bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۶۷۵
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۶ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۴
با انتشار خبر رد شدن دوباره طرح منطقه آزاد تجاری بوشهر توسط مجلس، گوش به‌زنگ بودم که تلفنم زنگ بخوره و سر و صداهای خان عمو شروع بشه. تلفن رو همون موقع سایلنت کردم که اگه زنگ هم خورد، متوجه نشم. هر 10 دقیقه فقط یه بار نگاه می‌کردم و تلفن‌های از دست رفتم رو می‌دیدم، از ترس این‌که مبادا نیاد پشت خطم، تلفن ملت رو هم بی‌پاسخ گذاشتم.

تو همین فکر بودم که یکی از دوستان با سرعت باد خودش رو رسوند به اتاقم و گفت: کجایی باباجون، ای عاموت لیک مانه راس کرده، سی چه تلفنشه جواو نمی‌دی، از بس زنگ زده شارژ تلفنم تموم واویده. بوا تلفن خومونم که جواو نمی‌دی؟
گفتم: تو سی مو زنگ بزه ببینم اصلا تلفنم زنگ می‌خره یا نه، سی چه الکی می‌زنی؟
گفت: می‌فهمم که وِ دسش فراری هسی، اما اینم نواوی کار، سی عالم و آدم زنگ زده که برین ای فلان فلان شده رو پیداش کنین، سیش بگین سوا تیتر یکِ روزنامت می‌زنی که یا پیلل مونه که ری قول شما دادمه زمین اسدمه وم پس میدین، یا ایکه خودتون می‌فهمین پاتون چه می‌کنم.

گفتم: ارّه، تا این ایقه اعصابش به هم رخته، مو چه کنم، روز اولی هم سیش گفتم ری اسب بازنده شرط‌بندی نکنه، می مو وش گفتم بره زمین بخره که الان تیترش کنم، او دفعه که التماس میکه تیترش نکنین تا دومرتوه بره صحن علنی، کلی رایزنی کردمه قولم دادنه که حتما تصویبش می‌کنن. خوم رفتمه پی احمد توکلی و الیاس نادران گپ زدمه که او توش نکنن، مردم بوشهر گناه دارن... ایسو بره وش بگو مردم بوشهر گناه دارن یا خوت.
داشتم حرف می‌زدم که یه مرتوه تلفن ای رفیق ما زنگ زده، مثل ای برق گرفته‌ها تلفن انداخت ری مو و گفت: خوت می‌فهمی و عاموت، یه مشت آدم چپ اندر قیچی گرفتار واودیمه، شما چه وِ جون ما می‌خین؟
گفتم: خوت جواو بده، به اندازه کافی فحش داده، دیه حوصله ندارم.
گفت: ای جواو ندی، دیه پات گپ نمی‌زنم.
گوشی برداشتم، هیچی نگفتم، عامو که فکر می‌که تلفن دس رفیقمه گفت: رفتی وِر او نامرد؟ 
گفتم: ها عامو وِر همو نامرده، امر بفرما؟ تو ضرر کردیه مو باید فحشلشه بخرم؟ می نه صدبار وَت گفتم نره زمین نَخَر؟ اینه که گفتم انگار او سردی ریش ریخته باشین، گفت: تو می‌گی مو الآن چکار کنم.
گفتم: هیچی، خدا را شکر منطقه آزاد و دایره دراومده، الان نوبت راه آهنه، بره از همین پشت عالیشهر زمین ول هسی، سی خت زمین بسون تا نزدیک شیراز، قراره بیان و سیت راه‌آهن بسازن.
گفت: مسخرم می‌کنی؟ می راه آهن ساختن کشکه؟ آدم حساوی سه هزار میلیارد تومن پول میخواد، 10درصد کل بودجه عمرانی کشوره؟ اینا نتونستن جی که می‌گفتن مال خودشونه کاری کنن، انتظار داری سیت راه‌آهن بسازن؟ 
گفتم: والله چه بگم، تو مثل رفیقلت سیرمونی نداری، بره همه استان بخر، شاید یه روزی یه جاییش یه کاری کردن. 

برچسب ها: طنز ، بامدادیه ، خان عمو
نام:
ایمیل:
* نظر: