bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۸۹۴
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۳ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۴

سال‌ها پیشتر بود، سن و سالی نداشتم و تازه دوره دانشجویی را شروع کرده بودم که با کتاب یک نویسنده مصری آشنا شدم، «ثعلب شیعی» یا همان «روباه شیعی». کتاب روایت عجیب و غریب از فردی بود که علی‌رغم مطالعات بسیار هنوز هم درست نمی‌شناختمش، دلیلش بسیار واضح بود، او مرد سایه‌ها بود، سایه‌ای که نه بر سر دشمن که بر دوست هم گسترده شده بود تا همه بدانند بچه‌ مسلمان‌های شیعی تنها نیستند، بدانند که از قلب جایی که روزگاری ابوذر غفاری تبعید شد، جوان رعنایی پا گرفته است که می‌تواند موازنه قوا را منطقه راهبردی آسیای جنوب غربی، تغییر دهد.

نام او، عماد فایز مغنیه بود. کسی که هم خودش شهید شد، هم دو برادرش و هم فرزندش. خانواده‌ای که برای اعتلای نام مقاومت خون‌ها داده و بدون شک در آینده هم خواهند داد. پس از مطالعه کتاب بود که به تحقیق بیشتر در مورد او پرداختم، هر چه بیشتر می‌گشتم کمتر می‌یافتم و شاید نامش را هنگام نبرد 33 روزه لبنان بیشتر شنیدم. آن روزها هم گزارش می‌نوشتم و دنبال مغز متفکر طرح‌های مقاومت بودم، طرح‌هایی که زبده‌ترین تیپ‌های ارتش رژیم صهیونیستی یعنی تیپ‌های گولانی و گفعاتی را زمین‌گیر کرده بود و تانک‌های مرکاوا4 را از دم موشک‌های کورنت و تاو می‌گذارند، دنبال طراحی بودم که در بنت‌جبیل، مارون‌الراس و شبعا کمین‌های بزرگی را برای یگان‌های زرهی و پیاده دشمن تدارک دیده بود.

آن روزها هم گذشت و باز هم کمتر کسی از او سخن می‌گفت، به‌جز رسانه‌های رژیم صهیونیستی که هنوز هم در کشور ما کمتر کسی به آنها مراجعه می‌کند. چند متن عربی شاید دامنه آشنایی‌ام با او را بیشتر کرد و شاید روزی که فردی مطلع می‌گفت در تهران نشستی در مورد دستاوردهای مقاومت اسلامی لبنان در جنگ33 روزه بوده و سخنران وی هم یکی از فرماندهان مقاومت است....
صبح یک روز بهمن‌ماه خبری مانند بمب در شبکه‌های خبری منتشر شد، فرمانده نظامی مقاومت اسلامی به شهادت رسید، او کسی نبود جز عماد مغنیه یا همان حاج رضوان، کسی که توانسته بود اسطوره شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها را به زباله‌دان تاریخ بسپارد، بعدها شنیدم که سعودی‌ها، اردنی‌ها و بخشی از نیروهای خودفروخته لبنانی در ترور وی در دمشق نقش داشته‌اند! 
در طول سال‌هایی که از خدا عمر گرفته‌ام، هیچ ارادتی به هیچ غیرایرانی نداشته‌ام، اما ارادی که به شهید مغنیه داشتم باعث شد تا همچنان در جستجوی خواندنی‌ها از طرح‌های او باشم. طرح‌هایی که باعث شده امروز مقاومت اسلامی در لبنان به یکی از قدرت‌های اصلی در منطقه تبدیل شود و صهیونیست‌ها با همه قوای خود از قدرت آن واهمه داشته باشند. او توانست ارتشی را بنیان گذارد که علاوه بر حضور قدرتمند در لبنان، در سوریه هم حضوری قوی داشته باشد و همین نیروها تجربه‌های بزرگ عملیاتی خود را به نیروهای مقاومت در عراق، یمن، سوریه، بحرین و به امید خدا عربستان منتقل کرده باشند.
این روزها سالگرد شهادت اوست، راهی که حاج رضوان شروع کرد، امتداد خط سرخ شهادت در مسیر تاریخ است، خطی از امام حسین (ع) شروع شد و تا قیام فرزندش مهدی موعود (عج) ادامه خواهد داشت. به‌صراحت می‌نویسم، واقعا عرضه، شهامت و شجاعت می‌خواهد که در این راه حرکت کنی، ثابت‌قدم باشی و خم به ابرو نیاوری. 

نام:
ایمیل:
* نظر: