی، محلی از اعراب نخواهند داشت. آب پاشی، هپی خوانی و این قر و اطوارها هم از بیخ و بن مورد دارند. ساپورت پوشی آسیب اجتماعی و راه انداختن کاروان شادی جرم سیاسی است. روی هم نرفته، اگر بتوانیم در اتفاقات میمون، مبارزه با هوای نفس کرده و خوددار باشیم و اصولا از وقوع آنها خوشحال نشویم، آسمان زمین نخواهد آمد و برای خودمان بهتر است!
مثلا اگر در هنگام وقوع یک اتفاق میمون در مدرسه هستید میتوانید با گوش دادن به سخنرانی مدیر مدرسه به اوج شادی و لذت درونی برسید. البته میدانیم که سخت است اما وقتی آدمی میتواند به درجهای از سیر و سلوک و عرفان برسد که با تمرکز از سوراخ کلیدی رد شود و یا روی آب راه برود، چرا نتواند با خودش کاری کند که از شنیدن یک سخنرانی به حض کافی و وافی برسد؟
اما عبارت «اتفاق میمون» هم محل مناقشه است و جای بحث دارد. بحثش هم این است که ...
حتما نباید در آن اتفاق میمون بهدنبال منافع شخصی، گروهی و حتی ملی باشیم تا به ابراز شادی بپردازیم. میبایست اول کار، مصلحت سنجی کرد. مثلا بعضی وقتها لازم است «جشن هستهای و دور زدن تحریم» گرفته شود و بعضی وقتها هم فاز میدهد که بدون هیچ اما و اگری با «جشن رفع تحریم» حال کنیم. البته اینکه آدم بخواهد در آن واحد به دو جریان کاملا متضاد یک واکنش خاص نشان دهد کمی سخت است اما با ممارستهای روحی و ریاضتهای جسمانی میتوان به جایی رسید که از دیوار رد شد و سفارتی را تسخیر کرد. چه رسد به ابراز خوشحالی کردن به شکل دووجهی! البته این را حتما شنیدهاید که ... میشود از دو زاویه مختلف به یک چیز نگاه کرد. حالا این را هم داشته باشید که میشود از یک زاویه به دو چیز مختلف نگریست و در هر صورت کلی شادمان شد و ما همه اینها را مدیون مسوولان عزیزمانیم و بس.
بیبرو برگرد همزمانی رفع تحریمها با واریز شدن یارانهها نوعی نشانه است.